(Music)
(آهنگ)
(Applause)
(تشویق تماشاگران)
Thank you. Ooh, I'm like, "Phew, phew, calm down. Get back into my body now." (Laughter)
آرام .حالا به بدنم باز گردم.
Usually when I play out, the first thing that happens is people scream out, "What's she doing?!" I'll play at these rock shows, be on stage standing completely still, and they're like, "What's she doing?! What's she doing?!" And then I'll kind of be like -- (Vvvwow!) -- and then they're like, "Whoa!" (Laughter)
معمولا" وقتی من می نوازم، اولین چیزی که اتفاق می افتد، مردم فریاد می زنند، او چه می کند؟ می دانید, من در راک شو می نوازم، بر روی صحنه، کاملا" بیحرکت می ایستم. دقیقا" مثل این. او چکار می کند؟ او چکار می کند؟ و بعد مثل این میمونم( ووووووواو) می دونید، و بعد مثل این ( خنده تماشاگران)
I'm sure you're trying to figure out, "Well, how does this thing work?" Well, what I'm doing is controlling the pitch with my left hand. See, the closer I get to this antenna, the higher the note gets -- (Portamento) -- and you can get it really low. And with this hand I'm controlling the volume, so the further away my right hand gets, the louder it gets. (Tones) So basically, with both of your hands you're controlling pitch and volume and kind of trying to create the illusion that you're doing separate notes, when really it's continuously going ... (Flourish ... Beep) (Laughter)
مطمئن هستم در تلاش هستید که بفهمید, این چگونه کار می کند؟ خوب ،کاری که من می کنم-- اوه !-- کنترل کردن گام بویسله دست چپم. ببینید، به آنتن که نزدیک می شوم، من نت بلند تری را دارم ( افزایش بلندی نت) و می توانید این را واقعا" کم کنید. و با این دست، من صدا را کنترل می کنم , بنابر این وقتی دست راست من دورتر می شود، این( صدا) بلندتر می شود ( کم و زیاد شدن صدا) خوب، اساسا"، با هر دو دستتان صدا و گام را کنترل می کنید، یک جوری، تلاش در خلق تصویری می کنید که شما نتهای مجزایی را می نوازید وقتی که واقعا" پیاپی انجام دهید. (شور و شادی... بوق زدن) ( خنده تماشاگران)
Sometimes I startle myself: I'll forget that I have it on, and I'll lean over to pick up something, and then it goes like -- (Blip) -- "Oh!" And it's like a funny sound effect that follows you around if you don't turn the thing off. (Laughter)
گاهی خودم را به وحشت می اندازم. اگر فراموش کنم که این را خاموش کنم، خم می شوم که چیزی را بردارم وسپس این میرود، مثل این،آه! می دانید که. مثل یک صدای خنده دارکه در تمامی اطراف شما را اثر می گذارد اگر آن را خاموش نکرده باشید. ( خنده تماشاگران)
Maybe we'll go into the next tune, because I totally lost where this is going. We're going to do a song by David Mash called "Listen: the Words Are Gone," and maybe I'll have words come back into me afterwards if I can relax.
شاید بهتر باشه که به آهنگ بعدی برویم , من کاملا" یادم رفت چی اینجا می گذرد. آهنگ "گوش کن، واژه ها مرده اند ." توسط دیوید مش، را ما قصد داریم اجرا کنیم. و بعد از این اجرا ممکن است حرف های داشته باشم.
(Music)
(آهنگ)
(Applause)
( تشویق تماشاگران)
So, I'm trying to think of some of the questions that are commonly asked; there are so many. And ... Well, I guess I could tell you a little of the history of the theremin. It was invented around the 1920s, and the inventor, Léon Theremin -- he also was a musician besides an inventor -- he came up with the idea for making the theremin, I think, when he was working on some shortwave radios. And there'd be that sound in the signal -- it's like (Screeching) -- and he thought, "Oh, what if I could control that sound and turn it into an instrument, because there are pitches in it." And so somehow through developing that, he eventually came to make the theremin the way it is now.
سعی می کنم به برخی پرسشهایی فکر کنم که معمولا سوال می شود.بسیار زیاد است. و خوب، حدس می زنم می توانم کمی درباره تاریخچه ترمین بگویم. این در حدود سال 1920 اختراع شد توسط مخترع، لؤن ترمین --علاوه بر موسیقی دانی او مخترع هم بود-- اوبه فکر ساختن ترمین افتاد فکر کنم وقتی او با رادیو موج کوتاه کار می کرد که سیگنال صدا در آن وجود دارد--- مثل این --( صدای ناهنجار) و فکر کرد، آه، چه می شد اگر بتوان صدا را کتنرل کرد به دلیل اینگه گام در آن هست، می توان آن را تبدلیل به یک ساز کرد. و بدین ترتیب، به نوعی این توسعه یافت، سر انجام او اقدام به ساخت ترمین کرد به روشی که امروز است.
And a lot of times, even kids nowadays, they'll make reference to a theremin by going, "Whoo-hoo-hoo-hoo," because in the '50s it was used in the sci-fi horror movies, that sound that's like ... (Woo-hoo-hoo-hoo) (Laughter) It's kind of a funny, goofy sound to do.
و بسیاری از اوقات حتی امروزه بچه ها، آنها مراجعه به ترمین می کنن برای ساختن واووووو- هوووو- هوووووف زیرا در دهه پنجاه این مورد استفاده فیلم های علمی تخیلی قرار گرفت : این صدا که مثل این است...( واووو-ووو) ( خنده تماشاگران) این ، یک نوعی،صدای گوگو خنده داری ایجاد می کنند.
And sometimes if I have too much coffee, then my vibrato gets out of hand. You're really sensitive to your body and its functions when you're behind this thing. You have to stay so still if you want to have the most control. It reminds me of the balancing act earlier on -- what Michael was doing -- because you're fighting so hard to keep the balance with what you're playing with and stay in tune, and at the same time you don't want to focus so much on being in tune all the time; you want to be feeling the music.
و گاهی اوقات اگر من مقدار زیادی فهوه خورده باشم، حرکات( دست) من از دستم خارج می شود. شما به شدت حساس به بدنتان و عملکرد آن هستید وقتی پشت این دستگاه هستید. خوب اگر شما بیشترین کتنرل را می خواهید داشته باشید، باید بدون حرکت باستید. این یادم میاره برای ایجاد تعادل در ابتدا، چیزی که مایکل در حال انجامش بود، زیرا ما تلاش می کردیم تا تعادل را حفط کنیم با چیزی که شما با آن می نوازید، و در همان زمان در همان کوک بافی بمانید شما نمی خواهید تمامی مدت در این کوک خیلی متمرکز شوید; می خواهید که موسیقی را احساس کنید.
And then also, you're trying to stay very, very, very still because little movements with other parts of your body will affect the pitch, or sometimes if you're holding a low note -- (Tone rising out of key) -- and breathing will make it ...
وبعد تلاش می کنید خیلی خیلی خیلی آرام بمانید، زیرا یک حرکت خیلی کوچک با بخش دیگری از بدنتان تاثیربر گام دارد، و یا یک نت پائین را نگه دارید، و نفس بکشید، این را می سازی...(صدای ناخواسته)
(Laughter)
(خنده تماشاگران)
If I pass out on the next song ... (Laughter)
و اگر من برای آهنگ بعدی غش کردم-- ( خنده تماشاگران)
I think of it almost like like a yoga instrument because it makes you so aware of every little crazy thing your body is doing, or just aware of what you don't want it to be doing while you're playing; you don't want to have any sudden movements. And if I go to a club and play a gig, people are like, "Here, have some drinks on us!" And it's like, "Well, I'm about to go on soon; I don't want to be like -- (Teetering tones) -- you know?"
اما قطعا"، من فکر می کنم تقریبا"، این مثل ، ابزار یوگا است، زیرا این تو را خیلی هوشیار میکند نسبت به هر چیز کوچکی در بدنتان اتفاق می افتد , یا فقط آگاه به چیزی که می خواهی انجام دهی می کند در زمانی که می نوازی:داشتن حرکت ناگهانی و اگر من به یک کلوب بروم و بنوازم ، مردم، دوست دارند، " بفرمائید، با ما یک نوشیدنی بنوش!" و، خوب من باید زود آنجا را ترک کنم: نمی خواهم اینطوری باشم...( تلو تلو بخورم)
It really does reflect the mood that you're in also, if you're ... it's similar to being a vocalist, except instead of it coming out of your throat, you're controlling it just in the air and you don't really have a point of reference; you're always relying on your ears and adjusting constantly. You just have to always adjust to what's happening and realize you'll have bummer notes come here and there and listen to it, adjust it, and just move on, or else you'll get too tied up and go crazy. Like me.
همچنین، این واقعا تاثیر بر حالتی شما در آن هستید می گذارد، اگر شما، می دانید، اگر شما-- خیلی شبیه خوانندگیست، جزء اینکه، به جای اینکه از گلو شما خارج شود، شما فقط هوا را کنترل می کنید و شما واقعا: هیچ نقطه مرجعی ندارید: شما همیشه به طور مداوم و منظم به گوشهایتان اتکا می کنید. شما فقط همیشه باید تنظیم کنید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و تشخیص دهید که یک نت ناشناس اینجا و آنجا نباشد و به آن گوش دهید،تنظیم کنید و فقط حرکت کنید، یا می خواهید آن را جمع کنید و دیوانه شوید. مثل من
I think we will play another tune now. I'm going to do "Lush Life." It's one of my favorite tunes to play.
فکر می کنم اکنون آهنگ دیگری را اجرا کنم. قصد دارم " زندگی با شکوه " را اجرا کنم: این یکی ازآهنگهای مورد علاقه من است.
(Music)
(آهنگ)
(Applause)
(تشویق تماشاگران)