Why can't we solve these problems? We know what they are. Something always seems to stop us. Why? I remember March the 15th, 2000. The B15 iceberg broke off the Ross Ice Shelf. In the newspaper it said "it was all part of a normal process." A little bit further on in the article it said "a loss that would normally take the ice shelf 50-100 years to replace." That same word, "normal," had two different, almost opposite meanings.
چرا ما نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم؟ میدانیم که آنها چه هستند. به نظر میرسد که همواره یک چیزی ما را نگه میدارد. چرا؟ به خاطر میآورم در پانزدهم مارچ سال 2000. کوه یخی B15 شکست و از فلات یخی رآس جدا شده. در روزنامهای گفته شد " این بخشی از روند طبیعی بود." کمی آنطرفتر این مقاله گفته بود" بطور طبیعی 100-50 سال طول میکشد تا آنچه که فلات یخی از دست داده، جایگزین شود." گفته بود" بطور طبیعی 100-50 سال طول میکشد تا آنچه که فلات یخی از دست داده، جایگزین شود." واژه " طبیعی "بکار رفته دو معنی مختلف ، و یا تفریبا متضاد داشت. واژه " طبیعی "بکار رفته دو معنی مختلف ، و یا تفریبا متضاد داشت. واژه " طبیعی "بکار رفته دو معنی مختلف ، و یا تفریبا متضاد داشت.
If we walk into the B15 iceberg when we leave here today, we're going to bump into something a thousand feet tall, 76 miles long, 17 miles wide, and it's going to weigh two gigatons. I'm sorry, there's nothing normal about this. And yet I think it's this perspective of us as humans to look at our world through the lens of normal is one of the forces that stops us developing real solutions. Only 90 days after this, arguably the greatest discovery of the last century occurred. It was the sequencing for the first time of the human genome. This is the code that's in every single one of our 50 trillion cells that makes us who we are and what we are. And if we just take one cell's worth of this code and unwind it, it's a meter long, two nanometers thick. Two nanometers is 20 atoms in thickness.
اگر بر روی کوه یخی B15 هنگامی که امروز اینجا را ترک میکنیم، راه برویم اگر بر روی کوه یخی B15 هنگامی که امروز اینجا را ترک میکنیم، راه برویم ما با چیزی که ارتفاعی معادل 1000 فیت، 76 مایل طول و ما با چیزی که ارتفاعی معادل 1000 فیت، 76 مایل طول و ما روی چیزی که ارتفاعی معادل 1000 فیت، 76 مایل طول و 17 مایل عرض ، و وزنی معادل دو گیگا تن دارد، برخورد میکنیم. 17 مایل عرض ، و وزنی معادل دو گیگا تن دارد، برخورد میکنیم متاسفم که بگویم، هیچ چیز طبیعی در این مورد وجود ندارد. و در عین حال فکر میکنم بعنوان انسان دیدگاه ما برای نگاه کردن به جهان از طریق لنز" طبیعی" ، و در عین حال فکر میکنم بعنوان انسان دیدگاه ما برای نگاه کردن به جهان از طریق لنز" طبیعی" ، و در عین حال فکر میکنم بعنوان انسان دیدگاه ما برای نگاه کردن به جهان از طریق لنز" طبیعی" ، یکی از نیروهایی است که مانع از توسعه و گسترش راه حل های واقعی ما میشود. یکی از نیرویست که مانع از توسعه و گسترش راه حل های واقعی ما میشود. تنها 90 روز پس از این، مسلما" بزرگترین کشف قرن گذشته رخ داد. تنها 90 روز پس از این، مسلما" بزرگترین کشف قرن گذشته رخ داد. تنها 90 روز پس از این، مسلما" بزرگترین کشف قرن گذشته رخ داد. تعیین توالی ژن انسان برای اولین بار بود. تعیین توالی ژن انسان برای اولین بار بود. این کُدی است که در هر یک 50 تریلیون سلول ما وجود دارد، این کُدی است که در هر یک 50 تریلیون سلول ما وجود دارد، اینکه ما که هستیم و چه هستیم را میسازد. و اگر ما تنها معادل یک سلول از این کُد را بگیریم و آن را باز کنیم، و اگر ما تنها معادل یک سلول از این کُد را بگیریم و آن را باز کنیم، یک مترطول و دو نانومتر ضخامت دارد. یک مترطول و دو نَنومتر ضخامت دارد. دو نَنومتر بیست برابر ضخامت اتم است.
And I wondered, what if the answer to some of our biggest problems could be found in the smallest of places, where the difference between what is valuable and what is worthless is merely the addition or subtraction of a few atoms? And what if we could get exquisite control over the essence of energy, the electron? So I started to go around the world finding the best and brightest scientists I could at universities whose collective discoveries have the chance to take us there, and we formed a company to build on their extraordinary ideas.
و من سرگشته ام ، چه میشد اگر پاسخ برخی از مشکلات بزرگ ما در مکانهای بسیار کوچک یافت می شد، چه میشد اگر پاسخ برخی از مشکلات بزرگ ما در مکانهای بسیار کوچک یافت می شد، جایی که تفاوت بین آنچه که ارزشمند است و آنچه که بی ارزش است جایی که تفاوت بین آنچه که ارزشمند است و آنچه که بی ارزش است صرفا" با اضافه کردن یا کم کردن چند اتم صورت بپذیرد؟ صرفا" با اضافه کردن یا کم کردن چند اتم صورت بپذیرد؟ و چه میشد اگر مامیتوانستیم کنترل دقیق گوهرۀ انرژی ،الکترون ، را بدست بگیریم. و چه میشد اگر مامیتوانستیم کنترل دقیق گوهرۀ انرژی ،الکترون ، را بدست بگیریم. و چه میشد اگر مامیتوانستیم کنترل دقیق گوهرۀ انرژی ،الکترون ، را بدست بگیریم. و چه میشد اگر مامیتوانستیم کنترل دقیق گوهرۀ انرژی ،الکترون ، را بدست بگیریم. خُب من شروع کردم به سراسر جهان رفتن ، تا بهترین و درخشانترین دانشمندان را خُب من شروع کردم به سراسر جهان رفتن ، تا بهترین و درخشانترین دانشمندان را خُب من شروع کردم به سراسر جهان رفتن ، تا بهترین و درخشانترین دانشمندان را در دانشگاها بیابم که اکتشافات جمع آوری شده آنها، شانسی برای بردن ما به آنجا بود، در دانشگاها بیابم که اکتشافات جمع آوری شده آنها، شانسی برای بردن ما به آنجا بود، ما یک شرکت برای ساخت این ایده های فوق العاده ایجاد کردیم. ما یک شرکت برای ساخت این ایده های فوق العاده ایجاد کردیم.
Six and a half years later, a hundred and eighty researchers, they have some amazing developments in the lab, and I will show you three of those today, such that we can stop burning up our planet and instead, we can generate all the energy we need right where we are, cleanly, safely, and cheaply. Think of the space that we spend most of our time. A tremendous amount of energy is coming at us from the sun. We like the light that comes into the room, but in the middle of summer, all that heat is coming into the room that we're trying to keep cool. In winter, exactly the opposite is happening. We're trying to heat up the space that we're in, and all that is trying to get out through the window.
شش سال ونیم بعد، صد وهشتاد محقق، چندین تحول شگفت انگیز در آزمایشگاه بوجود آوردند، صد وهشتاد محقق، چندین تحول شگفت انگیز در آزمایشگاه بوجود آوردند، صد وهشتاد محقق، چندین تحول شگفت انگیز در آزمایشگاه بوجود آوردند، که من امروز سه تای آنها را به شما نشان میدهم، چیزی مثل اینکه میتوانیم سوزاندن سیاره مان را متوقف کنیم و در عوض، میتواینم کل انرژی مورد نیازمان را همین جایی که هستیم میتواینم کل انرژی مورد نیازمان را همین جایی که هستیم پاکیزه، ایمن و خیلی ارزان تولید کنیم. به فضایی که بیشتر اوقاتمان را در آن میگذرانیم، فکر کنید. به فضایی که بیشتر اوقاتمان را در آن میگذرانیم، فکر کنید. مقداربسیار زیادی انرژی از خورشید به ما میرسد. مقداربسیار زیادی انرژی از خورشید به ما میرسد. ما نوری را که وارد اتاق میشود را دوست داریم، اما در وسط تابستان، ما نوری را که وارد اتاق میشود را دوست داریم ، اما در وسط تابستان، سعی می کنیم تمامی گرمایی که به اتاق می آید را خنک کنیم. سعی می کنیم تمامی گرمایی که به اتاق می آید را خنک کنیم. و در زمستان دقیقا عکس آن اتفاق می افتد. ما سعی بر گرم کردن فضایی که در آن هستیم می کنیم، ما سعی بر گرم کردن فضایی که در آن هستیم می کنیم، و همه این (انرژی) سعی بر خارج شدن از پنجره میکند.
Wouldn't it be really great if the window could flick back the heat into the room if we needed it or flick it away before it came in? One of the materials that can do this is a remarkable material, carbon, that has changed its form in this incredibly beautiful reaction where graphite is blasted by a vapor, and when the vaporized carbon condenses, it condenses back into a different form: chickenwire rolled up. But this chickenwire carbon, called a carbon nanotube, is a hundred thousand times smaller than the width of one of your hairs. It's a thousand times more conductive than copper. How is that possible? One of the things about working at the nanoscale is things look and act very differently. You think of carbon as black. Carbon at the nanoscale is actually transparent and flexible. And when it's in this form, if I combine it with a polymer and affix it to your window when it's in its colored state, it will reflect away all heat and light, and when it's in its bleached state it will let all the light and heat through and any combination in between. To change its state, by the way, takes two volts from a millisecond pulse. And once you've changed its state, it stays there until you change its state again.
آیا شگفت انگیز نخواهد بود اگر پنجره میتوانست گرمایی را که لازم داریم ، به اتاق بیاورد اگر پنجره میتوانست گرمایی را که لازم داریم ، به اتاق بیاورد ویا قبل از اینکه به داخل بیاید، آن را بیرون براند؟ یکی از موادی که میتواند اینکار را انجام دهد، مادۀ فوق العاده ای است بنام کربن ، یکی از موادی که میتواند اینکار را انجام دهد، مادۀ فوق العاده ای است بنام کربن ، که شکلش با این واکنش فوق العاد زیبا تغییر کرده است جایی که گرافیت آن توسط بخار شکسته شده است، و هنگامی که کربن تبخیر شده ،متراکم می شود، به شکل دیگری متراکم می شود: و هنگامی که کربن تبخیر شده ،متراکم می شود، به شکل دیگری متراکم می شود: به حالت شبکه توری مانند لوله ای شکل میشود. اما این شبکه توری مانند کربن، کربن نَنوتویت"carbon nanotube" نامیده میشود، اما این شبکه توری مانند کربن، کربن نَنوتویت- کربن لوله ای بسیار کوچک"carbon nanotube" نامیده میشود، که صدهزار مرتبه کوچکتر از ضخامت یک تار مو شماست. که صدهزار مرتبه کوچکتر از ضخامت یک تار مو شماست. و هزار بار از مس رساناتراست. و هزار بار از مس رساناتراست. چگونه این امکان دارد؟ یکی از چیزها در باره کار کردن با نَنواسکیل- مقیاسهای بسیار کوچک، این است که آنها شکل و رفتار بسیار متفاوتی دارد. شما کربن را سیاه میدانید. در واقع کربن نَنو اسکیل (کربن درمقیاس بسیار کوچک) شفاف و انعطاف پذیر است. در واقع کربن نَنو اسکیل (کربن درمقیاس بسیار کوچک) شفاف و انعطاف پذیر است. در واقع کربن نَنو اسکیل (کربن درمقیاس بسیار کوچک) شفاف و انعطاف پذیر است. و هنگامی که به این شکل است، اگر با پلیمر آن را ترکیب کنید و آن را به پنجره بچسبانید اگر با پلیمر آن را ترکیب کنید و آن را به پنجره بچسبانید هنگامی که در این حالت رنگیست، تمام گرما و نور را بازتاب خواهد کرد، و هنگامی که حالت سفیدی دارد اجازه میدهد همه نور و گرما و هر ترکیب بین آن وارد (اتاق) شود. و هنگامی که حالت سفیدی دارد اجازه میدهد همه نور و گرما و هر ترکیب بین آن وارد (اتاق) شود. و هنگامی که حالت سفیدی دارد اجازه میدهد همه نور و گرما و هر ترکیب بین آن وارد (اتاق) شود. ضمنا"،برای تغییر این حالات دو ولت ( الکتریسته) از یک میلی ثانیه پالس لازم دارد. ضمنا"،برای تغییر این حالات دو ولت ( الکتریسته) در یک میلی ثانیه پالس لازم دارد. و هنگامی که شما حالت آن را تغییر دهید، این حالت تا زمانی که شما دوباره آن را تغییر ندهید باقی میماند. و هنگامی که شما حالت آن را تغییر دهید، این حالت تا زمانی که شما دوباره آن را تغییر ندهید باقی میماند.
As we were working on this incredible discovery at University of Florida, we were told to go down the corridor to visit another scientist, and he was working on a pretty incredible thing. Imagine if we didn't have to rely on artificial lighting to get around at night. We'd have to see at night, right? This lets you do it. It's a nanomaterial, two nanomaterials, a detector and an imager. The total width of it is 600 times smaller than the width of a decimal place. And it takes all the infrared available at night, converts it into an electron in the space of two small films, and is enabling you to play an image which you can see through. I'm going to show to TEDsters, the first time, this operating. Firstly I'm going to show you the transparency. Transparency is key. It's a film that you can look through. And then I'm going to turn the lights out. And you can see, off a tiny film, incredible clarity.
همان طور که ما در مورد این اکتشاف فوق العاده در دانشگاه فلوریدا کار میکردیم ، همان طور که ما در مورد این اکتشاف فوق العاده در دانشگاه فلوریدا کار میکردیم ، به ما گفته شد که در این مسیر دانشمند دیگری را ملاقات کنیم، به ما گفته شد که در این مسیر دانشمند دیگری را ملاقات کنیم، که او روی چیز بسیار باورنکردنی کار میکرد. که او روی چیز بسیار باورنکردنی کار میکرد. تصور کنید اگر ما به نور مصنوعی برای روشنایی در شب تکیه نمیکردیم. تصور کنید اگر ما به نور مصنوعی برای روشنایی در شب تکیه نمیکردیم. تصور کنید اگر ما به نور مصنوعی برای روشنایی در شب تکیه نمیکردیم. ما می خواهم که در شب ببینیم، درسته؟ این به شما اجازه میدهد که ببینید. این نَنومتریال (ماده بسیار کوچک) یک آشکار ساز و تصویر ساز است. این نَنومتریال (ماده بسیار کوچک) یک آشکار ساز و تصویر ساز است. که عرض کل آن 600 مرتبه کوچکتر از عرض یک دسیمال پالس است. که عرض کل آن 600 مرتبه کوچکتر از عرض یک دسیمال پالس است. که عرض کل آن 600 مرتبه کوچکتر از عرض یک دسیمال پالس است. و تمامی نور مادون قرمز در شب را میگیرد، ودر فضای کوچک دو فیلم به الکترون تبدیل می کند، ودر فضای کوچک دو فیلم به الکترون تبدیل می کند، و شما را قادر به تاباندن تصویری میکند که از طریق آن میتوانید ببینید. و شما را قادر به تاباندن تصویری میکند که از طریق آن میتوانید ببینید. و قصد دارم کارکرد آن را به حضار تد TEDsters برای اولین بار نشان دهم. و قصد دارم کارکرد آن را به حضار تد TEDsters برای اولین بار نشان دهم. اولا قصد دارم به شما شفافیت این را نشان دهم. اولا قصد دارم به شما شفافیت این را نشان دهم. شفافیت کلید کار است. این یک لایۀ نازکی است که می توانید آنطرف آنرا ببینید. قصد دارم چراغها را خاموش کنم. میتوانید آنسوی این صفحۀ کوچک ، شفافیتی باورنکردنی ببینید. میتوانید آنسوی این صفحۀ کوچک ، شفافیتی باورنکردنی ببینید.
As we were working on this, it dawned on us: this is taking infrared radiation, wavelengths, and converting it into electrons. What if we combined it with this? Suddenly you've converted energy into an electron on a plastic surface that you can stick on your window. But because it's flexible, it can be on any surface whatsoever. The power plant of tomorrow is no power plant. We talked about generating and using. We want to talk about storing energy, and unfortunately the best thing we've got going is something that was developed in France a hundred and fifty years ago, the lead acid battery. In terms of dollars per what's stored, it's simply the best.
همانطور که ما بر روی آن کار میکردیم، این بسوی ما روشنایی میفرستد: این است که تابش مادون قرمز، طول موج، گرفته و آن را به الکترونها تبدیل میکند. این است که تابش مادون قرمز، طول موج، گرفته و آن را به الکترونها تبدیل میکند. اگر ما این را با این ترکیب کنم چه میشود؟ اگر ما این را با این ترکیب کنم چه میشود؟ ناگهان شما انرژی را تبدیل به الکترون بر روی سطح پلاستیکی میکنید که میتوانید آن را بر روی پنجره تان بچسبانید. ناگهان شما انرژی را تبدیل به الکترون بر روی سطح پلاستیکی میکنید که میتوانید آن را بر روی پنجره تان بچسبانید. ناگهان شما انرژی را تبدیل به الکترون بر روی سطح پلاستیکی میکنید که میتوانید آن را بر روی پنجره تان بچسبانید. اما چونکه این انعطاف پذیر است، این میتواند بر روی هر سطح وجه داری قرار گیرد. اما چونکه این انعطاف پذیر است، این میتواند بر روی هر سطح وجه داری قرار گیرد. نیروگاه فردا دیگر نیروگاه نیست. نیروگاه فردا دیگر نیروگاه نیست. ما درباره تولید و مصرف صحبت کردیم. ما می خواهیم در مورد ذخیره سازی انرژی صحبت کنیم ، و متاسفانه، بهترین چیزی که که ما( برای ذخیره انرژی) داریم و متاسفانه، بهترین چیزی که که ما( برای ذخیره انرژی) داریم چیزی است که حدود صد و پنجاه سال پیش در فرانسه ساخته شده، چیزی است که حدود صد و پنجاه سال پیش در فرانسه ساخته شده، باتری اسیدی سربی . از لحاظ هزینه چیزی که ذخیره شده، به سادگی بهترین است. از لحاظ هزینه چیزی که ذخیره شده، به سادگی بهترین است.
Knowing that we're not going to put fifty of these in our basements to store our power, we went to a group at University of Texas at Dallas, and we gave them this diagram. It was in actually a diner outside of Dallas/Fort Worth Airport. We said, "Could you build this?" And these scientists, instead of laughing at us, said, "Yeah." And what they built was eBox. EBox is testing new nanomaterials to park an electron on the outside, hold it until you need it, and then be able to release it and pass it off. Being able to do that means that I can generate energy cleanly, efficiently and cheaply right where I am. It's my energy. And if I don't need it, I can convert it back up on the window to energy, light, and beam it, line of site, to your place. And for that I do not need an electric grid between us.
میدانیم که نمیخواهیم پنجاه تا از اینها را در زیرزمین خانمان برای ذخیره انرژی بگذاریم، میدانیم که نمیخواهیم پنجاه تا از اینها را در زیرزمین خانمان برای ذخیره انرژی بگذاریم، ما به دانشگاه تگزاس در دالاس رفتیم ، با یک گروه ملاقات کردیم، و به آنها این نمودار را دادیم. ما به دانشگاه تگزاس در دالاس رفتیم ، با یک گروه ملاقات کردیم، و به آنها این نمودار را دادیم. در واقع یک رستوران در خارج فرودگاه دالاس / فورت ورث بود. در واقع یک رستوران در خارج فرودگاه دالاس / فورت ورث بود. ما گفتیم، "آیا میتوانی این را بسازی" و این دانشمندان، به جای خندیدن به ما گفتند، " بله" و این دانشمندان، به جای خندیدن به ما گفتند، " بله" چیزی که آنها ساختند یک جعبه الکتریکی بود. این جعبه الکتریکی نَنومتریال (ماده بسیار کوچک) را آزمایش میکرد برای قرار دادن الکترون در خارج از آن، و نگهداری آن برای زمانی که به آن نیاز دارید، برای قرار دادن الکترون در خارج از آن، و نگهداری آن برای زمانی که به آن نیاز دارید، و سپس میتواند آن را آزاد و منتقل کند. توانایی انجام این کار بدین معنی است که میتوانم انرژی پاک ، کارآمد و ارزان توانایی انجام این کار بدین معنی است که میتوانم انرژی پاک ، کارآمد و ارزان توانایی انجام این کار بدین معنی است که میتوانم انرژی پاک ، کارآمد و ارزان را درست در جایی که هستم ، را تولید کنم . این انرژی من است. اگر به آن نیاز نداشته باشم ،می توانم آن روی پنجره بصورت انرژی یا نور تبدیل و ذخیره کنم اگر به آن نیاز نداشته باشم ،می توانم آن روی پنجره بصورت انرژی یا نور تبدیل و ذخیره کنم اگر به آن نیاز نداشته باشم ،می توانم آن روی پنجره بصورت انرژی یا نور تبدیل و ذخیره کنم و آنرا به همین صورت به مکان شما بتابانم. برای این کار به شبکه برق بین من و شما نیاز ندارم. برای این کار به شبکه برق بین من و شما نیاز ندارم.
The grid of tomorrow is no grid, and energy, clean efficient energy, will one day be free. If you do this, you get the last puzzle piece, which is water. Each of us, every day, need just eight glasses of this, because we're human. When we run out of water, as we are in some parts of the world and soon to be in other parts of the world, we're going to have to get this from the sea, and that's going to require us to build desalination plants. 19 trillion dollars is what we're going to have to spend. These also require tremendous amounts of energy. In fact, it's going to require twice the world's supply of oil to run the pumps to generate the water. We're simply not going to do that. But in a world where energy is freed and transmittable easily and cheaply, we can take any water wherever we are and turn it into whatever we need.
شبکه برق فردا، شبکه ای نیست، و انرژی پاک و کارآمد، میتواند روزی مجانی باشد. شبکه برق فردا، شبکه ای نیست، و انرژی پاک و کارآمد، میتواند روزی مجانی باشد. شبکه برق فردا، شبکه ای نیست، و انرژی پاک و کارآمد، میتواند روزی مجانی باشد. اگر شما اینکار را بکنید، شما آخرین قطعه پازل را که آب است ، بدست آورده اید. اگر شما اینکار را بکنید، شما آخرین قطعه پازل را که آب است ، بدست آورده اید. هر یک از ما، هر روز، نیاز به هشت لیوان آب داریم، چونکه ما انسانیم. هر یک از ما، هر روز، نیاز به هشت لیوان آب داریم، چونکه ما انسانیم. هر یک از ما، هر روز، نیاز به هشت لیوان آب داریم، چونکه ما انسانیم. هنگامی که آب نداشته باشیم، همانطور که در بخشهایی از جهان نداریم، هنگامی که آب نداشته باشیم، همانطور که در بخشهایی از جهان نداریم، و خیلی زود سایر بخشهای جهان هم نخواهند داشت، ما می بایست که آب را از دریا بگیریم، و ما به کارخانه آب شیرین کن نیاز خواهیم داشت. برای اینکار باید 19 تریلیون دلار هزینه کنیم. همچنین حجم عظیمی از انرژی را لازم داریم. در حقیقت، برای راه اندازی پمپ ها و تولید آب، به میزان دو برابر ذخیرۀ نفتی جهان نیاز داریم. در حقیقت، برای راه اندازی پمپ ها و تولید آب، به میزان دو برابر ذخیرۀ نفتی جهان نیاز داریم. در حقیقت، برای راه اندازی پمپ ها و تولید آب، به میزان دو برابر ذخیرۀ نفتی جهان نیاز داریم. ما ابدا" اینکار را نخواهیم کرد. اما در جهانی که در آن انرژی ، مجانی، قابل انتقال، ساده و ارزان است، اما در جهانی که در آن انرژی ، مجانی، قابل انتقال، ساده و ارزان است، ما میتوانیم هر آبی را در هر کجا که هستیم بگیریم و تبدیل به چیزی که نیاز داریم کنیم. ما میتوانیم هر آبی را در هر کجا که هستیم بگیریم و تبدیل به چیزی که نیاز داریم کنیم. ما میتوانیم هر آبی را در هر کجا که هستیم بگیریم و تبدیل به چیزی که نیاز داریم کنیم.
I'm glad to be working with incredibly brilliant and kind scientists, no kinder than many of the people in the world, but they have a magic look at the world. And I'm glad to see their discoveries coming out of the lab and into the world. It's been a long time in coming for me. 18 years ago, I saw a photograph in the paper. It was taken by Kevin Carter who went to the Sudan to document their famine there. I've carried this photograph with me every day since then. It's a picture of a little girl dying of thirst. By any standard this is wrong. It's just wrong. We can do better than this. We should do better than this.
من خوشحالم که با دانشمندان فوق العاد باهوش و مهربان کار میکنم، من خوشحالم که با دانشمندان فوق العاد باهوش و مهربان کار میکنم، که از خیلی از مردم جهان مهربانتر نیستند که از خیلی از مردم جهان مهربانتر نیستند اما آنها داری نگاه جادوئی به جهان هستند. و خوشحالم که میبینیم اکتشافات آنها از آزمایشگاها بیرون و به جهان میآیند. و خوشحالم که میبینیم اکتشافات آنها از آزمایشگاها بیرون و به جهان میآیند. برای من این مدت طولانی بوده است. هجده سال پیش، من عکسی را در روزنامه دیدم. هجده سال پیش، من عکسی را در روزنامه دیدم. این را "کوین کارتر" که به سودان برای مستند کردن قحطی آنها رفته بود ، گرفته. این را "کوین کارتر" که به سودان برای مستند کردن قحطی آنها رفته بود ، گرفته. این را "کوین کارتر" که به سودان برای مستند کردن قحطی آنها رفته بود ، گرفته. از آن زمان من هر روز این عکس همراه خود داشته ام. از آن زمان من هر روز این عکس همراه خود داشته ام. این یک عکس از دختر بچه ایست که در اثر تشنگی در حال مرگ است. با هر استانداردی این درست نیست. این بحق اشتباه است. ما میتوانیم بهتر از این عمل کنیم. ما باید بهتر از این عمل کنیم.
And whenever I go round to somebody who says, "You know what, you're working on something that's too difficult. It'll never happen. You don't have enough money. You don't have enough time. There's something much more interesting around the corner," I say, "Try saying that to her." That's what I say in my mind. And I just say "thank you," and I go on to the next one. This is why we have to solve our problems, and I know the answer as to how is to be able to get exquisite control over a building block of nature, the stuff of life: the simple electron.
و هر گاه من به اطراف میروم و کسی میگوید و هر گاه من به اطراف میروم و کسی میگوید " می دانی چیه، شما روی چیزی کار میکنید که بسیار مشکل است. این هرگز انفاق نمی آفتد. شما پول کافی ندارید. شما زمان کافی ندارید. چیزهای بسیار جالب دیگری در گوشه واطراف (جهان) هست،" به آنها میگویم، " سعی کن این را به او- این دختر بچه بگوئی." این چیزیست که من به خودم میگویم. و فقط میگویم " متشکرم" و من به سوی نفر بعدی میروم. این چیزیست که من به خودم میگویم. و فقط میگویم " متشکرم" و من به سوی نفر بعدی میروم. و این دلیلیست که ما میبایستی مشکلمان را حل کنیم، و من پاسخ اینرا میدانم اینکه چگونه قادرشویم که کنترل دقیق بر بلوک ساختمانی طبیعت ، ماده زندگی داشته باشیم: اینکه چگونه قادرشویم که کنترل دقیق بر بلوک ساختمانی طبیعت ، ماده زندگی داشته باشیم: اینکه چگونه قادرشویم که کنترل دقیق بر بلوک ساختمانی طبیعت ، ماده زندگی داشته باشیم: در این الکترون ساده است.
Thank you.
سپاسگزارم
(Applause)
( تشویق تماشاگران)