I'm a medical illustrator, and I come from a slightly different point of view. I've been watching, since I grew up, the expressions of truth and beauty in the arts and truth and beauty in the sciences. And while these are both wonderful things in their own right -- they both have very wonderful things going for them -- truth and beauty as ideals that can be looked at by the sciences and by math are almost like the ideal conjoined twins that a scientist would want to date. (Laughter) These are expressions of truth as awe-full things, by meaning they are things you can worship. They are ideals that are powerful. They are irreducible. They are unique. They are useful -- sometimes, often a long time after the fact. And you can actually roll some of the pictures now, because I don't want to look at me on the screen.
من یک تصویرساز پزشکی هستم. و می خواهم متفاوت تر به این قضیه بپردازم. تا الان که بزرگ شدم، همیشه تماشا کردم، جلوه های حقیقت و زیبایی را در هنر تماشا کردم. حقیقت و زیبایی را درعلوم مختلف دیدم. و همچنان که این دو به نوبه خود چیزهای شگفت آوری هستند هر دو چیز های شگفت آوری هم به وجود می آورند حقیقت و زیبایی به عنوان ایده آل هایی که می توانند از منظر علم و ریاضیات مورد توجه قرار بگیرند شبیه به یک دوقلو ی به هم چسبیده هستند که که دانشمندها دوست دارند با آن ازدواج کنند. (خنده) اینها جلوه هایی از حقیقت هستند به عنوان چیزهای ترس آور، یعنی، آنها چیز هایی هستند که شما میتوانید بپرستید، آنها ایده آل هایی هستند که قدرتمندند، غیر قابل کاهش اند، منحصر به فردند، آنها بالاخره به کار می آیند. البته در نهایت. و اکنون شما در حال دیدن بعضی از این تصاویر هستید، ولی خب من نمی خوام الان برگردم و بهشون نگاه کنم.
Truth and beauty are things that are often opaque to people who are not in the sciences. They are things that describe beauty in a way that is often only accessible if you understand the language and the syntax of the person who studies the subject in which truth and beauty is expressed. If you look at the math, E=mc squared, if you look at the cosmological constant, where there's an anthropic ideal, where you see that life had to evolve from the numbers that describe the universe -- these are things that are really difficult to understand.
حقیقت و زیبایی چیز هایی هستند که گاهی اوقات از نظر کسانی که در علوم مختلف نیستند کمی مات به نظر می آیند. چیزهایی هستند که می توانند به شیوه ای زیبایی را توضیح بدهند اما فقط زمانی ملموس هستند که شما زبان یا گرامر شخصی که در حال توضیح یک موضوعی که در آن زیبایی یا حقیقت وجود دارد را بفهمید. اگر به ریاضیات می نگرید، E=mc^2 اگر به ثابت جهانی می نگرید، جایی که ایده آل های آفرینش وجود دارند، جایی که شما می بینید که حیات از بین اعداد جهان را توصیف می کند -- چیزهایی هستند که توضیح دادن آنها بسیار دشوار است.
And what I've tried to do since I had my training as a medical illustrator -- since I was taught animation by my father, who was a sculptor and my visual mentor -- I wanted to figure out a way to help people understand truth and beauty in the biological sciences by using animation, by using pictures, by telling stories so that the things that are not necessarily evident to people can be brought forth, and can be taught, and can be understood.
و کاری که من می خواستم انجام بدهم نظر به این که من به عنوان یک تصویر ساز پزشکی تعلیم دیده ام -- و با توجه به اینکه پویا نمایی را از پدرم آموختم، که یک مجسمه ساز و یک مربی بصری بود -- این بود که می خواستم یک راهی پیدا کنم و به مردم کمک کنم تا حقیقت و زیبایی را در علوم بیولوژیکی با استفاده از پویانمایی، تصاویر و گفتن داستان هایی بفهمند. پس چیزهایی که لزوما برای مردم آشکار و بدیهی نیستند را می توان پیش رو آورد و درباره آنها فکر کرد و آنها را فهمید.
Students today are often immersed in an environment where what they learn is subjects that have truth and beauty embedded in them, but the way they're taught is compartmentalized and it's drawn down to the point where the truth and beauty are not always evident. It's almost like that old recipe for chicken soup where you boil the chicken until the flavor is just gone. We don't want to do that to our students. So we have an opportunity to really open up education.
امروزه دانشجویان در یک محیطی غوطه ور شده اند که که چیزهایی که یاد می گیرند موضوعاتی هستند که حقیقت و زیبایی را در درون خود جای داده اند، اما به شیوه ای تدریس می شوند که دسته بندی شده هستند و به نقطه ای تنزل کرده اند که حقیقت و زیبایی همیشه در آنها آشکار و بدیهی نیست. تقریبا شبیه همان دستورالعمل سوپ مرغ هست که شما آنقدر آن را می پزید تا طعم آن از بین می رود. ما نمی خواهیم چنین بلایی سر دانشجوها بیاریم. در واقع ما این فرصت را پیدا کردیم تا تعلیم را باز کنیم و تغییر بدهیم.
And I had a telephone call from Robert Lue at Harvard, in the Molecular and Cellular Biology Department, a couple of years ago. He asked me if my team and I would be interested and willing to really change how medical and scientific education is done at Harvard. So we embarked on a project that would explore the cell -- that would explore the truth and beauty inherent in molecular and cellular biology so that students could understand a larger picture that they could hang all of these facts on. They could have a mental image of the cell as a large, bustling, hugely complicated city that's occupied by micro-machines.
من یک تماس تلفنی از طرف رابرت لو از هاروارد در دپارتمان بیولوژی مولکولی و سلولی داشتم. حدودا چند سال پیش. او از من خواست که اگر من و تیم من دوست داشته باشه و مایل باشه به واقع می تواند نوع تعلیمات پزشکی را در هاروارد عوض کند. در نتیجه ما پروژه ای را آغاز کردیم که سلول را در می نوردید، و میتوانست حقیقت و زیبایی ذاتی آن را در یک مولکول و یا سلول بیولوژیکی به نمایش در بیاورد. و دانشجوها می توانستند تصویر بزرگتری داشته باشند و واقعیات را بر پایه آن بفهمند. آنها می توانستند یک تصویر ذهنی از یک سلول به عنوان یک شهر بزرگ، شلوغ و عظیم الجثه ای را داشته باشند که با ماشین های کوچکی اشغال شده است.
And these micro-machines really are at the heart of life. These micro-machines, which are the envy of nanotechnologists the world over, are self-directed, powerful, precise, accurate devices that are made out of strings of amino acids. And these micro-machines power how a cell moves. They power how a cell replicates. They power our hearts. They power our minds.
و به واقع این ماشین های کوچک در راس حیات وجود دارند. این ماشین های کوچک، که مایه غبطه متخصصان نانو تکنولوژی در سراسر دنیا هستند، دستگاه هایی خودمختار، قوی و دقیق هستند که که از رشته های آمینو اسید ساخته شده اند. و این ماشینهای کوچک توان چگونه حرکت کردن را به یک سلول می دهند، آنها به سلول توان تکثیر را می دهند، به قلب ما قدرت می دهند، آنها به ذهن ما نیرو می بخشند.
And so what we wanted to do was to figure out how we could make this story into an animation that would be the centerpiece of BioVisions at Harvard, which is a website that Harvard has for its molecular and cellular biology students that will -- in addition to all the textual information, in addition to all the didactic stuff -- put everything together visually, so that these students would have an internalized view of what a cell really is in all of its truth and beauty, and be able to study with this view in mind, so that their imaginations would be sparked, so that their passions would be sparked and so that they would be able to go on and use these visions in their head to make new discoveries and to be able to find out, really, how life works.
و کاری که ما می خواستیم انجام بدهیم این بود که یک راهی پیدا کنیم تا این قضیه را به انیمیشن تبدیل کنیم که به عنوان قسمت اصلی BioVisions در دانشگاه هاروارد قرار می گرفت. که در واقع وب سایتی هست که هاروارد آن را برای دانشجو های بیولوژی مولکولی و سلولی خودش راه انداخته که وظیفهاش این است که علاوه بر تمام اطلاعات متنی، و علاوه بر تمام چیزهای مریوطه، همه چیز را به صورت بصری کنار هم قرار بدهد تا دانشجوها یک دید باطنی از اینکه یک سلول واقعا در حقیقت و زیباییاش چه چیزی است. و بتوانند با این دید یاد بگیرند و تصوراتشان بارقه پیدا کند تا نفسهایشان تلاءلو پیدا کند و تا بتوانند این گونه جلو بروند و این تصورات را در مغز خود بپرورانند و کشفیات جدید انجام بدهند و این توانایی را پیدا کنند که بفهمند واقعا حیات چطور عمل می کند.
So we set out by looking at how these molecules are put together. We worked with a theme, which is, you've got macrophages that are streaming down a capillary, and they're touching the surface of the capillary wall, and they're picking up information from cells that are on the capillary wall, and they are given this information that there's an inflammation somewhere outside, where they can't see and sense. But they get the information that causes them to stop, causes them to internalize that they need to make all of the various parts that will cause them to change their shape, and try to get out of this capillary and find out what's going on.
پس ما با نگاه کردن به چگونگی قرار گرفتن این مولکولها در کنار هم شروع کردیم. ما با این زمینه کار را ادامه دادیم، با یاخته های بیگانه خوار که از یک مویرگ جاری می شوند و با سطح دیواره های مویرگ تماس پیدا می کنند و از سلول های دیواره مویرگ اطلاعات می گیرند، این اطلاعات را اینگونه دریافت می کنند که در جایی یک التهاب وجود دارد، جایی که آنها نمی بینند و حس نمی کنند. ولی آنها اطلاعاتی می گیرند که باعث توقفشان می شود، و باعث می شود تا با درون خود ارتباط گیرند و تمام آن چیزهای مختلفی که باعث تغییر شکل خودشان می گردد را بسازند و تلاش می کنند از مویرگ خارج شوند و راهی پیدا کنند تا متوجه اوضاع شوند.
So these molecular motors -- we had to work with the Harvard scientists and databank models of the atomically accurate molecules and figure out how they moved, and figure out what they did. And figure out how to do this in a way that was truthful in that it imparted what was going on, but not so truthful that the compact crowding in a cell would prevent the vista from happening.
خب ما برای این ماشین های مولکولی -- باید با محققین هاروارد و بانک اطلاعاتی مدل هایی که از مدل های دقیق اتمی از مولکول ها تهیه شده بودند کار می کردیم و می فهمیدیم که چطور حرکت می کنند و چه کاری را انجام می دهند. و یک راهی پیدا می کردیم که چطور این کار را به گونه ای انجام بدهیم که واقعی باشد و آنچه که در حال اتفاق افتادن است را نشان بدهد ولی نه آنقدر واقعی که انبوه به هم فشرده داخل یک سلول چشم انداز ما را از بین ببرد.
And so what I'm going to show you is a three-minute Reader's Digest version of the first aspect of this film that we produced. It's an ongoing project that's going to go another four or five years. And I want you to look at this and see the paths that the cell manufactures -- these little walking machines, they're called kinesins -- that take these huge loads that would challenge an ant in relative size. Run the movie, please.
و چیزی که قرار است به شما نشون بدهم یک نسخه ۳ دقیقه ای ماهنامه ریدرز دایجست از اولین نسخه فیلم است که ما تولید کردیم. این یک پروژه در حال انجام است که قرار است ۴ تا ۵ سال دیگر هم روی آن کار بشود. و من می خواستم که شما آن را ببینید مسیر هایی که یک سلول تولید می کند را ببینید -- این ماشین های کوچک راه رونده که به آنها kinesins می گویند -- این بارهای حجیم را با خود حمل می کنند و از لحاظ ابعاد یک مورچه را به مبارزه می طلبند. لطفا فیلم را اجرا کنید.
But these machines that power the inside of the cells are really quite amazing, and they really are the basis of all life because all of these machines interact with each other. They pass information to each other. They cause different things to happen inside the cell. And the cell will actually manufacture the parts that it needs on the fly, from information that's brought from the nucleus by molecules that read the genes. No life, from the smallest life to everybody here, would be possible without these little micro-machines. In fact, it would really, in the absence of these machines, have made the attendance here, Chris, really quite sparse. (Laughter) (Music)
اما این ماشین ها که به داخل یک سلول نیرو می بخشند بسیار حیرت آورند، و به واقع پایه های حیات را تشکیل می دهند. با توجه به اینکه این ماشین ها با یکدیگر در ارتباط اند و با یکدیگر اطلاعات رد و بدل می کنند؛ باعث اتفاق های گوناگونی در درون سلول می گردند. و در واقع سلول قسمت هایی را که به آنها نیاز دارد درجا از اطلاعاتی که هسته از طریق مولکول هایی که ژن را می خوانند می گیرد، می سازند. هیچ حیاتی، از کوچکترین حیات تا حیاتی که در همه کسانی که اینجا حضور دارند بدون این ماشین های کوچک امکان پذیر نبود. حقیقتا، امکام پذیر نبود، چون غیاب این ماشین های کوچک باعث شده حضور شما توی سالن یه کم کمرنگ بشه! (خنده) ♫ موسیقی ♫
This is the FedEx delivery guy of the cell. This little guy is called the kinesin, and he pulls a sack that's full of brand new manufactured proteins to wherever it's needed in the cell -- whether it's to a membrane, whether it's to an organelle, whether it's to build something or repair something. And each of us has about 100,000 of these things running around, right now, inside each one of your 100 trillion cells. So no matter how lazy you feel, you're not really intrinsically doing nothing. (Laughter)
این شخص مسئولیت حمل و نقل سلول را بر عهده دارد: این کوچولو اسمش کینسین او در حال کشیدن یک گونی پر از پروتئین های تازه تولید شده است تا به هر جایی که سلول به آن نیاز دارد برساند -- که می تواند هسته سلول باشد، می تواند یکی از ارگان های داخل سلول باشد یا حتی می تواند مربوط به ساختن یا تعمیر کردن چیزی باشد. و هر کدام از ما چیزی در حدود ۱۰۰ هزار تا از این ها در بدنمان داریم که همین الان مشغول کاری هستند در داخل ۱۰۰ تریلیون سلولی که داریم. پس اصلا مهم نیست که شما چقدر احساس تنبلی می کنید، چون این طور نیست که شما اصلا هیچ کاری را انجام ندهید. (خنده)
So what I want you to do when you go home is think about this, and think about how powerful our cells are. And think about some of the things that we're learning about cellular mechanics. Once we figure out all that's going on -- and believe me, we know almost a percent of what's going on -- once we figure out what's going on, we're really going to be able to have a lot of control over what we do with our health, with what we do with future generations, and how long we're going to live. And hopefully we'll be able to use this to discover more truth, and more beauty. (Music)
پس کاری که من می خواهم شما وقتی به خانه رفتید انجام بدهید این است که کمی فکر کنید، به این فکر کنید که سلول های شما چقدر قوی هستند به چیز هایی فکر کنید که می توانیم از مکانیک سلولی یاد بگیریم. زمانی که فهمیدیم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است -- باور کنید تازه ۱ درصد از آن چیزی که در حال اتفاق است را فهمیدیم زمانی که همه آن چیزی که در حال اتفاق است، فهمیدیم، آن وقت است که میتوانیم تسلط پیدا کنیم روی آن کار هایی که می توانیم با سلامتی مان انجام دهیم، آن کار هایی که با نسل های آینده مان انجام دهیم، و اینکه قرار است چقدر عمر کنیم. و امیدوارم بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم تا حقایق و زیبایی های بیشتری را کشف کنیم. ♫ موسیقی ♫
But it's really quite amazing that these cells, these micro-machines, are aware enough of what the cell needs that they do their bidding. They work together. They make the cell do what it needs to do. And their working together helps our bodies -- huge entities that they will never see -- function properly. Enjoy the rest of the show. Thank you. (Applause)
چیزی که حیرت آور است این است که این سلول ها، این ماشین های کوچک، دقیقا می دانند که سلول چه چیزی می خواهد و همان ها را انجام می دهند. آنها با یکدیگر کار می کنند؛ آنها سلول را به آن سمتی پیش می برند که به آن نیاز دارد. و کار کردن آنها با یکدیگر به بدن ما کمک می کند -- موجودات عظیم الجثه ای که هیچ وقت این کارایی شایسته را نمی بینند. از بقیه برنامه لذت ببرید. خیلی ممنون. (تشویق)