Alright. I'm going to show you a couple of images from a very diverting paper in The Journal of Ultrasound in Medicine. I'm going to go way out on a limb and say that it is the most diverting paper ever published in The Journal of Ultrasound in Medicine. The title is "Observations of In-Utero Masturbation."
خیلی خب، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم خیلی خب، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم که در مجله دارویی اولتراساوند چاپ شده. من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کنندهترین مقالهایه که در این مجله چاپ شده. من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کنندهترین مقالهایه که در این مجله چاپ شده. عنوان این مقاله «مشاهده خودارضایی در دوران جنینی» است.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Okay. Now on the left you can see the hand -- that's the big arrow -- and the penis on the right. The hand hovering. And over here we have, in the words of radiologist Israel Meisner, "The hand grasping the penis in a fashion resembling masturbation movements." Bear in mind this was an ultrasound, so it would have been moving images.
خب. حالا شما در سمت چپ میتونید دست رو ببینید. اون فلش بزرگهاست. و آلت تناسلی مرد رو در سمت راست. دست در هوا معلقه. و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست، و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست، «دست که داره آلت تناسلی مرد رو میگیره به صورتی که حرکتی شبیه به حرکت خودارضایی رو بوجود بیاره.» یادتون باشه که این اولتراساوند بود. بنابراین میتونست شکلهای متحرک باشه.
Orgasm is a reflex of the autonomic nervous system. Now, this is the part of the nervous system that deals with the things that we don't consciously control, like digestion, heart rate and sexual arousal. And the orgasm reflex can be triggered by a surprisingly broad range of input. Genital stimulation. Duh. But also, Kinsey interviewed a woman who could be brought to orgasm by having someone stroke her eyebrow. People with spinal cord injuries, like paraplegias, quadriplegias, will often develop a very, very sensitive area right above the level of their injury, wherever that is. There is such a thing as a knee orgasm in the literature.
ارگاسم عکسالعمل غیرارادی سیستم عصبیه. حالا این قسمتی از سیستم عصبیه که با چیزایی سرو کار داره که ما بصورت خودآگاه کنترلشون نمیکنیم. مثل هضم غذا، ضربان قلب، برانگیختگی جنسی. و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه. و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه. مثلا تحریک اندام تناسلی. ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه. ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه. ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه. اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس (فلجی پایین تنه) و کوادریپلگیاس (فلجی دستها و پاها) دارن، اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس (فلجی پایین تنه) و کوادریپلگیاس (فلجی دستها و پاها) دارن، اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد. اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد. هرجا که باشه.
I think the most curious one that I came across was a case report of a woman who had an orgasm every time she brushed her teeth.
یه چیزی به اسم ارگاسم زانویی توی ادبیات هست. فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود
(Laughter)
که هروقت که دندوناش رو مسواک میزد به ارگاسم میرسید.
Something in the complex sensory-motor action of brushing her teeth was triggering orgasm. And she went to a neurologist, who was fascinated. He checked to see if it was something in the toothpaste, but no -- it happened with any brand. They stimulated her gums with a toothpick, to see if that was doing it. No. It was the whole, you know, motion. And the amazing thing to me is that you would think this woman would have excellent oral hygiene.
(خنده حاضرین) یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره. یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره. یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش، باعث میشد حرکت مسواک زدن، ارگاسم رو بوجود بیاره. و اون خانم رفت پیش یک نورولوژیست که خیلی محسور این قضیه شده بود. و آقای دکتر خمیردندون رو بررسی کرد که چیزی داخلش نباشه. ولی نه، با هر مارکی از خمیردندون پیش میومد. اونها لثههای اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه. اونها لثههای اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه. نه. کل پروسه مسواک زدن بود،جنبش . و چیز جالب برای من اینه که حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه.
(Laughter)
حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه.
Sadly -- this is what it said in the journal paper -- "She believed that she was possessed by demons and switched to mouthwash for her oral care." It's so sad.
(خنده حاضرین) ولی متاسفانه - چیزیه که توی مقاله مجله نوشته - «ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جنها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شویندهها روی آورده.» «ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جنها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شویندهها روی آورده.» خیلی غمناکه.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
When I was working on the book, I interviewed a woman who can think herself to orgasm. She was part of a study at Rutgers University. You've got to love that. Rutgers. So I interviewed her in Oakland, in a sushi restaurant. And I said, "So, could you do it right here?" And she said, "Yeah, but you know I'd rather finish my meal if you don't mind."
من وقتی داشتم روی کتابم کار میکردم، با خانمی مصاحبه کردم که میتونست با فکر کردن به ارگاسم برسه. ایشون بخشی از تحقیقاتی بود که در دانشگاه روتگرس انجام میشد. حتما از این خیلی خوشتون میاد.روتگرس من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم، من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم، و گفتم، «خب، میتونی همینجا اینکارو بکنی؟» و جواب داد، «بله ولی ترجیح میدم اولی غذامو تموم کنم اگه اشکالی نداره.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
But afterwards, she was kind enough to demonstrate on a bench outside. It was remarkable. It took about one minute. And I said to her, "Are you just doing this all the time?"
ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد. ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد. خیلی جالب توجه بود. تقریبا یک دقیقه طول کشید. و من بهش گفتم، «اینکار رو همیشه میکنی ؟»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
She said, "No. Honestly, when I get home, I'm usually too tired."
و اون جواب داد، «نه. راستش رو بخوای وقتی میرسم خونه معمولا" خیلی خستهام.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
She said that the last time she had done it was on the Disneyland tram.
بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده. بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
The headquarters for orgasm, along the spinal nerve, is something called the sacral nerve root, which is back here. And if you trigger, if you stimulate with an electrode, the precise spot, you will trigger an orgasm. And it is a fact that you can trigger spinal reflexes in dead people -- a certain kind of dead person, a beating-heart cadaver. Now this is somebody who is brain-dead, legally dead, definitely checked out, but is being kept alive on a respirator, so that their organs will be oxygenated for transplantation. Now in one of these brain-dead people, if you trigger the right spot, you will see something every now and then. There is a reflex called the Lazarus reflex. And this is -- I'll demonstrate as best I can, not being dead. It's like this. You trigger the spot. The dead guy, or gal, goes... like that. Very unsettling for people working in pathology labs.
مرکز فرماندهی ارگاسم، در امتداد اعصاب نخاعی، چیزیه که بهش ریشه عصبی ساکرال میگن. که این پشته. اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه. اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه. و این حقیقت داره که میشه عکسالعملهای غیر ارادی نخاعی رو در مردهها بوجود آورد. و این حقیقت داره که میشه عکسالعملهای غیر ارادی نخاعی رو در مردهها بوجود آورد. البته مرده خاصی، جسدی که قلبش هنوز میزنه. مثل کسی که مرگ مغزی شده، که از نظر قانونی مرده به حساب میاد. ولی بوسیله دستگاه تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شده، که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد. که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد. حالا روی یکی از همین مرده های مغزی، اگر محل و نقطه درستی تحریک بشه هر از چندگاه میشه چیزی رو مشاهده کرد. یک عکسالعملی به اسم لازاروس وجود داره. و اون -- سعی میکنم به بهترین نحو بهتون نشونش بدم. مثل این میمونه. شما نقطه مشخص رو تحریک میکنید. و طرف که مرگ مغزیه، ... اینطوری میشه. برای کسانی که توی لابراتوارهای پاتولوژی کار میکنن خیلی ناراحت کنندهاست.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Now, if you can trigger the Lazarus reflex in a dead person, why not the orgasm reflex? I asked this question to a brain death expert, Stephanie Mann, who was foolish enough to return my emails.
حالا اگه میشه عکسالعمل لازاروس رو توی یه آدم مرده تحریک کرد و بوجود آورد، چرا ارگاسم رو بوجود نیاریم؟ من این سوال رو از یک متخصص مرگ مغزی پرسیدم، خانم استفانی مان، که به اندازه کافی ابله بود که جواب ایمیل من رو بده.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
I said, "So, could you conceivably trigger an orgasm in a dead person?" She said, "Yes, if the sacral nerve is being oxygenated, you conceivably could." Obviously it wouldn't be as much fun for the person. But it would be an orgasm --
گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟» گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟» و ایشون جواب داد، «بله، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه. امکان پذیره. » و ایشون جواب داد، «بله، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه. امکان پذیره. » معلومه که اونقدرا هم نمیتونه برای طرف لذت بخش باشه. ولی با این حال ارگاسم بوجود میاد --
(Laughter)
(خنده حاضرین)
nonetheless.
با این حال.
There is a researcher at the University of Alabama who does orgasm research. I said to her, "You should do an experiment. You know? You can get cadavers if you work at a university." I said, "You should actually do this." She said, "You get the human subjects review board approval for this one."
من در واقع این رو پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه. من در واقع این رو پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه. بهش گفتم، «باید این آزمایش رو بکنی. میدونی؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی.» بهش گفتم، «باید این آزمایش رو بکنی. میدونی؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی. بهش گفتم، «در واقع باید اینکار رو بکنی.» اون گفت، «تو برای من تایید گروه بررسی کننده مسایل انسانی رو برای این آزمایش واسه من بگیر.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
According to 1930s marriage manual author, Theodoor van De Velde, a slight seminal odor can be detected on the breath of a woman within about an hour after sexual intercourse. Theodoor van De Velde was something of a semen connoisseur.
براساس راهنماییهای یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰، به اسم تئودور وان ده ولده، براساس راهنماییهای یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰، به اسم تئودور وان ده ولده، حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد. حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد. تئودور وان ده ولده یه تشخیص دهنده واقعی اسپرم بوده.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
This is a guy writing a book, "Ideal Marriage," you know. Very heavy hetero guy. But he wrote in this book, "Ideal Marriage" -- he said that he could differentiate between the semen of a young man, which he said had a fresh, exhilarating smell, and the semen of mature men, whose semen smelled, quote, "Remarkably like that of the flowers of the Spanish chestnut. Sometimes quite freshly floral, and then again sometimes extremely pungent."
یکی داره یه کتاب به اسم «ازدواج ایدهآل» مینویسه، میدونید. آدم عجیبیه. ولی توی کتابش، «ازدواج ایدهآل» نوشته، گفته که میتونه فرق بین اسپرم یه مرد جوان ، که گفته اسپرم تر و تازهای و خوشبویی داره، رو با اسپرم یه فرد بالغ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه. رو با اسپرم یه فرد بالغ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه. «مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقتها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقتها بوی شدیدا تندی میده.» «مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقتها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقتها بوی شدیدا تندی میده.» «مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقتها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو، و بعضی وقتها بوی شدیدا تندی میده.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Okay. In 1999, in the state of Israel, a man began hiccupping. And this was one of those cases that went on and on. He tried everything his friends suggested. Nothing seemed to help. Days went by. At a certain point, the man, still hiccupping, had sex with his wife. And lo and behold, the hiccups went away. He told his doctor, who published a case report in a Canadian medical journal under the title, "Sexual Intercourse as a Potential Treatment for Intractable Hiccups." I love this article because at a certain point they suggested that unattached hiccuppers could try masturbation.
خیلی خب. سال ۱۹۹۹، در اسرائیل، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن. خیلی خب. سال ۱۹۹۹، در اسراییل، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن. یکی از اون مورد سکسکههایی که ادامه دار شد و تموم نشد. هرچی دوستاش برای قطع کردنش بهش پیشنهاد دادن انجام داد. هیچکدومش کمکش نکرد. روزها همینطور گذشت. یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد. روزها همینطور گذشت. یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد. با خبر شوید، که سکسکه از بین رفت. برای دکترش قضیه رو تعریف کرد، و دکترش یه گزارش از این موضوع در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکههای غیرقابل کنترل» چاپ کرد. در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکههای غیرقابل کنترل» چاپ کرد. در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان «همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکههای غیرقابل کنترل» چاپ کرد. من عاشق این مقالهام، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکههای ناپیوسته پیشنهاد میکنه.
(Laughter)
من عاشق این مقالهام، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکههای ناپیوسته پیشنهاد میکنه. (خنده حاضرین)
I love that because there is like a whole demographic: unattached hiccuppers.
عاشقشم چون از نظر آماری سکسکههای ناپیوسته خیلی زیادی داریم.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Married, single, unattached hiccupper. In the 1900s, early 1900s, a lot of gynecologists believed that when a woman has an orgasm, the contractions serve to suck the semen up through the cervix and sort of deliver it really quickly to the egg, thereby upping the odds of conception. It was called the "upsuck" theory.
متاهل، مجرد، سکسکه ناپیوسته کننده. در اوایل صده ۱۹۰۰، خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه انقباضها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه. انقباضها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه. که احتمال لقاح بالاتر بره. این «مکش به سمت بالا» نامگذاری شده بود.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
If you go all the way back to Hippocrates, physicians believed that orgasm in women was not just helpful for conception, but necessary. Doctors back then were routinely telling men the importance of pleasuring their wives. Marriage-manual author and semen-sniffer Theodoor van De Velde --
اگر به زمان بقراط برگردیم، پزشکها معتقد بودند که ارگاسم در زنها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره، بلکه لازمه. پزشکها معتقد بودند که ارگاسم در زنها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره، بلکه لازمه. دکترها در اون زمانها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند. دکترها در اون زمانها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند. نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بوکردن اسپرم، تئودور وان ده ولده --
(Laughter)
نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بو کشنده اسپرم، تئودور وان ده ولده -- (خنده حاضرین)
has a line in his book. I loved this guy. I got a lot of mileage out of Theodoor van De Velde. He had this line in his book that supposedly comes from the Habsburg Monarchy, where there was an empress Maria Theresa, who was having trouble conceiving. And apparently the royal court physician said to her, "I am of the opinion that the vulva of your most sacred majesty be titillated for some time prior to intercourse."
در کتابش جملهای داره. من عاشق این مردم. چون بکارم خیلی آمد. یه جملهای توی کتابش داره، که ظاهرا از هابسبرگ مونارشی (امپراطوری اروپایی قرن هجدهمی) ریشه گرفته. زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته. زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته. و ظاهرا یک پزشک سلطنتی بهش گفته، «من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.» «من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.» «من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
It's apparently, I don't know, on the record somewhere.
ظاهرا، نمیدونم، این گفته یه جاهایی ثبت شده.
Masters and Johnson: now we're moving forward to the 1950s. Masters and Johnson were upsuck skeptics, which is also really fun to say. They didn't buy it. And they decided, being Masters and Johnson, that they would get to the bottom of it. They brought women into the lab -- I think it was five women -- and outfitted them with cervical caps containing artificial semen. And in the artificial semen was a radio-opaque substance, such that it would show up on an X-ray. This is the 1950s. Anyway, these women sat in front of an X-ray device. And they masturbated. And Masters and Johnson looked to see if the semen was being sucked up. Did not find any evidence of upsuck. You may be wondering, "How do you make artificial semen?"
مسترز اند جانسون: حالا اومدیم جلوتر به سالهای ۱۹۵۰. مسترز اند جانسون کسانی بودند که به نظریه «مکش به سمت بالا» شک داشتند. که همچنین جالبه آدم بگه. اونا قبولش نداشتن. و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن. و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن. اونها چند زن رو داخل آزمایشگاهشون آوردن. فکر کنم پنج زن. و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن. و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن. و داخل اون اسپرم مصنوعی مادهای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود، و داخل اون اسپرم مصنوعی مادهای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود، که بشه توسط اشعه-اکس دیدش. این اتقاق در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داده. بهرحال، این خانمها جلوی دستگاه اشعه-اکس نشستن. و شروع کردن به خودارضایی. و مسترز اند جانسون مناظره کردن که ببینن اسپرم به سمت بالا مکیده میشه یا نه. و هیچگونه شواهدی برای مکش به سمت بالا پیدا نشد. ممکنه تعجب کنید، «که چجوری میشه اسپرم مصنوعی ساخت؟»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
I have an answer for you. I have two answers. You can use flour and water, or cornstarch and water. I actually found three separate recipes in the literature.
براتون جواب دارم. براتون دو تا جواب دارم. میشه از آرد و آب، یا آرد ذرت و آب استفاده کرد. در واقع این دو تا طرز تهیه رو من از توی ادبیات پیدا کردم.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
My favorite being the one that says -- you know, they have the ingredients listed, and then in a recipe it will say, for example, "Yield: two dozen cupcakes." This one said, "Yield: one ejaculate."
اونی رو که دوست دارم اونیه که میگه -- میدونید، مواد لازم رو بصورت لیست نوشتن، و بعدش توی یه طرز تهیه مثلا میگه، «دو سری دوازده تایی کیک کوچیک باهاش درست میشه.» اون یکی نوشته، «به مقدار یکبار انزال اسپرم میسازه.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
There's another way that orgasm might boost fertility. This one involves men. Sperm that sit around in the body for a week or more start to develop abnormalities that make them less effective at head-banging their way into the egg. British sexologist Roy Levin has speculated that this is perhaps why men evolved to be such enthusiastic and frequent masturbators. He said, "If I keep tossing myself off I get fresh sperm being made." Which I thought was an interesting idea, theory. So now you have an evolutionary excuse.
یه راه دیگه هم هست که ارگاسم ممکنه باعث تقویت باروری بشه. این یکی شامل مردها میشه. اسپرمهایی که برای یه هفته یا بیشتر داخل بدن باقی میمونن، شروع میکنن به درست کردن یه سری خاصیتهای غیر طبیعی اسپرمهایی که برای یه هفته یا بیشتر داخل بدن باقی میمونن، شروع میکنن به درست کردن یه سری خاصیتهای غیر طبیعی که باعث میشه قدرت و اثرشون برای رسیدن به تخمک کمتر بشه. که باعث میشه قدرت و اثرشون برای رسیدن به تخمک کمتر بشه. سکس شناس انگلیسی روی لوین این فرضیه رو داده که حتما بخاطر همینه که مردا بصورتی تکامل پیدا کردن که به خودارضایی مشتاقاند و زود زود اینکار رو میکنن. بصورتی تکامل پیدا کردن که به خودارضایی مشتاقاند و زود زود اینکار رو میکنن. اون گفته، «اگه تند تند بریزمشون بیرون، اسپرمهای تازهتری برام ساخته میشه.» اون گفته، «اگه تند تند بریزمشون بیرون، اسپرمهای تازهتری برام ساخته میشه.» که فکر میکنم ایده و تئوری جالبی باشه.
(Laughter)
حالا دیگه یه عذر تکاملی هم دارین.
Okay.
(خنده حاضرین)
(Laughter)
خیلی خب.
All righty. There is considerable evidence for upsuck in the animal kingdom -- pigs, for instance. In Denmark, the Danish National Committee for Pig Production found out that if you sexually stimulate a sow while you artificially inseminate her, you will see a six-percent increase in the farrowing rate, which is the number of piglets produced. So they came up with this five-point stimulation plan for the sows. There is posters they put in the barn, and they have a DVD. And I got a copy of this DVD.
(خنده حاضرین) خیلی خب، شواهد قابل ملاحظهای برای مکش به سمت بالا در میان حیوانها هست. برای مثال، در خوکها. در دانمارک، انجمن ملی پرورش خوک دانمارک به این نتیجه رسیده که اگه در حین لقاح مصنوعی خوک ماده، از نظر جنسی تحریک هم بشه، به این نتیجه رسیده که اگه در حین لقاح مصنوعی خوک ماده، از نظر جنسی تحریک هم بشه، شش درصد در ازدیاد باروری خوک ماده و در نتیجه تعداد بچههایی که ازش بدنیا میان اثر میزاره. شش درصد در ازدیاد باروری خوک ماده و در نتیجه تعداد بچههایی که ازش بدنیا میان اثر میزاره. بنابراین اونا این برنامه رو طرح کردن. برنامه تحریک پنج نقطهای برای خوکهای ماده. بنابراین اونا این برنامه رو طرح کردن. برنامه تحریک پنج نقطهای برای خوکهای ماده. برای مزرعهدارها پوسترهایی درست کردن که توی طویله میزنن، و یک دی.وی.دی هم دارن.
(Laughter)
و من یه کپی از این دی.وی.دی دارم. (خنده حاضرین)
This is my unveiling, because I am going to show you a clip.
این قسمت پردهبرداری منه. چون میخوام یه کلیپ بهتون نشون بدم.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
So, okay. Now, here we go, la la la, off to work. It all looks very innocent. He's going to be doing things with his hands that the boar would use his snout, lacking hands. Okay.
خب، اوکی. حالا میریم که -- لا لا لا، کار رو انجام بدیم. کل قضیه خیلی معصومانه به نظر میاد. اون آقا میخواد با دستاش یه کارایی انجام بده که خوک نر برای انجام دادنش از خوطومش که دست نداره استفاده میکرد. خب. اون آقا میخواد با دستاش یه کارایی انجام بده که خوک نر برای انجام دادنش از خوطومش که دست نداره استفاده میکرد. خب.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
This is it. The boar has a very odd courtship repertoire.
اینطوریه. این خوک نر اعمال و حرکات خیلی عجیبی برای جفتگیری انجام میده.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
This is to mimic the weight of the boar.
این برای تقلید وزن خوک نر است.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
You should know, the clitoris of the pig is inside the vagina. So this may be sort of titillating for her. Here we go.
باید بدونید که کلیتورس خوک داخل آلت تناسلیاش قرار گرفته. بنابراین شاید هم اینکار یه جورایی غلغلک دادن اون عضو برای خوک مادهاس. آهان اینجا. (خنده حاضرین)
(Laughter)
And the happy result.
و نتیجه خوشحال کننده.
(Applause)
(تشویق حاضرین)
I love this video. There is a point in this video, towards the beginning, where they zoom in for a close up of his hand with his wedding ring, as if to say, "It's okay, it's just his job. He really does like women."
من عاشق این ویدیو هستم. یه جایی اوایل این ویدیو هست که روی صحنه زوم میکنه روی دست او که توش حلقه عروسیشه، یه جایی اوایل این ویدیو هست که روی صحنه زوم میکنه روی دست او که توش حلقه عروسیشه، انگار که آدم بگه، «اشکالی نداره، داره کارش رو انجام میده. اون واقعا از زنها خوشش میاد.» (خنده حاضرین)
(Laughter)
Okay. When I was in Denmark, my host was named Anne Marie. And I said, "So why don't you just stimulate the clitoris of the pig? Why don't you have the farmers do that? That's not one of your five steps." I have to read you what she said, because I love it. She said, "It was a big hurdle just to get farmers to touch underneath the vulva. So we thought, let's not mention the clitoris right now."
خب، وقتی من دانمارک بودم، اسم میزبان من آن ماری بود. بهش گفتم، «چرا شما فقط کلیتورس خوک رو تحریک نمیکنید؟ چرا از مزرعهدارها نمیخواین اینکار رو بکنن؟ چرا جزو یکی از پنج مرحله شما نیست.» اون جواب داد -- باید چیزی که او گفت رو براتون از روش بخونم، چون عاشقشم. گفت، «مانع بزرگی بود مزرعهدارها رو راضی کنیم که زیر آلت تناسلی خوک رو لمس کنن. گفت، «مانع بزرگی بود مزرعهدارها رو راضی کنیم که زیر آلت تناسلی خوک رو لمس کنن. بنابراین ما فکر کردیم بهتره فعلا اسم کلیتورس رو نیاریم.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Shy but ambitious pig farmers, however, can purchase a -- this is true -- a sow vibrator, that hangs on the sperm feeder tube to vibrate. Because, as I mentioned, the clitoris is inside the vagina. So possibly, you know, a little more arousing than it looks. And I also said to her, "Now, these sows. I mean, you may have noticed there. The sow doesn't look to be in the throes of ecstasy." And she said, you can't make that conclusion, because animals don't register pain or pleasure on their faces in the same way that we do. Pigs, for example, are more like dogs. They use the upper half of the face; the ears are very expressive. So you're not really sure what's going on with the pig.
هرچند، مزرعهدارای خجالتی ولی جاه طلب، میتونن یه ویبراتور برای خوکها بخرن -- این حقیقت داره -- هرچند، مزرعهدارای خجالتی ولی جاه طلب، میتونن یه ویبراتور برای خوکها بخرن -- این حقیقت داره -- که به تزریق کننده اسپرم آویزونه. چون، همونطور که اشاره کردم، کلیتورس داخل آلت تناسلی خوکه. پس احتمالا، یه مقدار از اون چیزی که به نظر میرسه بیشتر حالت برانگیزاننده داره. همینطور به آنه ماری گفتم، «راجع به این خوک مادهها، منظورم اینه که ممکنه تو هم متوجه شده باشی، که این خوکها به نظر نمیرسه دارن حال خیلی زیادی میکنن.» و بهم گفت، «نمیشه این نتیجهگیری رو کرد.» چون حیوانات مثل ما درد و رنج و لذت رو توی صورتشون نشون نمیدن. چون حیوانات مثل ما درد و رنج و لذت رو توی صورتشون نشون نمیدن. بیشتر مایلن -- خوکها، برای مثال، بیشتر شبیه سگها هستن. اونا از نصف بالایی صورتشون استفاده میکنن. حرکات گوشهاشون خیلی پر معنیه و احساساتشون رو میگه. بنابراین نمیشه مطمئن بود که خوکه چه حالی داره.
Primates, on the other hand, we use our mouths more. This is the ejaculation face of the stump-tailed macaque.
از طرف دیگه، پستانداران اولیه هستن، ما از دهنمون بیشتر استفاده میکنیم. این عکس لحظه انزال یه نوع میمونه.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
And, interestingly, this has been observed in female macaques, but only when mounting another female.
و جالبه که این در مادههای همون میمونها هم مشاهده شده. فقط وقتی که داشتن لذت دهانی به یه میمون ماده دیگه میدادن.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Masters and Johnson. In the 1950s, they decided, okay, we're going to figure out the entire human sexual response cycle, from arousal, all the way through orgasm, in men and women -- everything that happens in the human body. Okay, with women, a lot of this is happening inside. This did not stop Masters and Johnson. They developed an artificial coition machine. This is basically a penis camera on a motor. There is a phallus, clear acrylic phallus, with a camera and a light source, attached to a motor that is kind of going like this. And the woman would have sex with it. That is what they would do. Pretty amazing. Sadly, this device has been dismantled. This just kills me, not because I wanted to use it -- I wanted to see it.
ماسترز اند جانسون، در دهه ۱۹۵۰ تصمیم گرفتن، خب، ما میخوایم از کل چرخه واکنشهای جنسی انسانها سر در بیاریم. از برانگیختگی، تا ارگاسم، در مردها و زنها. همه اتفاقاتی که در بدن انسان رخ میده. خب، در مورد زنها، خیلیهاش درون بدن اتفاق میافته. خب این باعث نشد ماسترز اند جانسون کوتاه بیان. اونا یه ماشین مصنوعی آمیزش جنسی درست کردن. در اصل یه آلت تناسلی و دوربین تصویربرداری روی یک موتور. یه آلت تناسلی مرد بصورت شفاف، که داخلش دوربین تصویربرداری و منبع نوریه، یه آلت تناسلی مرد بصورت شفاف، که داخلش دوربین تصویربرداری و منبع نوریه، که به یه موتور وصله که یه جورایی اینطوری حرکت میکنه. و خانمه آمیزش جنسی با این دستگاه میکنه. این کاریه که کردن. خیلی جالبه. متاسفانه، قطعات این دستگاه از هم جدا شده. این خیلی منو ناراحت میکنه. نه بخاطر اینکه میخواستم استفاده کنمش. میخواستم ببینمش.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
One fine day, Alfred Kinsey decided to calculate the average distance traveled by ejaculated semen. This was not idle curiosity. Doctor Kinsey had heard -- and there was a theory going around at the time, this being the 1940s -- that the force with which semen is thrown against the cervix was a factor in fertility. Kinsey thought it was bunk, so he got to work. He got together in his lab 300 men, a measuring tape, and a movie camera.
یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره. یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره. یه روز آلفرد کینسی تصمیم گرفت متوسط مسافتی که اسپرم نازل شده طی میکنه رو اندازه بگیره. این یه کنجکاوی معمولی نبود. دکتر کینسی شنیده بود -- و یه جورایی یه تئوری اون زمونا معروف بود، دهه ۱۹۴۰، که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره. که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره. که فشاری که اسپرم باهاش به سمت دهانه رحم پرتاب میشه، در باروری موثره. کینسی معتقد بود که این تئوری بی معنی ایه. بنابراین دست به کار شد. اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازهگیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد.
(Laughter)
اون ۳۰۰ مرد و یه متر برای اندازهگیری و یه دوربین تصویربرداری رو توی آزمایشگاه خوش جمع کرد.
And in fact, he found that in three quarters of the men the stuff just kind of slopped out. It wasn't spurted or thrown or ejected under great force. However, the record holder landed just shy of the eight-foot mark, which is impressive.
(خنده حاضرین) و در واقع به نتیجه رسید که در سه چهارم مردها و در واقع به نتیجه رسید که در سه چهارم مردها اسپرم یه جورایی سر ریز میشه. و با قدرت زیاد بیرون نمیاد و با قدرت زیاد به بیرون پرتاب نمیشه. بهرحال، رکورد دار این آزمایش اسپرمش رو فقط یه مقدار کمتر از ۱۸۰سانتیمتر پرتاب کرد. که جالب توجهه. بهرحال، رکورد دار این آزمایش اسپرمش رو فقط یه مقدار کمتر از ۱۸۰سانتیمتر پرتاب کرد. که جالب توجهه.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
(Applause)
(تشویق حاضرین)
Yes. Exactly.
بله. دقیقا.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Sadly, he's anonymous. His name is not mentioned.
متاسفانه، طرف ناشناسه. اسمش ذکر نشده.
(Laughter)
کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته،
In his write-up of this experiment in his book, Kinsey wrote, "Two sheets were laid down to protect the oriental carpets."
کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته، کینسی در کتابش راجع به این آزمایش نوشته، «دو عدد ملافه برای محافظت کردن از فرشهای شرقی انداخته شد.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Which is my second favorite line in the entire oeuvre of Alfred Kinsey. My favorite being, "Cheese crumbs spread before a pair of copulating rats will distract the female, but not the male."
که دومین جمله مورد علاقه من در کل اثر هنرمندانه آلفرد کینسیه. که دومین جمله مورد علاقه من در کل اثر هنرمندانه آلفرد کینسیه. اولیش اینه، «خرده پنیرهای ریخته شده کنار دو موش در حال آمیزش، حواس موش ماده رو پرت میکنه ولی موش نر رو نه.» اولیش اینه، «خرده پنیرهای ریخته شده کنار دو موش در حال آمیزش، حواس موش ماده رو پرت میکنه ولی موش نر رو نه.»
(Laughter)
(خنده حاضرین)
Thank you very much.
از شما متشکرم.
(Applause)
(تشویق حاضرین)
Thanks!
متشکرم!