So when I was in Morocco, in Casablanca, not so long ago, I met a young unmarried mother called Faiza. Faiza showed me photos of her infant son and she told me the story of his conception, pregnancy, and delivery.
وقتی که در کشور مراکش، در کازابلانکا بودم، خیلی وقت پیش نبود، مادر مجرد جوانی را دیدم به نام فائزه. فائزه عکس پسر نوزادش را به من نشان داد و داستان بوجود آمدن پسرش، حاملگی و تولد او را گفت.
It was a remarkable tale, but Faiza saved the best for last. "You know, I am a virgin," she told me. "I have two medical certificates to prove it."
داستان قابل توجهی بود، اما فائزه بهترین قسمت را برای آخر نگه داشت. به من گفت: "میدونی من یک باکره هستم" "من دو تا گواهی پزشکی دارم که این را اثبات میکنه."
This is the modern Middle East, where two millennia after the coming of Christ, virgin births are still a fact of life.
این خاورمیانه مدرنه، که پس از دوهزار سال از تولد عیسی، تولد توسط باکره هنوز یک حقیقت زندگی ست.
Faiza's story is just one of hundreds I've heard over the years, traveling across the Arab region talking to people about sex. Now, I know this might sound like a dream job, or possibly a highly dubious occupation,
موضوع فائزه یکی از صدها داستانیست که درطی این سالها سفربه سرزمین های عربی و گفتگو با مردم درباره سکس شنیده ام، میدانم که این شاید این یک شغل رویایی و یا احتمالا یک کار بسیار مشکوک به نظر بیاید،
but for me, it's something else altogether. I'm half Egyptian, and I'm Muslim. But I grew up in Canada, far from my Arab roots.
اما کل موضوع برای من، چیز دیگریست . من مسلمان و نیمه مصری هستم. اما در کانادا بزرگ شدم، دور از ریشه های عربی ام.
Like so many who straddle East and West, I've been drawn, over the years, to try to better understand my origins. That I chose to look at sex comes from my background in HIV/AIDS, as a writer and a researcher and an activist. Sex lies at the heart of an emerging epidemic in the Middle East and North Africa, which is one of only two regions in the world where HIV/AIDS is still on the rise.
مثل خیلی از افراد که بین غرب و شرق کشیده میشوند ، در طی سالها به جهتی کشیده شدم که تا برای درک بهتر ریشه های خودم تلاش کنم. و علت اینکه من موضوع رابطه جنسی را انتخاب کردم به پیشینه من در زمینۀ " اچ آی وی " و بیماری ایدز برمی گردد، به عنوان یک نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی. رابطه جنسی در بطن بیماری همه گیر در حال گسترشی در خاورمیانه میانه و شمال آفریقا قرار گرفته، که یکی از تنها دو منطقه ای در دنیاست که هنوز " اچ آی وی " و بیماری ایدز در حال گسترش است.
Now sexuality is an incredibly powerful lens with which to study any society, because what happens in our intimate lives is reflected by forces on a bigger stage: in politics and economics, in religion and tradition, in gender and generations. As I found, if you really want to know a people, you start by looking inside their bedrooms.
حال آنکه رابطه جنسی یک ذره بین فوق العاده ای است که با آن میتوان هرجامعه ای را مطالعه کرد، زیرا آنچه در زنگی خصوصی ما اتفاق میافتد با شدت در صحنه بزرگتری انعکاس مییابد: در سیاست و اقتصاد، در مذهب و سنت، در جنسیت و نسلها. همانطور که من فهمیدم، که اگر میخواهید مردمی را بشناسید، باید از بررسی اتاق خواب شان شروع کنید.
Now to be sure, the Arab world is vast and varied. But running across it are three red lines -- these are topics you are not supposed to challenge in word or deed.
مطمئنا جهان عرب گسترده و متنوع است. اما کار کردن پیرامون آن، سه خط قرمز دارد-- این مباحثه ها قرار نیست با واژه و یا درعمل به چالش کشیده شوند.
The first of these is politics. But the Arab Spring has changed all that, in uprisings which have blossomed across the region since 2011. Now while those in power, old and new, continue to cling to business as usual, millions are still pushing back, and pushing forward to what they hope will be a better life.
اولین اینها سیاست است. اما بهار عربی در قیامی که از سال ۲۰۱۱ در سراسر سرزمین های عربی شکوفا شد، همه اینها را تغییر داد. در حالیکه همه افراد در مسند قدرت، چه قدیمی و چه جدید طبق معمول به موضوع کسب و کار چسبیده اند، میلیونها نفر هنوز در کشاکش اند، در جهت زندگی بهتری که امیدش را در سر دارند.
That second red line is religion. But now religion and politics are connected, with the rise of such groups as the Muslim Brotherhood. And some people, at least, are starting to ask questions about the role of Islam in public and private life.
دومین خط قرمز مذهب است. اما اکنون مذهب و سیاست توسط جنبش گروهی به نام اخوان المسلمین با هم مرتبط شده اند. و حداقل برخی از مردم شروع به این پرسش درباره نقش اسلام در جامعه و زندگی خصوصی کردهاند.
You know, as for that third red line, that off-limits subject, what do you think it might be?
می دونید، سومین خط قرمز، موضوعی است که ورود به آن ممنوع است، فکر می کنید که چه می تواند باشد؟
Audience: Sex.
حاضرین: رابطه جنسی.
Shereen El Feki: Louder, I can't hear you.
شیرین ال فکی: بلندتر، نمیتوان صدای شما را بشنوم.
Audience: Sex.
حاضرین: رابطه جنسی.
SEF: Again, please don't be shy.
شیرین ال فکی: دوباره، لطفا خجالتی نباشید
Audience: Sex.
حاضرین: رابطه جنسی.
SEF: Absolutely, that's right, it's sex. (Laughter) Across the Arab region, the only accepted context for sex is marriage -- approved by your parents, sanctioned by religion and registered by the state. Marriage is your ticket to adulthood. If you don't tie the knot, you can't move out of your parents' place, and you're not supposed to be having sex, and you're definitely not supposed to be having children.
شیرین ال فکی: قطعا، درسته، این سکس و رابطه جنسی است. ( خنده تماشاگران) در سراسر سرزمینهای عربی، تنها چهارچوب پذیرفته شده برای رابطه جنسی ازدواج است-- که با تائید پدر و مادرت همراه باشد، مجوز مذهب را داشته باشد و توسط دولت ثبت شده باشد. ازدواج بلیط ورودی تو به بزگسالی ست. اگر ازدواج نکنی، نمیتوانی محل زندگیت را از پدر و مادرت جدا کنی، و قرار نیست رابطه جنسی داشته باشی، و قطعا نمیتوانی فرزند داشته باشی.
It's a social citadel; it's an impregnable fortress which resists any assault, any alternative. And around the fortress is this vast field of taboo against premarital sex, against condoms, against abortion, against homosexuality, you name it.
این یک مأمن اجتماعی است: یک قلعه غیر قابل نفوذ در برابر هر گونه حمله و هر جایگزینی است. و پیرامون این قلعه میدان گسترده ای از تابو در برابر رابطه جنسی قبل از ازدواج ، در برابر کاندوم، در برابر سقط جنین، در برابر همجنس گرایی قرار دارد، هر چی که فکرش را بکنید.
Faiza was living proof of this. Her virginity statement was not a piece of wishful thinking. Although the major religions of the region extoll premarital chastity, in a patriarchy, boys will be boys. Men have sex before marriage, and people more or less turn a blind eye.
فائزه گواهی زنده بر این موضوع است. بیانیه بکارت او بخشی از افکار واهی و پوچ نیست. هرچند ادیان بزرگ منطقه عفت قبل از ازدواج را ستوده اند، اما در یک جامعه پدرسالاری، پسر، پسر است . مردان رابطه جنسی قبل از ازدواج دارند، و مردم کم و بیش چشم خود را بر آن میبندند.
Not so for women, who are expected to be virgins on their wedding night -- that is, to turn up with your hymen intact. This is not a question of individual concern, this is a matter of family honor, and in particular, men's honor.
ولی برای زنان، که انتظار میرود برای شب زفاف باکره باشند اینطور نیست-- پرده بکارت شما باید دست نخورده باشد. این یک موضوع شخصی نیست، این مایه افتخار خانواده و به طور خاص، شرافت مردان است .
And so women and their relatives will go to great lengths to preserve this tiny piece of anatomy -- from female genital mutilation, to virginity testing, to hymen repair surgery.
بنابراین زنان و اقوامشان مسیر بزرگی را برای حفظ این بخش کوچک آناتومی طی میکنند از ختنه زنان ، تست بکارت، عمل جراحی ترمیم پرده بکارت -
Faiza chose a different route: non-vaginal sex. Only she became pregnant all the same. But Faiza didn't actually realize this, because there's so little sexuality education in schools, and so little communication in the family.
فائزه مسیر دیگری را انتخاب کرد: رابطه جنسی بدون دخول. او فقط مثل بقیه بادار میشود. اما در حقیقت فائزه این را نمی دانست، زیرا آموزش روابط جنسی در مدرسه بسیار ناچیز است، و در خانواده در این خصوص کم گفتگو میشود.
When her condition became hard to hide, Faiza's mother helped her flee her father and brothers. This is because honor killings are a real threat for untold numbers of women in the Arab region. And so when Faiza eventually fetched up at a hospital in Casablanca, the man who offered to help her, instead tried to rape her.
زمانی که شرایط او برای پنهان کردن سخت شد، مادر فائزه به او کمک کرد تا از دست پدر و برادرانش فرار کند. زیرا قتل های ناموسی یک تهدید واقعی برای تعداد بی حد و حصر زنان در سرزمینهای عربیست. و در نهایت فائزه در بیمارستانی در کازابلانکا رسید، و مردی که به او پیشنهاد کمک کرده بود، در عوض سعی کرد که به او تجاوز کند.
Sadly, Faiza is not alone. In Egypt, where my research is focused, I have seen plenty of trouble in and out of the citadel. There are legions of young men who can't afford to get married, because marriage has become a very expensive proposition. They are expected to bear the burden of costs in married life, but they can't find jobs. This is one of the major drivers of the recent uprisings, and it is one of the reasons for the rising age of marriage in much of the Arab region.
متاسفانه، فائزه تنها مورد نیست. در مصر، که پژوهش من در آنجا متمرکز بود، من تعداد زیادی از این مشکلات را در بیرون و درون این قلعه دیدم. سپاهی از مردان جوان هستند که توانایی ازدواج ندارند، زیرا ازدواج به یک گزار بسیار گرانقیمت تبدیل شده. از آنها انتظار می رود بار هزینه های زندگی مشترک را تحمل کنند، اما آنها نمی توانند شغل پیدا کنند. این یکی از دلایل اصلی قیام های اخیر است، و این یکی از دلایلیست که سن ازدواج در اکثر سرزمین های عربی بالا رفته است.
There are career women who want to get married, but can't find a husband, because they defy gender expectations, or as one young female doctor in Tunisia put it to me, "The women, they are becoming more and more open. But the man, he is still at the prehistoric stage."
زنان متخصصی وجود دارد که میخواهند ازدواج کنند، ولی نمیتوانند همسر بیابند، زیرا مخالف انتظارات جنسیت آنهاست، و یا همانطور که دکتر جوان تونسی به من گفت، "ذهن زنان، روز به روز باز و باز تر میشود. اما ذهن مردان هنوز در مرحله ماقبل تاریخ مانده است."
And then there are men and women who cross the heterosexual line, who have sex with their own sex, or who have a different gender identity. They are on the receiving end of laws which punish their activities, even their appearance. And they face a daily struggle with social stigma, with family despair, and with religious fire and brimstone.
و مردان و زنانی را می بینیم که از حصار رابطه با جنس مخالف عبور کردند ، کسانی که رابطه جنسی با هم جنسیت خودشان دارند، و یا کسانی که جنسیت متفاوتی با هویتشان دارند. آنها کارشان به قانون می رسد که هم کارشان و هم ظاهرشان مورد مجازات قرار می گیرد. آنها با کشمکشهای روزانه همراه با ننگ اجتماعی، طرد شدن از خانواده، و با آتش انفجار مذهبی مواجه هستند.
Now, it's not as if it's all rosy in the marital bed either. Couples who are looking for greater happiness, greater sexual happiness in their married lives, but are at a loss of how to achieve it, especially wives, who are afraid of being seen as bad women if they show some spark in the bedroom.
اینطور هم نیست که بستر زناشویی، گلگون است . زوجهایی که به دنبال خوشبختی بزرگتری هستند، و سعی در بالا بردن رضایت از رابطه زناشویی میکنند، نمی دانند چگونه به آن برسند، بخصوص زنان، که نگران هستند اگر در اتاق خواب خودنمایی کنند، آنها را همسران بدی بدانند.
And then there are those whose marriages are actually a veil for prostitution. They have been sold by their families, often to wealthy Arab tourists. This is just one face of a booming sex trade across the Arab region.
و پس از آن کسانی که در واقع ازدواج شان حجابی برای فحشاست. آنها توسط خانواده هایشان فروخته میشوند، اغلب به مسافران عرب ثروتمند. این تنها یک چهره از گسترش تجارت جنسی در سرزمینهای عربی هست.
Now raise your hand if any of this is sounding familiar to you, from your part of the world. Yeah. It's not as if the Arab world has a monopoly on sexual hangups.
حالا اگر در منطقه ای که هستید، یکی از آنها به گوشتان آشناست دستتان را بالا ببرید. بله، اینطور نیست که این در انحصار سرزمینهای عرب باشد.
And although we don't yet have an Arab Kinsey Report to tell us exactly what's happening inside bedrooms across the Arab region, It's pretty clear that something is not right. Double standards for men and women, sex as a source of shame, family control limiting individual choices, and a vast gulf between appearance and reality: what people are doing and what they're willing to admit to, and a general reluctance to move beyond private whispers to a serious and sustained public discussion.
گرچه که ما گزارش کنسی عرب نداریم ( کنسی نام نویسنده کتابی در مورد رفتار سکس انسان است) که به ما بگوید دقیقا در اتاقخواب سرزمینهای عربی چه میگذرد، ولی این کاملا روشن ست که در آنجا چیزی درست نیست. استانداردهای دوگانه برای مردان و زنان ، رابطه جنسی به عنوان منبعی از شرم ، کنترل خانواده برای محدود کردن انتخاب های فردی ، و شکاف گسترده بین ظاهر و واقعیت: آنچه مردم انجام می دهند و آنچه که تمایل به اعتراف دارند، و بطور کلی بی میلی به حرکتی فراتر از زمزمه های خصوصی به بحث های عمومی جدی و مستمر است .
As one doctor in Cairo summed it up for me, "Here, sex is the opposite of sport. Football, everybody talks about it, but hardly anyone plays. But sex, everybody is doing it, but nobody wants to talk about it." (Laughter)
همانطور که دکتری در قاهره آن را بطور خلاصه برام گفت، "در اینجا، رابطه جنسی بر عکس ورزش است. همه درباره فوتبال حرف میزنند، اما به سختی کسی فوتبال بازی کند. اما رابطه جنسی، همه سکس دارند، اما هیچ کس درباره آن صحبت نمیکند."( خنده تماشاگران)
(Music) (In Arabic)
( موسیقی)( به زبان عربی)
SEF: I want to give you a piece of advice, which if you follow it, will make you happy in life.
شیرین ال فکی: یک نصیحت به شما میکنم، که اگر گوش کنید، زندگیتون شاد میشود.
When your husband reaches out to you, when he seizes a part of your body, sigh deeply and look at him lustily.
هنگامی که همسرتان آمد پیش شما، وقتی قسمتس از بدن شما را گرفت، آه عمیقی بکشید و با ناز نگاه کنید.
When he penetrates you with his penis, try to talk flirtatiously and move yourself in harmony with him.
هنگامی که با آلتش به شما وارد شد، سعی کنید که با او لاس بزنید و خود را هماهنگ با او حرکت دهید.
Hot stuff! And it might sound that these handy hints come from "The Joy of Sex" or YouPorn. But in fact, they come from a 10th-century Arabic book called "The Encyclopedia of Pleasure," which covers sex from aphrodisiacs to zoophilia, and everything in between.
حرفهای داغ داغ!! ممکن هست به نظر بیاد که این نکات سومند برگرفته از کتاب "لذت رابطه جنسی" یا سایت پرنو هست. اما در حقیقت اینها از کتاب قرن دهم اعراب به نام " دائره المعارف لذت" است، که از روابط جنسی از نوع شهوت برانگیز گرفته تا رابطه جنسی انسان با حیوان، و هر چیزی بین این دو را پوشش میدهد.
The Encyclopedia is just one in a long line of Arabic erotica, much of it written by religious scholars. Going right back to the Prophet Muhammad, there is a rich tradition in Islam of talking frankly about sex: not just its problems, but also its pleasures, and not just for men, but also for women. A thousand years ago, we used to have whole dictionaries of sex in Arabic. Words to cover every conceivable sexual feature, position and preference, a body of language that was rich enough to make up the body of the woman you see on this page.
این دائره المعارف تنها یکی از بی نهایت اصطلاحات عاشقانه عربی است، که بیشتر آن توسط علمای دینی نوشته شده. به حضرت محمد برگردیم، سنت بسیار گرانبهایی در دین اسلام هست که در مورد رابطه جنسی و سکس صریح صحبت شود: نه فقط در مورد مشکلات آن، بلکه همچنین از لذایذ آن، و نه فقط برای مردان، بلکه برای زنان هم همچنین. هزاران سال پیش، ما یک واژه نامه کاملی از سکس بزبان عربی داشتیم. واژههایی برای بیان هر ویژگی جنسی قابل تصور، موقعیت و اولویت ، مجموعه ای از زبان که آنقدر غنی بود که می توان بدن زن را مانند تصویری که بر روی این کاغذ می بینید، کشید.
Today, this history is largely unknown in the Arab region. Even by educated people, who often feel more comfortable talking about sex in a foreign language than they do in their own tongue. Today's sexual landscape looks a lot like Europe and America on the brink of the sexual revolution.
امروزه، این تاریخ در سرزمین های عربی بطور گستردهای ناشناخته است. حتی توسط افراد تحصیلکرده، که اغلب دربارۀ رابطه جنسی به زبان خارجی راحتتر صحبت می کنند تا نسبت به زبان مادریشان. امروز چشم انداز جنسی بسیار شبیه اروپا و آمریکاست در آستانه انقلاب و تحولات جنسی .
But while the West has opened on sex, what we found is that Arab societies appear to have been moving in the opposite direction. In Egypt and many of its neighbors, this closing down is part of a wider closing in political, social and cultural thought. And it is the product of a complex historical process, one which has gained ground with the rise of Islamic conservatism since the late 1970s. "Just say no" is what conservatives around the world say to any challenge to the sexual status quo. In the Arab region, they brand these attempts as a Western conspiracy to undermine traditional Arab and Islamic values. But what's really at stake here is one of their most powerful tools of control: sex wrapped up in religion.
اما درحالی که غرب در مورد سکس و رابطه جنسی بسیار باز هست، چیزی که ما دریافتیم این است که به نظر میرسد جوامع عرب به جهت مخالف حرکت می کنند. در مصر و خیلی از همسایگانش، بسته شدن جوامع ( در مورد رابطه جنسی) بخشی از بسته شده گسترده اندیشه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. و این محصولی ازفرایند پیچیده تاریخی است، که با قیام محافظهکاران اسلامی اواخر دهه ۱۹۷۰ ریشه گرفته و عمیقتر شده است. "فقط بگو نه" چیزیست که محافظهکاران جهان در مورد هر چالش به وضع موجود جنسی می گویند. در سرزمین های عربی، اینها به عنوان یک توطئه غرب برای تضعیف ارزش های سنتی عربی و اسلامی خوانده می شود. اما آنچه اینجا واقعا در خطر است یکی از قدرتمند ترین ابزار محافظه کاران برای کنترل است: رابطه جنسی در لفافۀ دین.
But history shows us that even as recently as our fathers' and grandfathers' day, there have been times of greater pragmatism, and tolerance, and a willingness to consider other interpretations: be it abortion, or masturbation, or even the incendiary topic of homosexuality. It is not black and white, as conservatives would have us believe. In these, as in so many other matters, Islam offers us at least 50 shades of gray. (Laughter)
اما تاریخ به ما نشان داده در همین اواخر زمان پدران ما و پدر بزرگانمان، واقع گرایی بیشتر، و تحمل، و تمایل به در نظر گرفتن تفاسیر دیگران به مراتب وجود داشته: سقط جنین، یا استمناء کردن، و حتی موضوع فتنه انگیز همجنسگرایان. این سیاه و یا سفید نیست، چیزی که محافظه کاران ما را مجبور به باور آن داشتند. در این مقولات، همچون بسیاری از مسائل دیگر، اسلام به ما حداقل ۵۰ تا رنگ خاکستری ارائه می دهد . (خنده تماشاگران)
Over my travels, I've met men and women across the Arab region who've been exploring that spectrum -- sexologists who are trying to help couples find greater happiness in their marriages, innovators who are managing to get sexuality education into schools, small groups of men and women, lesbian, gay, transgendered, transsexual, who are reaching out to their peers with online initiatives and real-world support. Women, and increasingly men, who are starting to speak out and push back against sexual violence on the streets and in the home. Groups that are trying to help sex workers protect themselves against HIV and other occupational hazards, and NGOs that are helping unwed mothers like Faiza find a place in society, and critically, stay with their kids.
در طی سفرهایم، من مردان و زنانی را در سرزمین های عربی ملاقات کردم که در حال کاوش و جستجو کردن این طیف بودند-- متخصصین امور جنسی که تلاش میکردند به زوجها کمک کنند تا شادی بیشتری در ازدواجشان بیابند، نوآورانی که سعی می کنند آموزش مسائل جنسی را به مدارس ببرند، گروه های کوچکی از مردان و زنان، لزبین، و گی، (همجنسگرایان زن و مرد)، تغییر جنسیت داده ها، دگر جنسی ها، که سعی در پیدا کردن جفتشان می کنند از طریق اینترنت و دنیای واقعی که آنها را پشتیبانی می کند. زنان و بطور فزاینده ای مردانی که شروع به گفتگو در این باره کردند و علیه خشونت های جنسی قدم برمی دارند در خیابانها و در خانهها. گروهایی که سعی می کنند به کارکنان مسائل جنسی کمک کرده تا در مقابل اچ ای وی (HIV) و سایر خطرات شغلی محافظت شوند، سازمانهای غیر دولتی که به مادران ازدواج نکرده مانند فائزه کمک میکنند که در جامعه جایی را پیدا کنند، و با وجود انتقادهای اجتماعی با فرزندانشان زندگی کنند.
Now these efforts are small, they're often underfunded, and they face formidable opposition. But I am optimistic that, in the long run, times are changing, and they and their ideas will gain ground. Social change doesn't happen in the Arab region through dramatic confrontation, beating or indeed baring of breasts, but rather through negotiation.
در حال حاضر این تلاشها بسیار کوچک هستند، و اغلب با کمبود بودجه مواجه هستند، و با مخالفان بسیار قدرتمند مواجهاند. اما من خوش بین هستم، با گذشت زمان زمانه تغییر خواهد کرد، و آنها و ایدههایشان ریشه خواهند گرفت. در سرزمین های عربی تغییرات اجتماعی از طریق رویارویی دراماتیکی مثل تهدید و یا نشان دادن سینه های برهنه اتفاق نمی آفتد، بلکه از طریق گفتگو صورت میپذیرد.
What we're talking here is not about a sexual revolution, but a sexual evolution, learning from other parts of the world, adapting to local conditions, forging our own path, not following one blazed by another. That path, I hope, will one day lead us to the right to control our own bodies, and to access the information and services we need to lead satisfying and safe sexual lives. The right to express our ideas freely, to marry whom we choose, to choose our own partners, to be sexually active or not, to decide whether to have children and when, all this without violence or force or discrimination.
چیزی که ما اینجا در مورد آن صحبت میکنیم، تحول و انقلاب جنسی نیست، بلکه پیدایش روابط جنسی است، که از دیگر مناطق جهان میآموزد، و با شرایط محلی تطبیق مییابد، و بر اساس مسیر ما شکل می گیرد، نه اینکه مسیرهای نشانه گذاشته دیگران را دنبال کند. امیدوارم که این مسیر، یک روز منجر به این شود که بتوانیم بدنمان را خودمان کنترل کنیم، و به اطلاعات و خدمات مورد نیاز، دسترسی داشته باشیم، تا منجر به روابط جنسی امن و خوشایندی شود. حق ابراز آزادانه ایده هایمان، ازدواج با کسی که انتخاب خودمان است، حق انتخاب شریک، اینکه رابطه جنسی داشته باشیم یا نه، تصمیم اینکه بچه دار شویم و یا خیر، همه اینها بدون خشونت ، بدون اجبار و بدون تبعیض.
Now we are very far from this across the Arab region, and so much needs to change: law, education, media, the economy, the list goes on and on, and it is the work of a generation, at least.
اکنون در سرزمین های عربی ما خیلی دور از این وضعیت هستیم، و خیلی چیزها نیاز به تغییر دارند: قانون، آموزش، رساناها، اقتصاد، این لیست همینطور ادامه دارد، و حداقل، این کار نسل هاست.
But it begins with a journey that I myself have made, asking hard questions of received wisdoms in sexual life. And it is a journey which has only served to strengthen my faith, and my appreciation of local histories and cultures by showing me possibilities where I once only saw absolutes.
اما این با سفری که من خودم آغاز کردم، شروع می شود با پرسشی سخت از خردمندان درباره زندگی جنسی. و این سفریست که صرفا برای تقویت ایمان من است، و قدردانی از تاریخ محلی و فرهنگها با نشان دادن امکانهایی که زمانی برای من محض بودند.
Now given the turmoil in many countries in the Arab region, talking about sex, challenging the taboos, seeking alternatives might sound like something of a luxury.
حالا با توجه به آشفتگی در بسیاری از کشورها در سرزمین های عربی، صحبت کردن در مورد رابطه جنسی، به چالش کشیدن تابوهای، جستجوی جایگزین ها، بنظر چیزی لوکس و غیر لازم میرسد.
But at this critical moment in history, if we do not anchor freedom and justice, dignity and equality, privacy and autonomy in our personal lives, in our sexual lives, we will find it very hard to achieve in public life.
اما در این لحظۀ بحرانی تاریخ، اگر ما آزادی و عدالت، حیثیت و برابری، حفظ حریم خصوصی و استقلال در زندگی شخصیمان، در زندگی جنسیمان را محکم نکنیم، آن را در زندگی اجتماعی بسیار سخت خواهیم یافت.
The political and the sexual are intimate bedfellows, and that is true for us all. no matter where we live and love.
سیاست و روابط جنسی محرم همبستر هستند، و این حقیقتی برای همه ماست. مهم نیست که ما کجا زندگی میکنیم و کجا عشق میورزیم.
Thank you.
سپاسگزارم.
(Applause)
(تشویق تماشاگران)