First of all, for those of you who are not familiar with my work, I create multicultural characters, so characters from lots of different backgrounds. So before the present is the new future, a bit about the past is that I grew up in a family that was multi-everything -- multi-racial, multi-cultural, black and white, Caribbean, Irish-American, German-American. There was Dominican music blasting from stereos. There were Christians and Jews. That's a long story filled with intrigue and interfaith guilt and shame. But I was totally immersed in this world that was filled with everybody, and then I went on to the United Nations school, and that just completely —
اول از همه، برای اون دسته از شمایی که با کار من آشنا نیستید، باید بگم که من کاراکترهای چند فرهنگی ایجاد می کنم، کاراکترهایی برگرفته از قشرهای گوناگون. بنابراین قبل از رسیدن به این حال حاضری که همان آینده جدید است"، کمی از گذشته بگم، در خانواده ای بزرگ شدم که هر چیزی به چند مدل بود-- چند نژادی، چند فرهنگی، سیاه و سفید در کنار هم، اهل کارائیب، آمریکایی-ایرلندی، آمریکایی-آلمانی. موسیقی دومینیکن با صدای بلند از استریوها پخش می شد. آدمای اونجا هم مسیحی بودند، هم یهودی. داستانی طولانی پر از دسیسه چینی و گناه و شرم در بین ادیان مختلف. ولی من کاملاً غوطه ور بودم در این جهان که با همه چیز و همه کس پر شده بود، و بعد رفتم به مدرسه سازمان ملل متحد، و کاملاً همون بود --
So I began sort of developing these voices and these people, all of whom were loosely based on people I really know, and so, for example, in performing them, I would really try to inhabit them. And for example, I don't really talk like that, but that was one of my people, and I'm going to bring a few of my friends -- I think of them as my friends — to this stage, in this spirit of the idea that the present is the new future, in sort of a meta way, because I thought about it, and the future, for me, what can be so frightening is that I don't know what's coming. I don't know if that's true for other people, but that notion of thinking about how we can understand the future and predict outcomes, for me, it's terrifying to not know what might be coming. And so the idea that there are questions that I've never seen that my people are going to answer, and some of these characters have been with me for ages, some of them don't even have names, I don't know what's going to happen. I don't know what's coming, and all I can do is remind myself that I told Chris I'd fly by the seat of my pants, and now that I'm up here it sort of feels like that dream where you don't have any pants on, and so I suppose I'm going to be flying by the seat of my ass.
اونوقت به نوعی شروع کردم به توسعه این صداها و این آدمها، آزادانه بر اساس آدمایی که در زندگی واقعی می شناختم، و بنابراین، به عنوان مثال، در اجرای اونها، باید تمام سعی ام را می کردم که نقش ها را زندگی کنم. و برای مثال، من واقعاً این طوری صحبت نمی کنم، ولی اون یکی از افراد من بود، و من قصد دارم که چند تا از دوستانم رو بیارم -- من اونها رو از دوستانم می دونم-- اینجا روی صحنه، با روح این عقیده که حال حاضر همان آینده جدیده، به نوعی به یک شکل ماورائی، چون من راجع بهش فکر کردم و آنچه از آینده که می تونه برای من بسیار ترسناک باشه اینه که نمی دونم چی قراره پیش بیاد. نمی دونم که این برای بقیه آدمها هم صدق میکنه یا نه، ولی از جمیع جهات فکر کردن درباره این که چطور آینده را می فهمیم و اتفاقات را پیش بینی می کنیم، برای من ترسناکه که نمی دونم چی قراره پیش بیاد. و بنابراین این نظر که سئوالاتی هستند که من هیچ وقت ندیده ام که افراد من قراره بهش پاسخ بدن، و بعضی از این شخصیت ها سال ها با من بوده اند، بعضی هاشون حتی اسم هم ندارند، نمی دونم چی قراره اتفاق بیفته. نمی دونم چی پیش میاد، و تمام اون چیزی که از دستم برمیاد اینه که به خودم یاد آوری کنم که قبلش به کریس گفتم من دلمو زدم به دریا و اومدم و حالا که اینجام یه جورایی احساس مثل اون خوابی میمونه که توش شلوار پاتون نیست. برای همین انگار قراره که من همین طوری دل به دریا بزنم و از روی غریزه پیش برم.
That said, let's just see who comes out. May we have the first question:
یه نظری هست که میگه بذار ببینیم چی پیش میاد. بذارید سئوال اول را مطرح کنم:
"Do you ever get headaches from the microchips implanted in your brain?" Right.
" آیا تا حالا به خاطر میکروچیپ هایی که در مغزتان کار گذاشته اند،سر درد گرفته اید؟" خب.
Okay. Well first of all, I'll just say that I hope you can hear me okay. My name is Lorraine Levine, and the idea of microchips implanted in my brain, frankly, just putting on my glasses reminds me of thank God I'm not wearing the Google Glasses. No offense to them. I'm glad that you all enjoy them, but at my age, just putting on the regular ones I have already gives me too much information. Do you understand what I'm saying to you? I don't need to know more. I don't want to know. That's it. That's enough. I love you all. You're wonderful. It's fabulous to be here with such big machers again this year. Mwah!
باشه. خب، قبل از شروع، فقط بگم که امیدوارم صدای من بهتون خوب برسه. من لورین لوین هستم، و صادقانه بگم، ایده کاشتن میکروچیپ ها در مغزم، حتی گذاشتن اونها روی عینکم، یادم می اندازه که خدا رو شکر که عینک های گوگل را نمی پوشم. قصد بی احترامی ندارم. خوشحالم که اونا را دوست دارید، ولی در سن من، حتی زدن عینک معمولی، از اینایی که من دارم به اندازه کافی برایم اطلاعات به همراه داره! متوجهید چی می خوام بگم؟ من نیازی ندارم بیشتر بدونم،اصلاً دلم نمی خواد بدونم فقط همین،کافیه دیگه. عاشق همه تونم،شما بی نظیرید. خیلی عالیه که با این همه آدمای قاطع امسال دوباره اینجا هستم بازم. بوس!
Okay, next question. (Applause) Next, please.
خب، سئوال بعدی، (تشویق حضار) بعدی، لطفاً.
"Is dating boring, now that humans reproduce asexually?"
" آیا قرار عاشقانه کسل کننده شده، حالا که تولید مثل انسان از راه های غیر جنسی انجام میشه؟"
Who do we got?
خب اینجا کی رو داریم؟
Hi, um, okay, hi everybody. My name is Nereida. I just want to say first of all that dating is never boring under any circumstance. But I am very excited to be here right now, so I am just trying to remind myself that, you know, like, the purpose of being here and everything, I mean, trying to answer these questions, it is very exciting. But I also, I just need to acknowledge that TED is an incredible experience right now in the present, like, I just need to say, like, Isabel Allende. Isabel Allende! Okay, maybe it doesn't mean, of course it means something to you, but to me, it's like, another level, okay? Because I'm Latina and I really appreciate the fact that there are role models here that I can really, I don't know, I just need to say that. That's incredible to me, and sometimes when I'm nervous and everything like that, I just need to, like, say some affirmations that can help me. I usually just try to use, like, the three little words that always make me feel better: Sotomayor, Sotomayor, Sotomayor. (Laughter) Just, it really helps me to get grounded. Now I can use Allende, Allende, Allende, and, you know, I just need to say it, like, it's so incredible to be here, and I knew that we were going to have these questions. I was so nervous and I was thinking just, like, oh my God, oh my God, and reminding me, because I've had, like, some very, especially since the last time we were here at TED, it was, like, unbelievable, and then right after that, like, so many crazy things happened, like, we ended up going to the White House to perform. That was, like, amazing, and I'm standing there, and I was just like, please don't say, "Oh my God." Don't say, "Oh my God." And I just kept saying it: "Oh my God. Oh my God." And, you know, I kept thinking to myself, like, President Obama has to come up here at the same podium, and I'm standing here saying, "Oh my God." It's like, the separation of church and state. It's just, I couldn't, like, I couldn't process. It was really too much. So I think I've lost my way. But what I wanted to say is that dating, for me, you know, as far as I'm concerned, however you reproduce, as long as you're enjoying yourself and it's with another consenting asexual -- I don't know. You know where I'm going with that. Okay, ciao, gracias.
سلام،امممم، خب، سلام به همه اسم من نریدا است. فقط قبل از همه میخوام بگم که قرار عاشقانه گذاشتن تحت هیچ شرایطی کسل کننده نیست. خب من خیلی هیجان زده ام که الان اینجام، برای همین فقط سعی می کنم به خودم گوشزد کنم که، می دونید چیه، هدف از اینجا بودن و همه ی چیزهاش منظورم اینه که، حتی این که سعی کنم به این سئوالات جواب بدم،خیلی باحاله. ولی، انگار لازمه اعتراف کنم که TED در حال حاضر یک تجربه بی نظیره حالا، مثل...، فقط لازمه مثل... بگم که آها! مثل ایزابل آلنده. ایزابل آلنده! قبوله، شاید به اون معنی نباشه، ولی یه معنایی برای شما داره، ولی برای من، مثل یک سطح دیگه می مونه، قبوله؟ چون من لاتین هستم و واقعاً سپاسگزار این حقیقتم که یک سری مدل-نقش هستند که من در واقع می تونم، نمی دونم، فقط لازم بود اینو بکم. برای من بی نظیره و بعضی وقتا وقتی عصبی میشم و همه چی اینطوریه، فقط لازمه، یه چیزهای مثبتی بگم که بهم کمک میکنه. من معمولاً سعی می میکنم از سه تا کلمه کوچولو استفاده کنم که همیشه باعث میشه حالم بهتر بشه: سوتو مایور،سوتو مایور، سوتو مایور! (خنده حضار) اون فقط کمک میکنه که واقع گرا باشم. از این به بعد می تونم بگم آلنده، آلنده، آلنده! و می دونید، من فقط نیاز دارم که اونو بگم، مثل اینه که، اینجا بودن خیلی بی نظیره و من می دونستم که قراره این سوالات مطرح بشه. خیلی عصبی بودم و فکر کردم، مثله اینه که، اوه خدای من،خدای من و یادم افتاد که ... چون من قبلاً یه چیز خیلی ... داشتم مخصوصاً از آخرین باری که اینجا تو TED بودیم خیلی باور نکردنی بود، و درست بعدش،مثل این بود که یک سری اتفاقات دیوانه وار افتاد،مثل این که ما حتی برای اجرا به کاخ سفید رفتیم اون،مثله این بود که، شگفت انگیز و من اونجا ایستاده بودم و من مثل این بودم که، خواهش میکنم نگو "اوه خدای من" نگو " اوه خدای من" و همین طور پشت سر هم میگفتم: " اوه خدای من، اوه خدای من" و می دونید چیه، با خودم فکر می کردم،مثل اینه که رئیس جمهور اوباما بیاد اینجا روی صحنهُ و من همین طور اینجا وایستاده باشم و بگم "اوه خدای من" مثل جداسازی کلیسا و ایالت می مونه. فقط،نمی تونم، انگار،نمی تونم هضمش کنم واقعاً بیش از حد توانم بود. برای همین، فکر کنم که راهمو گم کردم. ولی چیزی که میخوام بگم اینه که قرار عاشقانه برای من می دونید چیه،تا جایی که به من مربوط میشه، هر طوری که تولید مثل کنید،تا زمانی که دارید حال می کنید و این یه نوع رضایت غیر جنسیه--- نمی دونم. می دونید می خواستم به کجا برسم. خب، خداحافط، ممنونم.
Okay, next question. (Applause)
حالا سئوال بعدی (تشویق حضار)
What are your top five favorite songs right now?
در حال حاضر پنج آهنگ محبوبتون چیه؟
All right, well first of all, I'mma say, you know what I'm saying, I'm the only dude up here right now. My name is Rashid, and I never been at TED before, you know what I'm saying. I think, Sarah Jones, maybe she didn't want me to come out last time. I don't know why. You know what I'm saying. Obviously I would be like a perfect fit for TED. You know what I'm saying. First of all, that I'm in hip hop, you know what I'm saying. I know some of y'all may be not really as much into the music, but the first way y'all can always know, you know what I'm saying, that I'm in hip hop, is 'cos I hold the microphone in an official emcee posture. Y'all can see that right there. That's how you hold it. All right, so you get your little tutorial right there. But when Sarah Jones told me we was gonna come up here, I was like, betch, you know what I'm saying, TED is real fly, I got a whole lot of dope, you know what I'm saying, shit going on and everything, but she was like, yeah, we're going to have to answer, like, some random questions, just like, and I was like, what the hell is that? You know what I'm saying, just stand up there and answer some random questions? I don't want to, I mean, it's like an intellectual stop-and-frisk. You know what I'm saying? (Laughter) I don't want to be standing up there just all getting interrogated and whatnot. That's what I'm trying to leave behind in New York. You know what I'm saying? So anyway, I would have to say my top five songs right now is all out of my own personal catalogue, you know what I mean? So if you want to know more about that, you know what I'm saying, we could talk about the anti-piracy and all that, but as far as I'm concerned, you know, I believe in creative commons, and I think it's really important that, you know, that needs to be sustainable and everything, and I mean, as far as I'm concerned, I mean, this right here, this environment, I would like to sustain. You know what I mean? But I'm just saying, if y'all are interested in the top five songs, you need to holler at me. You know what I'm saying? Aight? In the future or the present. Yeah. Enjoy the rest of it.
خیلی خب، باشه،قبل از هر چیز، باید بگم که می دونید چی می خواهم بگم، من تنها مرد اینجا هستم اسمم رشید است، و هیچ وقت قبل از این تو TED نبودم، می دونید چی می خوام بگم، فک کنم، سارا جونز شاید آخرین بار نمی خواسته منم باشم. نمی دونم چرا، می دونید چی می خوام بگم. پر واضحه که من برای TED جور جورم. می دونید چی می خوام بگم. قبل از هر چیز، من تو سبک هیپ هاپم، می دونید چی میخوام بگم می دونم بعضی از شماها خیلی هم اهل موسیقی نیستید، ولی اولین راهی که همه شما همیشه می تونید بدونید، می دونید چی می خوام بگم،اینه که من اهل سبک هیپ هاپم، برا همینه که میکروفون را گرفتم دستم در وضعیت برگزارکننده مراسم رسمی. شما دقیقاً اینجا متوجه ش میشید. اینطوری باید بگیریدش. خیلی خب، الان این دوره آموزشی کوچولو را گذروندید ولی وقتی سارا جونز بهم گفت که ما قرار بیاییم رو صحنه، من مثل، لعنتی،می دونید چی می خوام بگم، TED یه پرواز واقعییه،من یه عالمه دوپینگ کردم می دونید چی می خوام بگم، گند پیش میاد و همه چی ولی اون مثل این بود، آره، ما قراره به یک سری سئوالای اتفاقی جواب بدیم فقط مثل و من مثل این بودم که این دیگه چه چرندیه؟ می دونید چی می خوام بگم،این که این بالا وایستی و به یک سری سئوالای اتفاقی جواب بدی؟ من نمی خوام! منظورم اینه که مثل یک حرکت روشنفرکانه ایست و بازرسیه! می دونید چی می خوام بگم؟ (خنده حضار) من نمی خوام این بالا وایستم و انگار بازجویی بشم و فلان و بهمان این اون چیزی که تو نیویورک مدام سعی می کنم ازش در برم،می دونید چی می خوام بگم؟ خیلی خب، انگار مجبورم پنج تا آهنگ محبوبم را الان بگم که از کاتالوگ کاملاً شخصی ام کشیدم بیرون، می دونید منظورم چیه؟ برا همین اگه می خواهید بیشتر راجع به اش بدونید، می دونید چی می خوام بگم، میشه راجع به جنبش صد دزدی هنری و امثالهم حرف زد ولی تا جایی که به من مربوطه، می دونید چیه، من به مشترکات خلاقانه باور دارم و فکر کنم واقعاً مهمه، می دونید چیه، که نیاز به بقا و این چیزا وجود داره و منظورم اینه که، تا جایی که به من مربوطه منظورم اینه که، دقیقاً اینجا، تو این فضا،من باید دوام بیارم می دونید منظورم چیه؟ ولی باید بگم که، اگه واقعاً علاقمندید به پنج تا آهنگ محبوب من، باید برایم فریاد بکشید. می دونید چی می خوام بگم؟ اوکی؟ تو آینده یا حال،بله. با بقیه اش حال کنید.
Okay, next question.
خب، سئوال بعدی.
What do you got?
چی دارید؟
"How many of your organs have been 3D printed?" (Laughter)
"چند تا از ارگان های شما پرینت سه بعدی شده اند؟" (خنده حضار)
Well I have to say that I don't know about how many of my organs have been 3-D printed as such, but I can tell you that it is so challenging to me, kind of thinking about this concept of the future and that, you know, all around the world parents are kind of telling their small children, please, you have to eat that, you know, I have slaved over a hot 3D printer all day so that you can have this meal. You know, that kind of thing. And of course now that we have changed, you know, from the global South, there is this total kind of perspective shift that is happening around the -- You can't just say to them, well, there are starving children. Well, it is the future. Nobody is starving anymore, thank God. But as you can tell I have kind of that optimism, and I do hope that we can continue to kind of 3D print, well, let us just say I like to think that even in the future we will have the publication, kind of, you know, all the food that's fit to print. But everybody, please do enjoy that, and again, I think that you do throw a cracking good party here at TED. Thank you.
خب، باید بگم که درباره ی این نمی دونم که چند تا از ارگان های من تا به حال پرینت سه بعدی شده اند ولی می تونم بهتون بگم که خیلی برام چالش برانگیزه، یه جورایی فکر کردن راجع به این مفهوم از آینده و این که، می دونید، تو همه جای دنیا والدین یه جورایی به بچه های کوچیکشون میگن که، خواهش میکنم،تو باید اونو بخوری، می دونید، من همه روز با این پرینتر داغ سه بعدی سخت کار کرده ام که تو بتونی این غذا را بخوری. می دونید، این جور چیزا. و البته حالا که ما عوض شده ایم، می دونید، از اون جنوب جهانی، این همان نوع کلی از انحراف دیدگاه است که این اطراف اتفاق می افته شما فقط نمی تونید به اونا بگید، خب، یه بچه هایی دارن از گرسنگی می میرن. خب، این آینده است. دیگه هیچ کس از گرسنگی نمی میره، خدا رو شکر. ولی همون طور که می تونید بگین، من یه جورایی خوش بینم، و امیدوارم که ما بتونیم ادامه بدیم به یه جور پرینت سه بعدی، خب، بذارید بگم که من دلم میخواد فکر کنم که حتی در آینده هم ما انتشاراتی داریم، که می دونید، یه جورایی مناسبه پرینت کردن غذا باشه! ولی همه شما،خواهش می کنم خوشتون بیاد، و دوباره،فکر می کنم که شما این جا یک مهمانی بی نظیر راه انداختید در TED ممنونم.
Next question. (Applause)
سئوال بعدی (تشویق حضار)
What has changed? Okay, it's like, I have to think about that. "What has changed now that women run the world?" First of all, I really, like, I just want to say, and my name is Bella, I just want to, like, identify myself, that, like, as a feminist, I, like, I really find that, like, because I was born in the '90s, and, like, there were a lot of women who were as far as feminism was concerned, like, maybe they didn't understand that, like, a feminist like me, like, I don't think it's required that you have to have a certain kind of voice, or, like, a certain way of presenting yourself to be feminist, because I think that, like, feminism can be really hot, and I think actually that it's really vital and important. Like, the quotation I'm wearing is from, like, Gloria Steinem, and, like, I'm named Bella for, like, Bella Abzug, who's, like, obviously, like, a really important feminist from, like, history, and like, I just think that those women, like, really represent, like, that you can, like, be vital and, like, amazing, like, a-mazing, and you don't have to wear, like, an Eileen Fisher caftan, just to, like, prove that you are a feminist. Like, not that there's anything wrong with that, but my mom, she's like, like, why do you have to wear pants that, like, objectify your body? I like my pants. Like, I like my voice. Like, she's like, why do you have to talk like — Talk like what? Like, I'm expressing myself, and I think that we have to, like, reach out, like, not only across, like, the different generations of feminists, but also across the, like, vocal ranges, so that, like, we, because otherwise it's just, like, restriculous within feminism, which is just, like, a word that I created that means, like, so strict it's ridiculous. So that's my feeling about that. You guys are a-mazing, by the way.
اممم، چی عوض شده؟ اوکی،مثله این که، باید راجع به اش فکر کنم. "حالا که زنان بر دنیا حکومت می کنند، چی عوض شده؟" قبل از هر چیز، راستش من، فقط می خوام بگم که، و اسمم بلا است، من فقط می خواهم یه جورایی خودم را معرفی کنم، این که به عنوان یک فمینیست من واقعاً فهمیدم که ، چون من در دهه ۹۰ میلادی به دنیا اومدم و اون موقع تعداد بسیاری از خانم ها تا جایی که دغدغه فمینیسم بود، وجود داشتند، مثل اینکه، شاید اونا نمی فهمیدند که یک فمینیست مثل من فکر نمی کنم که نیازی باشه که شما نوع خاصی از صدا را داشته باشید یا مثلاً یک روش خاص در ارائه کردن خودتون که فمینیست هستند، چون فکر می کنم که فمینیسم واقعاً باحاله، و فکر می کنم که خیلی ضروری و مهمه مثل این نقل قول که من پوشیدم مال، مثلاً گلوریا استاینمه و به خاطر همین اسمم بلا است، مثل بلا آبزوگ که واضحه یک فمینیست مهم مثلاً در تاریخ است و مثلاً من فقط به اون زنانی فکر می کنم که مثلاً واقعاً جوری ارائه می کردن که شما مثلاً می تونید بگید مثلاً زنده و مثلاً شگفت انگیز بود مثلاً شگفت-انگیز! و شما لازم نیست این طوری لباس بپوشید، مثل خفتان (یک نوع لباس مردانه) آیلیین فیشر فقط برای این که ثابت کنید که فمینیست هستید! مثلاً نه این که ایرادی داره اگه اون کارو بکنید ولی مادرم،اون مثل،مثل چرا اون شلوارا را می پوشی که ، مثلاً بدنت را نمایان کنی؟ خب من شلوارم رو دوست دارم مثل، مثل این که من صدام را دوست دارم مثلاً اون مثل اینه که: چرا این طوری حرف می زنی،مثل حرف می زنم مثل کی؟ مثلاً من دارم خودم رو ابراز می کنم و فکر می کنم همه ما باید به اونجا برسیم،مثلاً نه فقط گذر کردن، مثل نسل متفاوتی از فمینیست ها ولی گذر کردن از مثلاً، گستره های صوتی تا اینکه،مثلاً،ما چون غیر از اون فقط، مثلاً محدودیت است با فمینیسم که مثل یک کلمه ای که من از خودم در آوردم که معناش اینه که اون محدودیت خیلی مسخره است خب این احساس من راجع به اون بود شماها خیلی باحالید، در ضمن
Okay. Next question. (Applause)
اوکی، سئوال بعدی (تشویق حضار)
["They've discovered a cure for cancer, but not baldness? What's up with that?"]
"برای سرطان راه درمان پیدا شده، ولی برای کچلی نه؟ منظورش چیه؟"
Yeah, you know what, so my name is Joseph Mancuso. First of all, I just want to say that I appreciate that TED in general has been a pretty orderly crowd, a pretty orderly group. And, you know, I just have to say, the whole thing with baldness, and, you know, here's the thing. As long as the woman, in my case -- because it's a modern world, do whatever you want to do, I don't have any problem with anybody, enjoy yourself, LGBTQLMNOP. All right? But as far as I'm concerned, attractiveness, women don't really care as much as you think they do about the, you know. I mean, I remember hearing this woman. She loved her husband, it was the sweetest thing. It's a pretty young girl, you know? And this guy's older. And, you know, she said she would love him even if he had snow on the roof or even if melted and disappeared altogether. As far as I'm concerned, it's about the love. Am I right, or am I right? So that's it. That's it. That's it. I don't got nothing more to say. Keep your noses clean.
خب، شما می دونید چیه، اسم من ژوزف منکیوسو است قبل از هر چیز، می خوام بگم که خیلی قابل تقدیر است که TED در حالت کلی یک جماعت یکنواخته یک گروه یکنواخت و می دونید، باید بگم که همه چیزی که به کچلی مربوطه و می دونید،اینجا چیزی هست تا جایی که زنها، در مورد من-- چون در یک دنیای مدرن هستیم هر کاری که دلت می خواد بکن،من با هیچ کس هیچ مشکلی ندارم خوش بگذرونید، LGBTQMNOP، خوبه؟ ولی تا جایی که به من مربوطه، به جذابیت، خانمها اصلاٌ اهمیت نمیدن اونقدری که شما فکر می کنید اهمیت میدن درباره، می دونید منظورم اینه که یادم میاد شنیدن حرفای این خانوم که شوهرش را دوست داشت، عزیزترین کس او بود. دختر خیلی جوونی بود، می دونید؟ و این یارو سنش بیشتر بود. و می دونید، اون گفت که پسره رو دوست داره حتی اگه سرش مثل بیشه زار بود یا حتی اگر از بیابون برهوت هم لخت تر. تا جایی که به من مربوط میشه، اون مسئله عشقه. درست میگم یا درست میگم؟ همه اش همینه، همین، همین چیزی برای گفتن ندارم. از خلاف دور بمونید.
All right, next question.
خیلی خب، سئوال بعدی
"Have you ever tasted meat that's not lab grown?"
"تا حالا گوشتی را چشیدین که تو آزمایشگاه به عمل نیومده باشه؟"
Um, well, I, I want to start by saying that this is a very difficult experience for a Chinese-American. I don't know what to call myself now, because I have really my Chinese identity, but my kids, they are American-Chinese, but it's difficult to try to express myself in front of audience of people like this. But if had to give my opinion about meat, I think first, the most important thing is to say that we don't have to have perfect food, but maybe it can also not be poison. Maybe we can have some middle ground for that. But I will continue to consider this idea, and I will report back maybe next year.
اممممم،خب،من می خوام با گفتن این موضوع شروع کنم که خیلی تجربه سختیه برای یک آمریکایی-چینی. نمی دونم که الان باید خودم را چی بنامم، چون من واقعاً هویت چینی دارم. ولی بچه هام، آمریکایی-چینی هستند ولی خیلی سخته که خودم را این طوری در جلوی مخاطبان ابراز کنم. ولی اگه قرار باشه راجع به گوشت نظرم رو بدونید، فکر کنم،قبلش،مهمترین چیزی که باید بگم اینه که ما مجبور نیستیم غذای عالی بخوریم شاید فقط نباید سمی باشه. شاید بتونیم براش یک حدوسطی داشته باشیم ولی با لحاظ این نظر ادامه خواهم داد و شاید سال آینده برگردم و گزارش بدم.
Next. Next. Next. (Applause)
بعدی. بعدی، بعدی (تشویق حضار)
"Will there ever be a post-racial world?"
"آیا جهان پسا-نژادی خواهد بود؟"
Thank you for having me. My name is Gary Weaselhead. Enjoy that. I'm a member of the Blackfeet Nation. I'm also half Lakota, but that is my given name, and no, even though it would have seemed like an obvious choice, no, I did not go into politics. Tough crowd. (Laughter) But I always like to just let people know when they ask about race or those kinds of things, you know, as a member of the First Nations community, you know, I'm probably not your typical guy. For example, in addition to being an activist, I'm also a professional stand-up comedian. (Laughter) And, you know, I'm most popular on college and university campuses. You know, whenever they want to do a diversity day, or hey-we're-not-all-white week, then I'm there. (Laughter) Do I think there will ever be a post-racial world? I think, really, I can't talk about race without remembering that it is a construct in certain respects, but also that, you know, until we redress the wrongs of the past, we're going to be turned around. I don't care if the present is the new future. I think there's a lot of great people here at TED who are working to address that, so with that, if anything I've said today makes you feel uncomfortable, you're welcome. (Applause)
ممنوننم از همراهی تون. اسم من گری ویزل هد است، ازش خوشتون بیاد من عضوی از (Blackfeet Nation )جامعه سرخپوستی قبیله بلک فیت هستم من همچنین یک نیمه لاکوتا (قبیله سرخپوستی) هستم ولی اون اسم کوچیک منه و نه حتی اون طوری که به نظر میاد شبیه یک انتخاب واضح، نه، من هیچ وقت وارد سیاست نشدم. جمعیت خشک. (خنده) ولی من همیشه خواستم بذارم مردم بدونن چه وقت پراجع به نژاد یا این جور چیزها باید بپرسن، می دونید، به عنوان عضوی از جامعه بومیهای کانادا معروف به First nations هستم می دونید،من احتمالاً فرد مورد نظر شما نیستم. به عنوان مثلا،علاوه بر این که فعال اجتماعی ام، من یک کمدین حرفه ای هم هستم. (خنده حضار) و می دونید، من بیشتر در کالج ها و دانشکده ها معروفم. می دونید،هر وقتی که اونا می خوان یک روز متنوعی داشته باشن یا هفته هی-ما-همه-سفید- نیستیم را برگزار کنند اون وقت من میرم اونجا (خنده حضار) آیا من فکر می کنم که دنیا پسا-نژادی خواهد شد؟ فکر کنم من واقعا نمی تونم راجع به نژاد حرف بزنم بدون یاد آوری این موضوع که اون یک ساختار بزرگه از جنبه های مختلف است، ولی همچنین، می دونید که تا زمانی که اشتباهات گذشته را تصیح نکنیم فقط خلاف جهت میریم. من برام مهم نیست که حال آینده جدید است یا نه من فکر کنم که تعدادزیادی آدم فوق العاده اینجا در TED کار می کنند تا این قضیه را مخاطب قرار بدن پس از این نظر، اگه چیزایی که امروز گفتم بهتون برخورده، زدم تو خال! (تشویق حضار)
I think we have time for one more.
فکر کنم برای یکی دیگه هم وقت داریم
"What's the most popular diet these days?"
"رژیم مطلوب این روزها چیه؟"
Who's here?
کی اینجاست؟
Okay, well, I'm just gonna answer this really fast, as, like, three or four different people. I mean really fast. I'm just gonna let y'all know that, as far as diet is concerned, if you don't love yourself inside, there is no diet on this Earth that is going to make your behind small enough for you to feel good, so just stop wasting your time.
اوکی، خب،من می خوام خیلی سریع به این موضوع پاسخ بدم مثل، سه یا چهار نفر متفاوت. منظورم اینه که خیلی سریع. فقط می خوام بدونید که تا جایی که مسئله به رژیم مربوط میشه اگه درون خودتون رو دوست نداشته باشید، هیچ رژیم غذایی روی زمین نیست که باعث بشه به اندازه کافی وزن کم کنید برای شما که احساس خوبی داشته باشید، بنابراین وقتتون رو تلف نکنید.
I would just like to say as an African woman that I believe the diet that we need is really to remove the crazy belief that there is anything wrong with a nice backside. No, I am teasing about that. There is nothing wrong with a woman of size. That is what I am trying to say. Women, celebrate your body, for God's sake. Stop running around starving. You are making yourselves and other people miserable.
من فقط می خوام به عنوان یک زن آفریقایی بگم که من فکر می کنم رژیمی که ما نیاز داریم قراره این عقیده مسخره رو از بین ببره که که یک باسن خوب مشکل داره. نه،من دارم شوخی می کنم. هیچ مشکلی درباره سایز یک خانوم وجود نداره. این اون چیزیه که می خوام بگم. خانوما، از بدنتون لذت ببرید، تو رو خدا. این گرسنگی کشیدن را تمومش کنید. شما دارید خودتون و بقیه را بدبخت می کنید.
Last answer.
آخرین پاسخ.
So we're talking about what's the most popular diet? I'm gonna start off by telling y'all that this is my first time here at TED. I might not be your typical person you find on this stage. My dental work not as nice as some people. But I made Sarah Jones promise she gonna bring me this time, 'cause she didn't bring me before, but you know, I just want to say, there's a lot of things more important than counting calories, and as somebody living on the streets in New York, and getting to come here, hear y'all ideas worth spreading, I want to tell y'all I believe in this idea that the present is the new future, that where you sit, you create everything that's gonna come, for better or worse. And for me, I think homeless is the wrong word for it anyway. You know, I might not have me no place to lay my head at night, but that just makes me houseless. I have me a home. You do too. Find it and try to find yourself in there. Make sure you know, it's not just about virtual reality in space. That's wonderful, but it's also about the actual reality here on Earth. How are people living today? How can you be part of the solution? Thank y'all for thinking about that right now in the present moment to influence the future. I appreciate it. Bye-bye.
خب قراره راجع به معروف ترین رژیم این روزا صحبت کنیم؟ من می خوام دوباره با این بحث شروع کنم که این اولین حضورم در TEDاست شاید من آدم ایده آل شما نباشم که اومده روی صحنه وضعیت دندان های من مثل بعضی ها خوب نیست ولی من به سارا جونز قول دادم که اون من رو این بار بیاره چون اون دفعه قبل من رو نیاورد ولی می دونید،می خوام بگم که چیزهای بسیار زیادی هستند که مهمترند از شمردن کالری ها و به عنوان کسی که در خیابون های نیویورک زندگی می کنه و اومده که اینجا باشه، تا شنونده تمامی ایده های شایسته گستر باشه می خوام به همه شما بگم که همه باورم در این ایده این است که حال همان آینده جدید است اون جایی که شما نشستید، دارید همه چیز را خلق می کنید که قراره بیاد، برای بهتر یا بدتر و برای من،فکر کنم بی خانمانی کلمه غلطی براش باشه به هر حال. می دونید،من شاید کاری نکنم جایی برای این که سرم را شب بگذارم نداشته باشم ، ولی همین باعث میشه من بی خانمان بشم. من خونه دارم، شما هم همین طور. اونجا را پیدا کنید و خودتون رو تویش جا کنید. مطئن باشید که می دونید این اصلاً راجع به واقعیت مجازی در فضا نیست این شگفت انگیزه،ولی هم چنین راجع به این که واقعیت حقیقی همین جا روی زمین است. مردم این روزا چطور زندگی می کنند؟ شما چطور می تونید بخشی از راه حل باشید؟ ممنونم بابت این که به اون فکر می کنید همین حالا در لحظه فعلی تا در آینده تاثیر گذار باشید. ممنونم،خدا حافظ.
(Applause)
(تشویق حضار)
Thank you all very, very much. Thank you for trusting me, Chris.
از همه تون متشکرم، خیلی متشکرم. ازت ممنونم که بهم اعتماد کردی، کریس.
(Applause)
(تشویق حضار)