For the last 20 years I've been designing puzzles. And I'm here today to give you a little tour, starting from the very first puzzle I designed, through what I'm doing now. I've designed puzzles for books, printed things. I'm the puzzle columnist for Discover Magazine. I've been doing that for about 10 years. I have a monthly puzzle calendar. I do toys. The bulk of my work is in computer games. I did puzzles for "Bejeweled." (Applause) I didn't invent "Bejeweled." I can't take credit for that.
در ۲۰ سال گذشته من مشغول طراحی معما بودهام. و امروز اینجا هستم تا شما را به گردشی کوتاه ببرم٬ که از اولین معمایی که طراحی کردم آغاز میشود٬ و تا کاری که الان میکنم ادامه مییابد. من برای کتابها و چیزهای چاپ شده پازل طراحی کردهام. من مقاله نویس بخش معمای مجله دیسکاوری هستم. حدود ۱۰ سال است که این کار من است. من یک تقویم پازل ماهانه دارم. اسباب بازی درست میکنم. قسمت عمده کار من بازیهای کامپیوتری است. من برای بازی «بیجولد» پازل طراحی کردم. (تشویق) من «بیجولد» را اختراع نکردم. اعتبار آن برای من نیست.
So, very first puzzle, sixth grade, my teacher said, "Oh, let's see, that guy, he likes to make stuff. I'll have him cut out letters out of construction paper for the board." I thought this was a great assignment. And so here is what I came up with. I start fiddling with it. I came up with this letter. This is a letter of the alphabet that's been folded just once. The question is, which letter is it if I unfold it? One hint: It's not "L." (Laughter) It could be an "L," of course. So, what else could it be? Yeah, a lot of you got it. Oh yeah. So, clever thing.
خُب٬ اولین معما٬ کلاس ششم٬ معلم من گفت٬ «خوب٬ ببینم٬ اون آقا پسر٬ اون دوست داره کاردستی درست کنه. ازش میخوام تا با مقوا حروف الفبا درست کنه برای تخته کلاس.» من فکر کردم که این مأموریت خطیری است. و این چیزی بود که درست کردم. شروع کردم با مقوا کلنجار رفتن. این حرفی بود که من درست کردم. این یکی از حروف الفبا است. این فقط یک بار تا شده است. سوال اینجاست که اگر آن را باز کنم چه حرفی میشود؟ یک راهنمایی: حرف «L» نیست. (خنده) البته میتوانست یک «L» باشد. خوب٬ چه چیز دیگری میتواند باشد؟ آره٬ خیلیها متوجه شدند. بله. خوب چیز جالبی بود.
Now, that was my first puzzle. I got hooked. I created something new, I was very excited because, you know, I'd made crossword puzzles, but that's sort of like filling in somebody else's matrix. This was something really original. I got hooked. I read Martin Gardner's columns in Scientific American. Went on, and eventually decided to devote myself, full time, to that.
حالا٬ این اولین معمای من بود. و من گرفتار شدم. من چیزی نو ساخته بودم و بسیار هیجانزده بودم چون٬ میدانید٬ من جدول حل میکردم٬ اما آن کار بیشتر شبیه پر کردن جاهای خالی یکی دیگر است. آن کار واقعا اصیل بود٬ من گرفتار شده بودم. من ستون مارتین گاردنر در مجله ساینتیفیک امریکن را مطالعه میکردم. این گذشت٬ و در نهایت تصمیم گرفتم تمام وقتم را صرف این کار کنم.
Now, I should pause and say, what do I mean by puzzle? A puzzle is a problem that is fun to solve and has a right answer. "Fun to solve," as opposed to everyday problems, which, frankly, are not very well-designed puzzles. You know, they might have a solution. It might take a long time. Nobody wrote down the rules clearly. Who designed this? It's like, you know, life is not a very well-written story so we have to hire writers to make movies.
حالا٬ باید توقف کنم و بگویم٬ منظور من از پازل چیست؟ پازل معمایی است که حل کردن آن سرگرم کننده است و یک جواب صحیح دارد. «حل سرگرم کننده٬» در مقابل آنچه که به سایر مشکلات روزمره تلقی میشود٬ که واقعا٬ پازلهای خوب طراحی شدهای نیستند. میدانید٬ آنها ممکن است که جواب داشته باشند. ممکن است زمان درازی طول بکشد. هیچ کس قوانین را واضح ننوشته است. چه کسی این را طراحی کرده؟ شبیه این است که٬ میدانید٬ زندگی داستان زیاد روانی نیست پس باید نویسنده استخدام کنیم تا فیلم بسازند.
Well, I take everyday problems, and I make puzzles out of them. And "right answer," of course there might be more than one right answer; many puzzles have more than one. But as opposed to a couple other forms of play, toys and games -- by toy I mean, something you play with that doesn't have a particular goal. You can create one out of Legos. You know, you can do anything you want. Or competitive games like chess where, well, you're not trying to solve ... You can make a chess puzzle, but the goal really is to beat another player.
خوب من مشکلات روزمره را میگیرم و با آنها پازل درست میکنم. و «جواب صحیح»٬ البته بیشتر از یک جواب صحیح ممکن است وجود داشته باشد؛ خیلی از معماها بیشتر از یک جواب دارند. اما در مقابل چند نمونه دیگر از بازیها٬ اسباببازی و بازیها -- منظورم از اسباب بازی٬ چیزی است که با آن بازی میکنید اما هدف مشخصی وجود ندارد. میتوانید با لگوها یکی بسازید. میدانید٬ میتوانید هرکاری که میخواهید بکنید. یا بازیهای رقابتی مثل شطرنج٬ که خوب٬ تلاش نمیکنید چیزی را حل کنید ... میتوانید یک معمای شطرنجی درست کنید٬ اما در بازی هدف در واقع شکست حریف است.
I consider that puzzles are an art form. They're very ancient. It goes back as long as there is written history. It's a very small form, like a joke, a poem, a magic trick or a song, very compact form. At worst, they're throwaways, they're for amusement. But at best they can reach for something more and create a memorable impression. The progression of my career that you'll see is looking for creating puzzles that have a memorable impact.
به نظر من پازلها را میتوان به عنوان گونهای از هنر در نظر گرفت. آنها بسیار قدیمی هستند. قدمت آنها به اندازه قدمت تاریخ نوشته شده است. این یک نمونه خیلی کوچک است٬ مثل یک شوخی٬ یک شعر٬ یک حقه جادوگری یا یک گونهی خیلی قدرتمند و فشرده. در بدترین حالت٬ آنها دور ریختنی هستند٬ آنها برای سرگرمی هستند. اما در بهترین حالت آنها میتوانند به چیزی بیشتر تبدیل شوند و یک اثر خاطره انگیز به جای بگذارند. سیر زندگی حرفهای من همان طور که خواهید دید جستجو و ساختن پازلهای خاطرهانگیز است.
So, one thing I found early on, when I started doing computer games, is that I could create puzzles that will alter your perception. I'll show you how. Here is a famous one. So, it's two profiles in black, or a white vase in the middle. This is called a figure-ground illusion. The artist M.C. Escher exploited that in some of his wonderful prints. Here we have "Day and Night." Here is what I did with figure and ground. So, here we have "figure" in black. Here we have "figure" in white. And it's all part of the same design. The background to one is the other. Originally I tried to do the words "figure" and "ground." But I couldn't do that, I realized. I changed the problem. It's all "figure." (Laughter)
خوب٬ یک چیز را وقتی ساختن بازی کامپیوتری را شروع کردم به سرعت دریافتم٬ که من میتوانم پازلهایی را طراحی کنم که درک شما را دگرگون کند. نشان خواهم داد که چطور. این یک نمونه معروف است. خوب٬ این دو نیمرخ به رنگ سیاه است٬ یا یک گلدان سفید در وسط قرار دارد. به این توهم تصویر و پس زمینه گفته میشود. هنرمند ام. سی. اشر این را در بعضی از آثار شگفت انگیزش توسعه داده است این اثر «شب و روز» نام دارد. این کاری است که من با تصویر و پس رمینه انجام دادم. خوب٬ اینجا «figure» را به رنگ سیاه داریم. اینجا «figure» را به رنگ سفید داریم. و همگی قسمتی از یک طرح هستند. یکی پس زمینهی دیگری است. در اصل تلاش کردم که با کلمات «figure» و «ground» این کار را انجام دهم. اما نتوانستم٬ فهمیدم نمیتوانم پس معما را عوض کردم. همگی شدند «figure». (خنده)
A few other things. Here is my name. And that turns into the title of my first book, "Inversions." These sorts of designs now go by the word "ambigram." I'll show you just a couple others. Here we have the numbers one through 10, the digits zero through nine, actually. Each letter here is one of these digits. Not strictly an ambigram in the conventional sense. I like pushing on what an ambigram can mean.
چند چیز دیگر. این اسم من است. و این تبدیل شد به عنوان اولین کتاب من «وارونهها». این گونه طرحها امروزه «امبیگرام» نامیده میشوند. الان چندتای دیگر هم نشانتان میدهم. اینجا اعداد از یک تا ۱۰ را داریم٬ درواقع علامتهای از صفر تا نه. هرکدام از حرفهای اینجا یکی از همین علامتها هستند. نه لزوما یک امبیگرام در قالب مرسوم. من دوست دارم فشار بیاورم به چیزی که معنی امبیگرام است.
Here's the word "mirror." No, it's not the same upside-down. It's the same this way. And a marvelous fellow from the Media Lab who just got appointed head of RISD, is John Maeda. And so I did this for him. It's sort of a visual canon. (Laughter) And recently in Magic magazine I've done a number of ambigrams on magician's names. So here we have Penn and Teller, same upside-down. This appears in my puzzle calendar. Okay, let's go back to the slides. Thank you very much.
اینجا کلمه «آینه» را داریم. نه مثل همان وارونه قبلی نیست. این یکی از این طرف همان قبلی است. یکی از بچههای جالب مدیا لب که اخیرا به ریاست مدرسه طراحی رود آیلند منصوب شده است٬ جان مائدا است. و خوب من این را برای او درست کردهام. این یک جور کار درک تصویری است. (خنده) و به تازگی در مجله مجیک من چند کار امبیگرام بر روی اسم مجلهها انجام دادهام. خوب این پن و تلر است٬ همان مدل وارونه. این در تقویم پازل من قرار دارد. خوب بیایید برگردیم به اسلایدها. خیلی متشکرم.
Now, those are fun to look at. Now how would you do it interactively? For a while I was an interface designer. And so I think a lot about interaction. Well, let's first of all simplify the vases illusion, make the thing on the right. Now, if you could pick up the black vase, it would look like the figure on top. If you could pick up the white area, it would look like the figure on the bottom. Well, you can't do that physically, but on a computer you can do it. Let's switch over to the P.C.
حالا٬ نگاه کردن به آنها سرگرم کننده است. حالا چطور میتوانید این کار را با تعامل با آن انجام دهید؟ برای مدتی من یک طراح واسط بودم. و خوب من خیلی درباره تعامل فکر میکنم. خوب٬ بیایید اول از همه توهم گلدان را آسان کنیم٬ و آن را به شکل سمت راست تبدیل کنیم. اگر گلدان سیاه را بردارید٬ شکل بالایی میشود. و اگر قسمت سفید را بردارید٬ شبیه شکل پایین میشود. خوب به صورت فیزیکی نمیتوان این کار را کرد اما با کامپیوترمیشود. پس به کامپیوتر رجوع کنیم.
And here it is, figure-ground. The goal here is to take the pieces on the left and make them so they look like the shape on the right. And this follows the rules I just said: any black area that is surrounded by white can be picked up. But that is also true of any white area. So, here we got the white area in the middle, and you can pick it up. I'll just go one step further. So, here is -- here is a couple pieces. Move them together, and now this is an active piece. You can really get inside somebody's perception and have them experience something. It's like the old maxim of "you can tell somebody something and show them, but if they do it they really learn it."
و این عکس و پس زمینه است. هدف در اینجا برداشتن قطعات در شکل چپ و چیدن آنها است به نحوی که شبیه شکل راست شود. و این از قوانینی که گفتم پیروی میکند: هر قسمت سیاهی که با قسمت سفید احاطه شده باشد را میتوان برداشت. اما برای قطعههای سفید هم همین طور است. پس٬ این هم قطعه سفید وسطی٬ و میتوانید آن را بردارید. حالا یک گام جلوتر میروم. پس٬ اینجا -- اینجا چندتا تکه هست٬ آنها را با هم تکان دهید٬ و این یک قطعه فعال است. واقعا میتوانید در ادراک یک نفر نفوذ کنید و تجربهای را به آنها بدهید. مثل همان قاعده قدیمی «میشود چیزی را به کسی گفت و نشانش داد٬ اما اگر خودش آن کار را بکند واقعا یاد میگیرد.»
Here is another thing you can do. There is a game called Rush Hour. This is one of the true masterpieces in puzzle design besides Rubik's cube. So, here we have a crowded parking lot with cars all over the place. The goal is to get the red car out. It's a sliding block puzzle. It's made by the company Think Fun. It's done very well. I love this puzzle.
این یک کار دیگر است که میتوانید بکنید. این یک بازی است به نام «Rush Hour». این یکی از شاهکارهای حقیقی طراحی پازل است در کنار مکعب روبیک. خوب٬ اینجا یک پارکینگ شلوغ داریم که ماشینها همه جا هستند. هدف بیرون آوردن ماشین قرمز است. این یک پازل با قطعات لغزنده است. این بازی توسط کمپانی «Think Fun» ساخته شده است. خیلی خوب درست شده. خیلی دوستش دارم.
Well, let's play one. Here. So, here is a very simple puzzle. Well, that's too simple, let's add another piece. Okay, so how would you solve this one? Well, move the blue one out of the way. Here, let's make it a little harder. Still pretty easy. Now we'll make it harder, a little harder. Now, this one is a little bit trickier. You know? What do you do here? The first move is going to be what? You're going to move the blue one up in order to get the lavender one to the right. And you can make puzzles like this one that aren't solvable at all. Those four are locked in a pinwheel; you can't get them apart.
خوب٬ بیایید بازی کنیم. این یک پازل خیلی ساده است. خوب٬ زیادی ساده است٬ بیایید یک قطعه دیگر هم اضافه کنیم. خوب. این یکی را چطوری حل میکنید؟ خوب٬ ماشین آبی را از سر راه ببرید کنار. حالا بیایید کمی سخت ترش کنیم. هنوز هم ساده است. حالا سختترش میکنیم٬ یکم سختتر. حالا این یک کمی مشکل شد. بلدید؟ اینجا چه کار میکنید؟ اول کدام حرکت میکند؟ اول باید آبی را بالا ببرید تا بنفش بیاید سمت راست. و میتوانید پازلهایی مثل این بسازید که کلا قابل حل نیستند. این چهارتا توی یک حلقه گیر افتادند٬ هیچ جوری نمیتوانید آنها را جدا کنید.
I wanted to make a sequel. I didn't come up with the original idea. But this is another way I work as an inventor is to create a sequel. I came up with this. This is Railroad Rush Hour. It's the same basic game except I introduced a new piece, a square piece that can move both horizontally and vertically. In the other game the cars can only move forward and back. Created a whole bunch of levels for it. Now I'm making it available to schools. And it includes exercises that show you not just how to solve these puzzles, but how to extract the principles that will let you solve mathematical puzzles or problems in science, other areas.
من میخواستم نتیجهای بگیرم. ایدهی اصلی از من نبود. اما این یک روش دیگر است که من به عنوان مخترع باعث پیشبرد طرحها شوم. من این را ساختم. این «Railroad Rush Hour» است. اساسا همان بازی قبلی است فقط من یک قطعه جدید اضافه کردهام٬ قطعهای مربعی که در دو جهت افقی و عمودی حرکت میکند. در بازی قبلی ماشینها فقط جلو و عقب میرفتند. تعداد زیادی مرحله برای آن درست کردم. و حالا آن را در دسترس مدارس قرار دادهام. و همچنین شا مل تمرینهایی است که نه تنها روش حل را آموزش میدهند٬ بلکه نحوه پیدا کردن روشهایی برای حل مسائلی ریاضی و علوم و سایر زمینهها را هم به شما آموزش میدهند.
So, I'm really interested in you learning how to make your own puzzles as well as just me creating them. Garry Trudeau calls himself an investigative cartoonist. You know, he does a lot of research before he writes a cartoon. In Discover Magazine, I'm an investigative puzzle maker. I got interested in gene sequencing. And I said, "Well, how on Earth can you come up with a sequence of the base pairs in DNA?" Cut up the DNA, you sequence individual pieces, and then you look for overlaps, and you basically match them at the edges. And I said, "This is kind of like a jigsaw puzzle, except the pieces overlap."
خوب٬ من خیلی شیفتهی این هستم که شما یاد بگیرید چطور پازل خودتان را بسازید همانطور که من میسازم. گری ترودو خودش را یک کارتونیست تحقیقی میخواند. میدنید٬ قبل از این که یک کارتون را بکشد کلی تحقیق میکند. در مجله دیسکاوری٬ من یک طراح پازل تحقیقی هستم. من به جایگذاری ژنها علاقه پیدا کردم. و گفتم٬ "خوب٬ چطور ممکن است بشود ترکیبی درست کرد که بر اساس جفتهای DNA باشد؟" DNA را ببرید٬ قطعهها را از هم جدا کنید٬ و بعد به دنبال همپوشانیها بگردید٬ و در واقع گوشههای آنها را با هم تطبیق دهید. و من گفتم "این شبیه یک پازل جورچین است٬ فقط قطعهها همپوشانی دارند."
So, here is what I created for Discover Magazine. And it has to be solvable in a magazine. You know, you can't cut out the pieces and move them around. So, here is the nine pieces. And you're supposed to put them into this grid. And you have to choose pieces that overlap on the edge. There is only one solution. It's not that hard. But it takes some persistence. And when you're done, it makes this design, which, if you squint, is the word "helix." So, that's the form of the puzzle coming out of the content, rather than the other way around.
خوب٬ این چیزی است که برای مجله دیسکاوری درست کردم. و توی یک مجله باید حتما قابل حل باشد. میدانید٬ نمیتوانید قطعهها را ببرید و آنها را حرکت دهید. اینجا نه قطعه هست که باید انها را به این شکل کنار هم قرار دهید. و باید قطعاتی را که لبههایشان همپوشانی دارند انتخاب کنید. فقط یک راه حل دارد. آنقدر هم سخت نیست. اما به کمی مقاومت احتیاج دارد. و وقتی تمام شود٬ این میشود٬ که اگر چشمتان را چپ کنید کلمه «helix» را میبینید. پس این نمونهای از پازل بود که دارای محتوا است٬ نسبت به مدلهای معمول دیگر.
Here is a couple more. Here is a physics-based puzzle. Which way will these fall? One of these weighs 50 pounds, 30 pounds and 10 pounds. And depending on which one weighs which amount, they'll fall different directions. And here is a puzzle based on color mixing. I separated this image into cyan, magenta, yellow, black, the basic printing colors, and then mixed up the separations, and you get these peculiar pictures. Which separations were mixed up to make those pictures? Gets you thinking about color.
این هم چندتای دیگر. این یک پازل بر اساس فیزیک است. اینها از کدام طرف میافتند؟ یکی از اینها ۲۵ کیلو٬ یکی ۱۵ کیلو و دیگری ۵ کیلوگرم وزن دارند. و بر اساس اینکه کدام چقدر وزن دارد در جهات مختلفی سقوط میکند. و این هم یک پازل بر اساس ترکیب رنگها. من رنگهای فیروزهای٬ ارغوانی٬ زرد و سیاه را از این تصویر جدا کردهام. و بعد ترکیب را با هم مخلوط کردهام٬ و این تصاویر مجزا ایجاد شدهاند. کدام رنگها در هر تصویر با هم مخلوط شدهاند؟ شما را به فکر کردن درباره رنگ وامیدارد.
Finally, what I'm doing now. So, ShuffleBrain.com, website you can go visit, I joined up with my wife, Amy-Jo Kim. She could easily be up here giving a talk about her work. So, we're making smart games for social media. I'll explain what that means. We're looking at three trends. This is what's going on in the games industry right now. First of all, you know, for a long time computer games meant things like "Doom," where you're going around shooting things, very violent games, very fast, aimed at teenage boys. Right? That's who plays computer games.
در نهایت٬ کاری که الان میکنم. ShuffleBrain.com ٬ وبسایتی که میتوانید به آن سر یزنید٬ من و همسرم امی-جو کیم با هم کار کردهایم. او هم به راحتی میتوانست بیاید بالا و یک سخنرانی درباره کار خودش ارائه بدهد. خوب٬ ما داریم بازیهای هوش برای فضای مجازی درست میکنیم. توضیح میدهم که یعنی چی. ما سه روند را در پیش داریم. این اتفاقی است که الان در صنعت بازی درحال وقوع است. اول از همه٬ میدانید٬ برای مدت زیادی بازیهای کامپیوتری به معنی چیزی شبیه بازی «دوم» بودند٬ به اطراف حرکت میکنید و شلیک میکنید٬ بازیهایی بسیار خشن٬ بسیار تند٬ که بچههای نوجوان را هدف میگیرد. درسته؟ آنها هستند که بازی کامپیوتری میکنند.
Well, guess what? That's changing. "Bejeweled" is a big hit. It was the game that really broke open what's called casual games. And the main players are over 35, and are female. Then recently "Rock Band" has been a big hit. And it's a game you play with other people. It's very physical. It looks nothing like a traditional game. This is what's becoming the dominant form of electronic gaming.
خوب٬ حدس میزنید؟ این در حال تغییر است. بازی «بیجولد» یک کار بزرگ است. این در واقع بازی بود که مفهوم بازی غیر جدی را ایجاد کرد. و اکثر بازی کنندهها بالا ۳۵ سال دارند و زن هستند. اخیرا هم بازی «راک بند» کار بزرگی بود. و این بازی است که با دیگران انجام میدهید. خیلی فیزیکی است. اصلا هم شبیه بازیهای سنتی نیست. این چیزی است که دارد به گونهی غالب بازیهای الکترونیکی تبدیل میشود.
Now, within that there is some interesting things happening. There is also a trend towards games that are good for you. Why? Well, we aging Boomers, Baby Boomers, we're eating our healthy food, we're exercising. What about our minds? Oh no, our parents are getting Alzheimer's. We better do something. Turns out doing crossword puzzles can stave off some of the effects of Alzheimer's. So, we got games like "Brain Age" coming out for the Nintendo DS, huge hit. A lot of people do Sudoku. In fact some doctors prescribe it.
حالا٬ با وجود آن اتفاقات جالبی در حال وقوع هستند. همچنین بازیهایی ساخته شدهاند که برایتان خوب هستند. چرا؟ خوب٬ نسل بزرگسال٬ نسل خردسالان٬ غذای خوب میخوریم٬ ورزش میکنیم. در مورد ذهنمان چطور؟ اوه نه٬ والدینمان دارند آلزایمر میگیرند. بهتر است یک کاری بکنیم. مشخص شده که جدول حل کردن میتواند مقداری از آثار آلزایمر را از بین ببرد. خوب٬ بازیهایی مثل «Brain Age» هستند که برای Nintendo DS به بازار آمدهاند٬ خیلیها سودوکو حل میکنند. در واقع بعضی پزشکان هم تجویز میکنند.
And then there is social media, and what's happening on the Internet. Everybody now considers themselves a creator, and not just a viewer. And what does this add up to? Here is what we see coming. It's games that fit into a healthy lifestyle. They're part of your life. They're not necessarily a separate thing. And they are both, something that is good for you, and they're fun. I'm a puzzle guy. My wife is an expert in social media. And we decided to combine our skills.
و بعد هم شبکههای اجتماعی هستند٬ و اتفاقاتی که در اینترنت رخ میدهد. الان هرکسی خود را سازنده میداند٬ و نه تنها نظاره گر. و این به چه چیزی منجر میشود؟ این آن چیزی است که در حال اتفاق افتادن است. بازیهایی هستند که برای یک زندگی سالم ساخته شدهاند. بخشی از زندگی شما هستند. لزوما چیزهای جدایی نیستند. و هردو اینها هستند٬ چیزی که برایتان خوب است و سرگرم کننده هم هست. من پازل میسازم. همسرم هم متخصص شبکههای اجتماعی است. و ما تصمیم گرفتیم توانیهایمان را ترکیب کنیم.
Our first game is called "Photo Grab." The game takes about a minute and 20 seconds. This is your first time playing my game. Okay. Let's see how well we can do. There are three images. And we have 24 seconds each. Where is that? I'll play as fast as I can. But if you can see it, shout out the answer. You get more -- Down, okay, yeah where is that? Oh, yeah. There, okay. J-O and -- I guess that's that part. We got the bow. That bow helps. That's his hair. You get a lot of figure-ground problems. Yeah, that one is easy. Okay. So, ahhh! Okay on to the next one. Okay, so that's the lens. Anybody? Looks like a black shape. So, where is that? That's the corner of the whole thing. Yeah, I've played this image before, but even when I make up my own puzzles -- and you can put your own images in here. And we have people all over the world doing that now.
بازی اول ما «Photo Grab» نام دارد. بازی حدود یک دقیقه و ۲۰ ثانیه طول میکشد. این اولین بار است که بازی من را انجام میدهید٬ خوب. ببینیم چقدر خوب میتوانیم بازی کنیم. سه عکس اینجا است. و هرکدام ۲۴ ثانیه داریم. کجا است؟ هر چه بتوانم سریع بازی میکنم. اما اگر توانستید ببینید٬ پاسخ را فریاد بزنید. بیشتر گرفتید -- پایین٬ آره٬ خوب کجاست؟ آهان. آنجا٬ خیلی خوب٬ J-O و -- فکر کنم اون قسمت٬ آرشه را داریم٬ اون آرشه کمک کرد. این موهاشه. تعداد زیادی معمای عکس و پس زمینه هست. آره٬ این ساده بود. خوب٬ اههه! بریم عکس بعدی. خوب٬ لنز هست٬ کسی نمیبینه؟ شبیه یک چیز سیاه. خوب٬ کجا؟ گوشهی تصویر. آره٬ من قبلا این عکس را بازی کردم٬ اما حتی وقتی من پازلهای خودم را درست میکنم -- و شما هم میتوانید عکس خودتان را اینجا بگذارید. و عده زیادی در سراسر دنیا الان مشغول همین کار هستند.
There we are. Visit ShuffleBrain.com if you want to try it yourself. Thank you. (Applause)
این هم از این. از سایت SuffleBrain.com دیدن کنید اگر دوست داشتید خودتان امتحان کنید. متشکرم. (تشویق)