My story begins right here actually in Rajasthan about two years ago. I was in the desert, under the starry skies with the Sufi singer Mukhtiar Ali. And we were in conversation about how nothing had changed since the time of the ancient Indian epic "The Mahabharata."
داستان من در حدود دو سال پیش دقيقا از اینجا در راجستان آغاز می شود. داستان من در حدود دو سال پیش دقيقا از اینجا در راجستان آغاز می شود. من با علي مختار خواننده صوفي در صحرا بودم، در زیر این آسمان درخشان. من با علي مختار خواننده صوفي در صحرا بودم، در زیر این آسمان درخشان. و ما صحبت ميکرديم که چگونه از زمان حماسه باستانی هند مهاراباتا هيچ چيز تغییر نکرده است. و ما صحبت ميکرديم که چگونه از زمان حماسه باستانی هند مهاراباتا هيچ چيز تغییر نکرده است. و ما صحبت ميکرديم که چگونه از زمان حماسه باستانی هند مهاراباتا هيچ چيز تغییر نکرده است.
So back in the day, when us Indians wanted to travel we'd jump into a chariot and we'd zoom across the sky. Now we do the same with airplanes. Back then, when Arjuna, the great Indian warrior prince, when he was thirsty, he'd take out a bow, he'd shoot it into the ground and water would come out. Now we do the same with drills and machines.
بنابراین در آن روزها، وقتي ما هندی ها می خواستيم به سفر برويم روي ارابه ميپریديم و به آسمان خيره ميشديم. بنابراین در آن روزها، وقتي ما هندی ها می خواستيم به سفر برويم روي ارابه ميپریديم و به آسمان خيره ميشديم. حالا همان کار را با هواپيما انجام ميدهيم. در آن زمان، وقتي آرجونا (Arjuna) شاهزاده سلحشور بزرگ هندی تشنه بود، تيري از کمان ميکشيد آن را به زمین پرتاب ميکرد و آب از آن بیرون می آمد. در آن زمان، وقتي آرجونا (Arjuna) شاهزاده سلحشور بزرگ هندی تشنه بود، تيري از کمان ميکشيد آن را به زمین پرتاب ميکرد و آب از آن بیرون می آمد. در آن زمان، وقتي آرجونا (Arjuna) شاهزاده سلحشور بزرگ هندی تشنه بود، تيري از کمان ميکشيد آن را به زمین پرتاب ميکرد و آب از آن بیرون می آمد. در آن زمان، وقتي آرجونا (Arjuna) شاهزاده سلحشور بزرگ هندی تشنه بود، تيري از کمان ميکشيد آن را به زمین پرتاب ميکرد و آب از آن بیرون می آمد. حالا هم ما همان کار را با دريل و ماشين انجام ميدهيم. حالا هم ما همان کار را با دريل و ماشين انجام ميدهيم.
The conclusion that we came to was that magic had been replaced by machinery. And this made me really sad. I found myself becoming a little bit of a technophobe. I was terrified by this idea that I would lose the ability to enjoy and appreciate the sunset without having my camera on me, without tweeting it to my friends. And it felt like technology should enable magic, not kill it.
نتیجه اي که گرفتيم اين بود که ماشین آلات جايگزين جادو و معجزه شده اند. نتیجه اي که گرفتيم اين بود که ماشین آلات جايگزين جادو و معجزه شده اند. نتیجه اي که گرفتيم اين بود که ماشین آلات جايگزين جادو و معجزه شده اند. و اين مرا واقعا غمگين کرد. و ديدم که کمی از تکنولوژي هراس پيدا کردم. من از این فکر که نتوانم از غروب خورشید لذت برده و آن را تحسين کنم بدون اينکه دوربینم همراهم باشد و بدون اينکه آن را براي دوستانم بفرستم وحشت زده شدم. من از این فکر که نتوانم از غروب خورشید لذت برده و آن را تحسين کنم بدون اينکه دوربینم همراهم باشد و بدون اينکه آن را براي دوستانم بفرستم وحشت زده شدم. من از این فکر که نتوانم از غروب خورشید لذت برده و آن را تحسين کنم بدون اينکه دوربینم همراهم باشد و بدون اينکه آن را براي دوستانم بفرستم وحشت زده شدم. من از این فکر که نتوانم از غروب خورشید لذت برده و آن را تحسين کنم بدون اينکه دوربینم همراهم باشد و بدون اينکه آن را براي دوستانم بفرستم وحشت زده شدم. و احساس کردم که تکنولوژی باید امکان جادو و معجزه را فراهم کند نه اينکه آن را بکشد. و احساس کردم که تکنولوژی باید امکان جادو و معجزه را فراهم کند نه اينکه آن را بکشد.
When I was a little girl, my grandfather gave me his little silver pocket watch. And this piece of 50-year-old technology became the most magical thing to me. It became a gilded gateway into a world full of pirates and shipwrecks and images in my imagination. So I felt like our cellphones and our fancy watches and our cameras had stopped us from dreaming. They stopped us from being inspired. And so I jumped in, I jumped into this world of technology, to see how I could use it to enable magic as opposed to kill it.
وقتی من یک دختر کوچولو بودم، پدربزرگم ساعت جیبي نقره اي کوچک خود را به من داد. وقتی من یک دختر کوچولو بودم، پدربزرگم ساعت جیبي نقره اي کوچک خود را به من داد. و این قطعه فن آوری 50 ساله جادویی ترین چیز زندگي من شد. و این قطعه فن آوری 50 ساله جادویی ترین چیز زندگي من شد. آن ساعت دروازه اي طلايي به دنياي پر از دزدان دریایی و کشتي هاي شکسته و ساير تصاویر در ذهن من شد. آن ساعت دروازه اي طلايي به دنياي پر از دزدان دریایی و کشتي هاي شکسته و ساير تصاویر در ذهن من شد. آن ساعت دروازه اي طلايي به دنياي پر از دزدان دریایی و کشتي هاي شکسته و ساير تصاویر در ذهن من شد. بنابراین من احساس کردم که گويي تلفن های همراه، ساعتهای فانتزی و دوربین های ما، ما را از رویاپردازي بازداشته اند. بنابراین من احساس کردم که گويي تلفن های همراه، ساعتهای فانتزی و دوربین های ما، ما را از رویاپردازي بازداشته اند. بنابراین من احساس کردم که گويي تلفن های همراه، ساعتهای فانتزی و دوربین های ما، ما را از رویاپردازي بازداشته اند. آنها ما را از الهام گرفتن دور کرده اند. به همين خاطر من پریدم به این دنیای تکنولوژی تا ببينم چگونه می توان از آن برای امکانپذير کردن جادو و معجزه استفاده کرد نه کشتن آن. به همين خاطر من پریدم به این دنیای تکنولوژی تا ببينم چگونه می توان از آن برای امکانپذير کردن جادو و معجزه استفاده کرد نه کشتن آن. به همين خاطر من پریدم به این دنیای تکنولوژی تا ببينم چگونه می توان از آن برای امکانپذير کردن جادو و معجزه استفاده کرد نه کشتن آن.
I've been illustrating books since I was 16. And so when I saw the iPad, I saw it as a storytelling device that could connect readers all over the world. It can know how we're holding it. It can know where we are. It brings together image and text and animation and sound and touch. Storytelling is becoming more and more multi-sensorial. But what are we doing with it?
من از وقتي شانزده سالم بود کار مصورسازي کتاب انجام ميدادم. به همين خاطر وقتي آي پد را ديدم آن را مثل وسيله اي براي قصه گويي ديدم که ميتواند همه خوانندگان سراسر جهان را به هم پيوند دهد. آي پد ميتونه بفهمه که ما چطور ازش استفاده ميکنيم. ميتونه بفهمه ما کجا هستيم. تصوير، متن، انيميشن، صدا و لمس را با هم ترکيب ميکند. تصوير، متن، انيميشن، صدا و لمس را با هم ترکيب ميکند. قصه گویی دارد به چيزي بسيار چند حسی تر بدل مي شود. قصه گویی دارد به چيزي بسيار چند حسی تر بدل مي شود. اما ما با آن چه ميکنيم؟
So I'm actually just going to go in and launch Khoya, an interactive app for the iPad. So it says, "Place your fingers upon each light." And so -- (Music) It says, "This box belongs to ... " And so I type in my name. And actually I become a character in the book. At various points, a little letter drops down to me -- and the iPad knows where you live because of GPS -- which is actually addressed to me. The child in me is really excited by these kinds of possibilities.
بنابراین من در واقع ميخواهم فقط وارد خويا(Khoya) بشوم که يک برنامه تعاملی برای آی پد است و آن را راه اندازی کنم. بنابراین من در واقع ميخواهم فقط وارد خويا(Khoya) بشوم که يک برنامه تعاملی برای آی پد است و آن را راه اندازی کنم. خوب، آن می گوید: "انگشتان خود را روي هر نور قرار دهید." خوب، آن می گوید: "انگشتان خود را روي هر نور قرار دهید." و چيزهايي مثل اين- (صداي موزيک) آن ميگويد: "اين جعبه متعلق است به ..." و من در جاي خالي اسم خودم را وارد ميکنم. و عملا يک شخصيت درآن کتاب ميشم. در نقاط مختلف، آي پد نامه هاي کوچکي برام مي فرستد - چون آي پد به خاطر جي پي اس ميداند که شما کجا زندگی ميکنيد- و نامه ها در واقع خطاب به من است. در نقاط مختلف، آي پد نامه هاي کوچکي برام مي فرستد - چون آي پد به خاطر جي پي اس ميداند که شما کجا زندگی ميکنيد- و نامه ها در واقع خطاب به من است. در نقاط مختلف، آي پد نامه هاي کوچکي برام مي فرستد - چون آي پد به خاطر جي پي اس ميداند که شما کجا زندگی ميکنيد- و نامه ها در واقع خطاب به من است. کودک درون من از اين امکانات خيلي هيجان زده است. کودک درون من از اين امکانات خيلي هيجان زده است.
Now I've been talking a lot about magic. And I don't mean wizards and dragons, I mean the kind of childhood magic, those ideas that we all harbored as children. This idea of fireflies in a jar, for some reason, was always really exciting to me. And so over here you need to tilt your iPad, take the fireflies out. And they actually illuminate your way through the rest of the book.
تاکنون من درباره جادو و معجزه خيلي صحبت کرده ام. و منظورم جادوگران و اژدها، يعني جادوهاي دوران کودکي و آن ايده هايي که همه ما در زمان کودکي به آن پناه ميبرديم، نيست. و منظورم جادوگران و اژدها، يعني جادوهاي دوران کودکي و آن ايده هايي که همه ما در زمان کودکي به آن پناه ميبرديم، نيست. و منظورم جادوگران و اژدها، يعني جادوهاي دوران کودکي و آن ايده هايي که همه ما در زمان کودکي به آن پناه ميبرديم، نيست. به دلايلي، این ایده کرم شب تاب در یک ظرف شیشه ای، همیشه براي من واقعا هیجان انگیز بود. به دلايلي، این ایده کرم شب تاب در یک ظرف شیشه ای، همیشه براي من واقعا هیجان انگیز بود. و از اينرو در اینجا شما فقط کافيه که آي پد خود را خم کنيد تا کرم شب تاب را از آن بيرون بياوريد. و از اينرو در اینجا شما فقط کافيه که آي پد خود را خم کنيد تا کرم شب تاب را از آن بيرون بياوريد. و آنها در واقع راه شما را در سراسر باقی کتاب روشن می سازند.
Another idea that really fascinated me as a child was that an entire galaxy could be contained within a single marble. And so over here, each book and each world becomes a little marble that I drag in to this magical device within the device. And it opens up a map. All along, all fantasy books have always had maps, but these maps have been static. This is a map that grows and glows and becomes your navigation for the rest of the book. It reveals itself to you at certain points in the book as well. So I'm just going to enter in.
ایده ديگري که واقعا من به عنوان یک کودک مجذوب آن بودم اين بود که کل یک کهکشان را می توان درون يک سنگ مرمر گنجاند. ایده ديگري که واقعا من به عنوان یک کودک مجذوب آن بودم اين بود که کل یک کهکشان را می توان درون يک سنگ مرمر گنجاند. ایده ديگري که واقعا من به عنوان یک کودک مجذوب آن بودم اين بود که کل یک کهکشان را می توان درون يک سنگ مرمر گنجاند. و بنابراین در این جا، هر کتابي و هر جهاني یک سنگ مرمر کوچک ميشود که من آن را در این وسيله جادویی کوچک داخل دستگاه میندازم. و بنابراین در این جا، هر کتابي و هر جهاني یک سنگ مرمر کوچک ميشود که من آن را در این وسيله جادویی کوچک داخل دستگاه میندازم. و بنابراین در این جا، هر کتابي و هر جهاني یک سنگ مرمر کوچک ميشود که من آن را در این وسيله جادویی کوچک داخل دستگاه میندازم. و بنابراین در این جا، هر کتابي و هر جهاني یک سنگ مرمر کوچک ميشود که من آن را در این وسيله جادویی کوچک داخل دستگاه میندازم. و بنابراین در این جا، هر کتابي و هر جهاني یک سنگ مرمر کوچک ميشود که من آن را در این وسيله جادویی کوچک داخل دستگاه میندازم. و آن نقشه اي را باز مي کند. همراه با آن، همه ی کتابهاي فانتزی همیشه نقشه هايي داشته اند، اما این نقشه ها ايستا بوده اند.. همراه با آن، همه ی کتابهاي فانتزی همیشه نقشه هايي داشته اند، اما این نقشه ها ايستا بوده اند. این نقشه ای است که رشد می کند و می درخشد و راهنماي شما در باقي کتاب ميشود. این نقشه ای است که رشد می کند و می درخشد و راهنماي شما در باقي کتاب ميشود. این نقشه ای است که رشد می کند و می درخشد و راهنماي شما در باقي کتاب ميشود. خوب، حالا ميخوام وارد آن بشوم.
Another thing that's actually really important to me is creating content that is Indian and yet very contemporary. Over here, these are the Apsaras. So we've all heard about fairies and we've all heard about nymphs, but how many people outside of India know about their Indian counterparts, the Apsaras? These poor Apsaras have been trapped inside Indra's chambers for thousands of years in an old and musty book. And so we're bringing them back in a contemporary story for children. And a story that actually deals with new issues like the environmental crisis. (Music)
چيز ديگري که واقعا برايم مهم است اين است که محتوايي هندي و در عين حال به روز ايجاد کنم. چيز ديگري که واقعا برايم مهم است اين است که محتوايي هندي و در عين حال به روز ايجاد کنم. چيز ديگري که واقعا برايم مهم است اين است که محتوايي هندي و در عين حال به روز ايجاد کنم. اينجا اينها آپساراس (Apsaras) هستند. خوب، همه ما در مورد پري ها و حوري ها شنیده ایم، اما چند نفر از مردم خارج از هند همتايان هندی اين حوري ها و پري ها يعني آپساراس ها (Apsaras) را ميشناسند؟ خوب، همه ما در مورد پري ها و حوري ها شنیده ایم، اما چند نفر از مردم خارج از هند همتايان هندی اين حوري ها و پري ها يعني آپساراس ها (Apsaras) را ميشناسند؟ خوب، همه ما در مورد پري ها و حوري ها شنیده ایم، اما چند نفر از مردم خارج از هند همتايان هندی اين حوري ها و پري ها يعني آپساراس ها (Apsaras) را ميشناسند؟ این آپساراسهاي بيچاره هزاران سال داخل اتاقهاي ایندرا در یک کتاب قدیمی و کهنه به دام افتاده اند. این آپساراسهاي بيچاره هزاران سال داخل اتاقهاي ایندرا در یک کتاب قدیمی و کهنه به دام افتاده اند. به این ترتیب ما آنها را در يک داستان معاصر برای کودکان مياوريم. به این ترتیب ما آنها را در يک داستان معاصر برای کودکان مياوريم. داستاني که در واقع به مسائل جدیدی مانند بحران زيست محیطي می پردازد. داستاني که در واقع به مسائل جدیدی مانند بحران زيست محیطي می پردازد. (موزيک)
Speaking of the environmental crisis, I think a big problem has been in the last 10 years is that children have been locked inside their rooms, glued to their PCs, they haven't been able to get out. But now with mobile technology, we can actually take our children outside into the natural world with their technology. One of the interactions in the book is that you're sent off on this quest where you need to go outside, take out your camera on the iPad and collect pictures of different natural objects.
در خصوص صحبت کردن از بحران محيط زیست، من فکر می کنم یک مشکل بزرگ در 10 سال گذشته اين بوده است که کودکان در داخل اتاق های خود به رایانه های شخصی خود چسبيده و نتوانسته اند از آن خارج شوند. در خصوص صحبت کردن از بحران محيط زیست، من فکر می کنم یک مشکل بزرگ در 10 سال گذشته اين بوده است که کودکان در داخل اتاق های خود به رایانه های شخصی خود چسبيده و نتوانسته اند از آن خارج شوند. در خصوص صحبت کردن از بحران محيط زیست، من فکر می کنم یک مشکل بزرگ در 10 سال گذشته اين بوده است که کودکان در داخل اتاق های خود به رایانه های شخصی خود چسبيده و نتوانسته اند از آن خارج شوند. در خصوص صحبت کردن از بحران محيط زیست، من فکر می کنم یک مشکل بزرگ در 10 سال گذشته اين بوده است که کودکان در داخل اتاق های خود به رایانه های شخصی خود چسبيده و نتوانسته اند از آن خارج شوند. اما هم اکنون با فن آوری تلفن همراه، در واقع ما می توانیم فرزندان خود را با تکنولوژي خود آنها به بيرون به جهان طبیعی ببريم. اما هم اکنون با فن آوری تلفن همراه، در واقع ما می توانیم فرزندان خود را با تکنولوژي خود آنها به بيرون به جهان طبیعی ببريم. اما هم اکنون با فن آوری تلفن همراه، در واقع ما می توانیم فرزندان خود را با تکنولوژي خود آنها به بيرون به جهان طبیعی ببريم. یکی از تعاملات در این کتاب اين است که شما با این کار به جايي که نیاز داريد بروید، مي رويد دوربین شما در iPad همراهتان است و تصاویري از اشیاء طبیعی متفاوت گردآوري ميکنيد. یکی از تعاملات در این کتاب اين است که شما با این کار به جايي که نیاز داريد بروید، مي رويد دوربین شما در iPad همراهتان است و تصاویري از اشیاء طبیعی متفاوت گردآوري ميکنيد. یکی از تعاملات در این کتاب اين است که شما با این کار به جايي که نیاز داريد بروید، مي رويد دوربین شما در iPad همراهتان است و تصاویري از اشیاء طبیعی متفاوت گردآوري ميکنيد. یکی از تعاملات در این کتاب اين است که شما با این کار به جايي که نیاز داريد بروید، مي رويد دوربین شما در iPad همراهتان است و تصاویري از اشیاء طبیعی متفاوت گردآوري ميکنيد. یکی از تعاملات در این کتاب اين است که شما با این کار به جايي که نیاز داريد بروید، مي رويد دوربین شما در iPad همراهتان است و تصاویري از اشیاء طبیعی متفاوت گردآوري ميکنيد.
When I was a child, I had multiple collections of sticks and stones and pebbles and shells. And somehow kids don't do that anymore. So in bringing back this childhood ritual, you need to go out and, in one chapter, take a picture of a flower and then tag it. In another chapter, you need to take a picture of a piece of bark and then tag that. And what happens is that you actually create a digital collection of photographs that you can then put up online. A child in London puts up a picture of a fox and says, "Oh, I saw a fox today." A child in India says, "I saw a monkey today." And it creates this kind of social network around a collection of digital photographs that you've actually taken.
وقتی که من بچه بودم، من مجموعه هاي متعددي از چوب و سنگ و سنگریزه و صدف داشتم. وقتی که من بچه بودم، من مجموعه هاي متعددي از چوب و سنگ و سنگریزه و صدف داشتم. و به نوعی بچه ها ديگه اين کار را نمی کنن. بنابراین براي احياي این مراسم دوران کودکی، لازم است بیرون بروید یک عکس از گل بگيريد و در یک فصل از کتاب اضافه کنيد. بنابراین براي احياي این مراسم دوران کودکی، لازم است بیرون بروید یک عکس از گل بگيريد و در یک فصل از کتاب اضافه کنيد. بنابراین براي احياي این مراسم دوران کودکی، لازم است بیرون بروید یک عکس از گل بگيريد و در یک فصل از کتاب اضافه کنيد. بنابراین براي احياي این مراسم دوران کودکی، لازم است بیرون بروید یک عکس از گل بگيريد و در یک فصل از کتاب اضافه کنيد. در فصل دیگر، شما باید یک عکس از یک تکه از پوست درخت بگيريد و اضافه کنيد. در فصل دیگر، شما باید یک عکس از یک تکه از پوست درخت بگيريد و اضافه کنيد. و نتيجه اين ميشود که شما در واقع یک مجموعه از عکس های دیجیتال ايجاد ميکنيد که بعد میتوانيد آنها را روي اينترنت قرار بدهيد. شما در واقع یک مجموعه از عکس های دیجیتال ايجاد ميکنيد که بعد میتوانيد آنها را روي اينترنت قرار بدهيد. کودکي در لندن عکسي از يک روباه روي اينترنت قرار ميدهد و می گوید: "آه، من امروز یک روباه ديدم." کودکي در لندن عکسي از يک روباه روي اينترنت قرار ميدهد و می گوید: "آه، من امروز یک روباه ديدم." کودکي در هند می گوید: "من امروز یک ميمون ديدم." و آن نوعي از شبکه اجتماعی حول محور مجموعه ای از عکس های دیجیتالي که در واقع شما گرفته ايد ايجاد ميکند. و آن نوعي از شبکه اجتماعی حول محور مجموعه ای از عکس های دیجیتالي که در واقع شما گرفته ايد ايجاد ميکند. و آن نوعي از شبکه اجتماعی حول محور مجموعه ای از عکس های دیجیتالي که در واقع شما گرفته ايد ايجاد ميکند.
In the possibilities of linking together magic, the earth and technology, there are multiple possibilities. In the next book, we plan on having an interaction where you take your iPad out with the video on and through augmented reality, you see this layer of animated pixies appear on a houseplant that's outside your house. At one point, your screen is filled up with leaves. And so you need to make the sound of wind and blow them away and read the rest of the book.
در پرتو امکان ارتباط جادو، زمین و فناوري، امکانات متعدد ديگري ايجاد ميشود. در پرتو امکان ارتباط جادو، زمین و فناوري، امکانات متعدد ديگري ايجاد ميشود. در پرتو امکان ارتباط جادو، زمین و فناوري، امکانات متعدد ديگري ايجاد ميشود. در کتاب بعدی، ما به دنبال طراحي یک تعامل هستيم که در آن شما آي پد خود را با ویدیوي روشن بيرون ميبريد و از طریق واقعیت تکمیل شده، شما این لایه pixies متحرک در houseplant است در خارج از خانه خود را ظاهر برنامه ریزی کنند. در کتاب بعدی، ما به دنبال طراحي یک تعامل هستيم که در آن شما آي پد خود را با ویدیوي روشن بيرون ميبريد و از طریق واقعیت تکمیل شده، شما این لایه pixies متحرک در houseplant است در خارج از خانه خود را ظاهر برنامه ریزی کنند. در کتاب بعدی، ما به دنبال طراحي یک تعامل هستيم که در آن شما آي پد خود را با ویدیوي روشن بيرون ميبريد و از طریق واقعیت تکمیل شده، شما این لایه pixies متحرک را در گياهان خانگي بيرون خانه خود ميبينيد. در کتاب بعدی، ما به دنبال طراحي یک تعامل هستيم که در آن شما آي پد خود را با ویدیوي روشن بيرون ميبريد و از طریق واقعیت تکمیل شده، شما این لایه pixies متحرک را در گياهان خانگي بيرون خانه خود ميبينيد. در کتاب بعدی، ما به دنبال طراحي یک تعامل هستيم که در آن شما آي پد خود را با ویدیوي روشن بيرون ميبريد و از طریق واقعیت تکمیل شده، شما این لایه pixies متحرک را در گياهان خانگي بيرون خانه خود ميبينيد. در یک نقطه، صفحه نمایش شما با برگ ها پر شده است. و بنابراین لازم است صدای باد ايجاد کرده و آن برگها را به کناري برده و باقي کتاب را بخوانيد. و بنابراین لازم است صدای باد ايجاد کرده و آن برگها را به کناري برده و باقي کتاب را بخوانيد.
We're moving, we're all moving here, to a world where the forces of nature come closer together to technology, and magic and technology can come closer together. We're harnessing energy from the sun. We're bringing our children and ourselves closer to the natural world and that magic and joy and childhood love that we had through the simple medium of a story.
ما در حال حرکتيم، همه ما در حال حرکت به اينجائيم، به جايي که در آن نیروهای طبیعت به فن آوری نزديکتر شده و جادو و فن آوری نيز می تواند به هم نزدیک شوند. ما در حال حرکتيم، همه ما در حال حرکت به اينجائيم، به جايي که در آن نیروهای طبیعت به فن آوری نزديکتر شده و جادو و فن آوری نيز می تواند به هم نزدیک شوند. ما در حال حرکتيم، همه ما در حال حرکت به اينجائيم، به جايي که در آن نیروهای طبیعت به فن آوری نزديکتر شده و جادو و فن آوری نيز می تواند به هم نزدیک شوند. ما در حال حرکتيم، همه ما در حال حرکت به اينجائيم، به جايي که در آن نیروهای طبیعت به فن آوری نزديکتر شده و جادو و فن آوری نيز می تواند به هم نزدیک شوند. ما از انرژی خورشيد بهره برداری ميکنيم. ما فرزندان خود و خودمان را به جهان طبیعی و آن جادو و لذت و عشق دوران کودکي از طريق رسانه ساده یک داستان نزديکتر ميکنيم. ما فرزندان خود و خودمان را به جهان طبیعی و آن جادو و لذت و عشق دوران کودکي از طريق رسانه ساده یک داستان نزديکتر ميکنيم. ما فرزندان خود و خودمان را به جهان طبیعی و آن جادو و لذت و عشق دوران کودکي از طريق رسانه ساده یک داستان نزديکتر ميکنيم. ما فرزندان خود و خودمان را به جهان طبیعی و آن جادو و لذت و عشق دوران کودکي از طريق رسانه ساده یک داستان نزديکتر ميکنيم. ما فرزندان خود و خودمان را به جهان طبیعی و آن جادو و لذت و عشق دوران کودکي از طريق رسانه ساده یک داستان نزديکتر ميکنيم.
Thank you.
متشکرم.
(Applause)
(تشويق حضار)