If you take 10,000 people at random, 9,999 have something in common: their interests in business lie on or near the Earth's surface. The odd one out is an astronomer, and I am one of that strange breed. (Laughter) My talk will be in two parts. I'll talk first as an astronomer, and then as a worried member of the human race. But let's start off by remembering that Darwin showed how we're the outcome of four billion years of evolution. And what we try to do in astronomy and cosmology is to go back before Darwin's simple beginning, to set our Earth in a cosmic context.
اگر 1،000 نفرازبین مردم تصادفی انتخاب کنی، 9،999 ازاونها یک چیز رو مشترک دارن؛ اونا به تجارت روي زمين يا در سطح نزديك به آن علاقه دارن. اون نفر آخری هم یه ستاره شناسه، که منم از نژاد عجيب و غريب اونها هستم. (خنده) صحبتهای من امروز در دو بخش خواهد بود. اول بعنوان یک ستاره شناس، و بعد بعنوان یک فرد نگران نسل بشریت صحبت میکنم. صحبتمون رو با آنچه داروین ثابت کرد که «ما حاصل یک تکامل 4 میلیارد ساله هستیم» شروع کنیم. صحبتمون رو با آنچه داروین ثابت کرد که «ما حاصل یک تکامل 4 میلیارد ساله هستیم» شروع کنیم. آنچه که ما در مبحث ستاره شناسی دنبال میکنیم، رفتن به ماقبل زمان شروع از نگاه داروینه، آنچه که ما در مبحث ستاره شناسی دنبال میکنیم، رفتن به ماقبل زمان شروع از نگاه داروینه، بدین منظور که زمین را از دید کیهان شناختی بررسی کنیم.
And let me just run through a few slides. This was the impact that happened last week on a comet. If they'd sent a nuke, it would have been rather more spectacular than what actually happened last Monday. So that's another project for NASA. That's Mars from the European Mars Express, and at New Year. This artist's impression turned into reality when a parachute landed on Titan, Saturn's giant moon. It landed on the surface. This is pictures taken on the way down. That looks like a coastline. It is indeed, but the ocean is liquid methane -- the temperature minus 170 degrees centigrade. If we go beyond our solar system, we've learned that the stars aren't twinkly points of light. Each one is like a sun with a retinue of planets orbiting around it. And we can see places where stars are forming, like the Eagle Nebula. We see stars dying. In six billion years, the sun will look like that. And some stars die spectacularly in a supernova explosion, leaving remnants like that.
بگذارید چندتا اسلاید رو باهم مرور کنیم. این یه برخورد با ستاره دنباله داره که هفته قبل انجام شد. اگه سلاح اتمی استفاده کرده بودند، خیلی جالبتراز این میشد. اگه سلاح اتمی استفاده کرده بودند، خیلی جالبتراز این میشد. این میتونه یه پروژه دیگه برای ناسا باشه. این مریخه که توسط جستجوگر اروپايي مریخ در سال جدید عکسبرداری شده. این اثر هنری فرود آمدن پاراشوت برروی تیتان، بزرگترین ماه زحل رو نشون میده. این اثر هنری فرود آمدن پاراشوت برروی تیتان، بزرگترین ماه زحل رو نشون میده. روی سطح فرود اومد. این عکسها در حال فرود گرفته شده. شبیه به ساحله، که در واقع همینطوره، ولی دریای اون متان مایع است -- شبیه به ساحله ،که در واقع همینطوره، ولی دریای اون متان مایع است -- در دمای منفی 170 درجه سانتی گراد. اگر ما از منظومه شمسي فراتر بريم، ما آموختیم که ستارگان فقط نقطه های چشمک زن نیستند. هر یک مانند خورشید است با تعدادی سیاره در حرکت بدور آن، میتونیم مکانهایی که ستارگان درحال شکل گیری هستند را نیز ببینیم. مثل سحابی عقاب. ستارگان در حال مرگ رو هم میبینیم. 6 میلیارد سال بعد خورشید شبیه اون میشه. برخی ستارگان در انفجار ابرنواخترها میمیرند و چیزی شبیه این رو باقی میگذارند. برخی ستارگان در انفجار ابرنواخترها میمیرند و چیزی شبیه این رو باقی میگذارند.
On a still bigger scale, we see entire galaxies of stars. We see entire ecosystems where gas is being recycled. And to the cosmologist, these galaxies are just the atoms, as it were, of the large-scale universe. This picture shows a patch of sky so small that it would take about 100 patches like it to cover the full moon in the sky. Through a small telescope, this would look quite blank, but you see here hundreds of little, faint smudges. Each is a galaxy, fully like ours or Andromeda, which looks so small and faint because its light has taken 10 billion light-years to get to us. The stars in those galaxies probably don't have planets around them. There's scant chance of life there -- that's because there's been no time for the nuclear fusion in stars to make silicon and carbon and iron, the building blocks of planets and of life. We believe that all of this emerged from a Big Bang -- a hot, dense state. So how did that amorphous Big Bang turn into our complex cosmos?
در مقیاس بزرگتر باقیمانده کهکشانها و ستارگان رو میبینیم. اکوسیستمهایی رو میبینیم که گاز در آن درحال بازیافته. و براي کیهان شناسان: این کهکشانها اتمهایی هستند در مقایسه با عظمت کهکشانها. و براي کیهان شناسان: این کهکشانها اتمهایی هستند در مقایسه با عظمت کهکشانها. این عکس تکه ای از آسمان رو نشون میده، چنان کوچک، که باید صدتا از اینا رو کنارهم بگذاریم تا به اندازه سطح یک ماه کامل بشه. چنان کوچک، که باید صدتا از اینا رو کنارهم بگذاریم تا به اندازه سطح یک ماه کامل بشه. با یک تلسکوپ کوچک، خالی بنظر میرسه، ولی دراینجا صدها کله کم نوردیده میشه. با یک تلسکوپ کوچک، خالی بنظر میرسه، ولی دراینجا صدها لکه کم نوردیده میشه. هر کدوم یه کهکشان شبیه کهکشان ما یا آندرومدا هستند، و از آنجا که 10میلیارد سال نوری رو پیموده اند تا بما برسند اینقدر کوچک بنظر میرسند. و از آنجا که 10میلیارد سال نوری رو پیموده اند تا بما برسند اینقدر کوچک بنظر میرسند. ستارگان موجود در آن کهکشان احتمالا سیاره حول خود ندارند. شانس بسیار کم وجود حیات درآنجا -- بخاطر گذشت کوتاه زمان برای همجوشی هسته ای برای تولید سیلیکون، کربن وآهن، عناصرسازنده سياره ها وحیات است. همجوشی هسته ای برای تولید سیلیکون، کربن وآهن، عناصرسازنده سياره ها وحیات است. ما معتقدیم که همه اینها پس از یک انفجار بزرگ شروع شد-- یک فاز داغ و چگال. خب چطور آن انفجاربزرگ تبدیل به کیهان پیچیده ما شد؟ یک فاز داغ و چگال. خب چطور آن انفجاربزرگ تبدیل به کیهان پیچیده ما شد؟
I'm going to show you a movie simulation 16 powers of 10 faster than real time, which shows a patch of the universe where the expansions have subtracted out. But you see, as time goes on in gigayears at the bottom, you will see structures evolve as gravity feeds on small, dense irregularities, and structures develop. And we'll end up after 13 billion years with something looking rather like our own universe. And we compare simulated universes like that -- I'll show you a better simulation at the end of my talk -- with what we actually see in the sky. Well, we can trace things back to the earlier stages of the Big Bang, but we still don't know what banged and why it banged.
میخوام یک فیلم شبیه سازی شده رونشونتون بدم، 10 بتوان 16 برابر سریعتراز زمان واقعیه، میخوام یک فیلم شبیه سازی شده رونشونتون بدم، 10 بتوان 16 برابر سریعتراز زمان واقعیه، و قسمتی از جهان رو که درحال انبساطه بشما نشون میده. با گذر میلیاردی زمان در پایین صفحه، شما بتدریج ساخنارهایی رو همزمان با شکل گیری جاذبه میبینید. با گذر میلیاردی زمان در پایین صفحه، شما بتدریج ساخنارهایی رو همزمان با شکل گیری جاذبه میبینید. با گذر میلیاردی زمان در پایین صفحه، شما بتدریج ساخنارهایی رو همزمان باشکل گیری جاذبه میبینید. و درنهایت پس از گذر 13میلیارد سال، به چیزی شبیه جهان خودمون میرسیم. و درنهایت پس از گذر 13میلیارد سال، به چیزی شبیه جهان خودمون میرسیم. ما شبیه سازیهای مثل اینرو--در پایان یک نمونه بهتر رو خواهید دید--با آسمان واقعی مقایسه میکنیم. ما شبیه سازیهای مثل اینرو--در پایان یک نمونه بهتر رو خواهید دید--با آسمان واقعی مقایسه میکنیم. ما شبیه سازیهای مثل اینرو--در پایان یک نمونه بهتر رو خواهید دید--با آسمان واقعی مقایسه میکنیم. ما میتونیم مراحل اولیه انفجار بزرگ رو شبیه سازی کنیم، ولی هنوز نمیدانیم چه چیزی منفجر شد و چرا منفجر شد.این یک تلاش برای علم قرن 21 میباشد.
That's a challenge for 21st-century science. If my research group had a logo, it would be this picture here: an ouroboros, where you see the micro-world on the left -- the world of the quantum -- and on the right the large-scale universe of planets, stars and galaxies. We know our universes are united though -- links between left and right. The everyday world is determined by atoms, how they stick together to make molecules. Stars are fueled by how the nuclei in those atoms react together. And, as we've learned in the last few years, galaxies are held together by the gravitational pull of so-called dark matter: particles in huge swarms, far smaller even than atomic nuclei. But we'd like to know the synthesis symbolized at the very top. The micro-world of the quantum is understood. On the right hand side, gravity holds sway. Einstein explained that. But the unfinished business for 21st-century science is to link together cosmos and micro-world with a unified theory -- symbolized, as it were, gastronomically at the top of that picture. (Laughter) And until we have that synthesis, we won't be able to understand the very beginning of our universe because when our universe was itself the size of an atom, quantum effects could shake everything.
ولی هنوز نمیدانیم چه چیزی منفجر شد و چرا منفجر شد.این یک تلاش برای علم قرن 21 میباشد. اگه گروه تحقیقاتی من لوگو داشت، این شکلی بود: «اوروبوروس»، که ميبينيد، اگه گروه تحقیقاتی من لوگو داشت، این شکلی بود: «اوروبوروس»، که ميبينيد، دنیای مایکرو سمت چپ--دنیای کوانتمی-- و سمت راست دنیای عظیم سيارات، ستارگان و کهکشانها . دنیای مایکرو سمت چپ--دنیای کوانتمی-- و سمت راست دنیای عظیم سيارات، ستارگان و کهکشانها . ولی ما میدونیم که جهان ما یکپارچه است، چپ و راست باید متصل شود. ولی ما میدونیم که جهان ما یکپارچه است، چپ و راست باید متصل شود. دنیای روزمره از اتمهایی که از ترکیب آنها باهم ملکولها تشکیل میشوند، ساخته شده. دنیای روزمره از اتمهایی که از ترکیب آنها باهم ملکولها تشکیل میشوند، ساخته شده. ستاره ها سوخت خود را از برهمکنش هسته اتمها بدست می آورند. همینطور که میدونید کهکشانها توسط نیروی گرانشی ماده تاریک بهم وابسته اند: همینطور که میدونید کهکشانها توسط نیروی گرانشی ماده تاریک بهم وابسته اند: حجم عظیمی از ذرات، حتی بسیار کوچکتر از هسته اتم. ما مایلیم سمبل بالای تصویر رو بشناسیم. دنیای کوانتمی رو میشناسیم. ما مایلیم سمبل بالای تصویر رو بشناسیم. دنیای کوانتمی رو میشناسیم. سمت راست، گرانش نوسانات رو نگه میداره. انشتین اینو قبلا توضیح داده. و کار ناتمام مانده برای قرن 21 اینه که کیهان و دنیای در ابعاد میکرو را و کار ناتمام مانده برای قرن 21 اینه که کیهان و دنیای در ابعاد میکرو را با یه تئوری یکپارچه بهم وصل کنه -- درست همونطور که مثل منوی رستوران اون بالا نشون داده شده.(خنده) با یه تئوری یکپارچه بهم وصل کنه -- درست همونطور که مثل منوی رستوران اون بالا نشون داده شده.(خنده) و تازمانیکه ما آن را نیافته باشیم، قادر نخواهیم بود لحظات آغازین جهان را درک کنیم و تازمانیکه ما آن را نیافته باشیم، قادر نخواهیم بود لحظات آغازین جهان را درک کنیم چراکه وقتی جهان ما به کوچکی یک اتم بود، مکانیک کوانتمی همه جا حاکم بود. چراکه وقتی جهان ما به کوچکی یک اتم بود، مکانیک کوانتمی همه جا حاکم بود.
And so we need a theory that unifies the very large and the very small, which we don't yet have. One idea, incidentally -- and I had this hazard sign to say I'm going to speculate from now on -- is that our Big Bang was not the only one. One idea is that our three-dimensional universe may be embedded in a high-dimensional space, just as you can imagine on these sheets of paper. You can imagine ants on one of them thinking it's a two-dimensional universe, not being aware of another population of ants on the other. So there could be another universe just a millimeter away from ours, but we're not aware of it because that millimeter is measured in some fourth spatial dimension, and we're imprisoned in our three. And so we believe that there may be a lot more to physical reality than what we've normally called our universe -- the aftermath of our Big Bang. And here's another picture. Bottom right depicts our universe, which on the horizon is not beyond that, but even that is just one bubble, as it were, in some vaster reality. Many people suspect that just as we've gone from believing in one solar system to zillions of solar systems, one galaxy to many galaxies, we have to go to many Big Bangs from one Big Bang, perhaps these many Big Bangs displaying an immense variety of properties.
وما به یک تئوری نیازداریم که خیلی بزرگها روبه خیلی کوچکها متصل کنه، البته هنوزهمچین چیزی نداریم. وما به یک تئوری نیازداریم که خیلی بزرگها روبه خیلی کوچکها متصل کنه، البته هنوزهمچین چیزی نداریم. یک ایده مثلا -- من این علامت تعجب رو گذاشتم که بگم از این به بعد میخوام روی این کار کنم -- یک ایده مثلا -- من این علامت تعجب رو گذاشتم که بگم از این به بعد میخوام روی این کار کنم -- -- اینه که بگیم این انفجار بزرگ فقط همین یکبار اتفاق نیفتاده. یه ایده اینه که جهان سه بعدی ما در یک جهان n-بعدی جاسازی شده، درست مثل این دو ورقه کاغذ. یه ایده اینه که جهان سه بعدی ما در یک جهان n-بعدی جاسازی شده، درست مثل این دو ورقه کاغذ. یه ایده اینه که جهان سه بعدی ما در یک جهان n-بعدی جاسازی شده، درست مثل این دو ورقه کاغذ. تصور کنید روی یکیش مورچه ای هست وفکر میکنه جهان همین دو بعد اطراف خودشه، تصور کنید روی یکیش مورچه ای هست وفکر میکنه جهان همین دو بعد اطراف خودشه، و از بقیه مورچه های روی کاغذ (جهان) بعدی آگاهی نداره. پس ممکنه یک جهان حدود 1میلیمتر اونطرفتر باشه ولی ما ازش آگاهی نداریم چراکه اون 1mmدربعد 4ام قابل اندازه گیریه، وما زندانی 3 بعد خودمان هستیم. ولی ما ازش آگاهی نداریم چراکه اون 1mmدربعد 4ام قابل اندازه گیریه، وما زندانی 3 بعد خودمان هستیم. ولی ما ازش آگاهی نداریم چراکه اون 1mmدربعد 4ام قابل اندازه گیریه، وما زندانی 3 بعد خودمان هستیم. و معتقدیم واقعیتهای فیزیکی زیادتری از آنچه آنرا «جهان ما» مینامیم وجود دارد-- و معتقدیم واقعیتهای فیزیکی زیادتری از آنچه آنرا «جهان ما» مینامیم وجود دارد-- ریاضیات حاکم بر انفجار بزرگ. و این یه عکس دیگه است. پایین سمت راست جهان ما رو به تصویر میکشه، که در افقه و نه پشت آن، پایین سمت راست جهان ما رو به تصویر میکشه، که در افقه و نه پشت آن، ولی حتی این یک بادکنکه شبیه آنچه درابعاد وسیعتر واقعیت قرار داره. بسیاری معتقدند از آنجاکه ما از یک منظومه شمسی به میلیونها منظومه شمسی، بسیاری معتقدند از انجاکه ما از یک منظومه شمسی به میلیونها منظومه شمسی، از یک کهکشان به میلیونها کهکشان رسیدیم پس باید از یک انفجار بزرگ هم به میلیونها انفجار بزرگ برسیم. از یک کهکشان به میلیونها کهکشان رسیدیم پس باید از یک انفجار بزرگ هم به میلیونها انفجار بزرگ برسیم. شاید این میلیونها انفجار بزرگ مالکیت وسیع و گسترده ای بما میدهد. شاید این میلیونها انفجار بزرگ مالکیت وسیع و گسترده ای بما میدهد.
Well, let's go back to this picture. There's one challenge symbolized at the top, but there's another challenge to science symbolized at the bottom. You want to not only synthesize the very large and the very small, but we want to understand the very complex. And the most complex things are ourselves, midway between atoms and stars. We depend on stars to make the atoms we're made of. We depend on chemistry to determine our complex structure. We clearly have to be large, compared to atoms, to have layer upon layer of complex structure. We clearly have to be small, compared to stars and planets -- otherwise we'd be crushed by gravity. And in fact, we are midway. It would take as many human bodies to make up the sun as there are atoms in each of us. The geometric mean of the mass of a proton and the mass of the sun is 50 kilograms, within a factor of two of the mass of each person here. Well, most of you anyway. The science of complexity is probably the greatest challenge of all, greater than that of the very small on the left and the very large on the right. And it's this science, which is not only enlightening our understanding of the biological world, but also transforming our world faster than ever. And more than that, it's engendering new kinds of change.
خب، برمیگردیم به این عکس. یک مشکل در بالای تصویر بطور سمبلیک نشان داده شده، ولی یک مشکل دیگه هم برای علم در پایین تصویر نشان داده شده. ما فقط در صدد ترکیب کردن ابعاد بسیار کوچک و بسیار بزرگ نیستیم، بلکه میخوایم پیچیدگیها رو نیز بفهمیم. ما فقط در صدد ترکیب کردن ابعاد بسیار کوچک و بسیار بزرگ نیستیم، بلکه میخوایم پیچیدگیها رو نیز بفهمیم. و پیچیده ترین چیز خود ما هستیم، چیزی مابین اتمها و ستارگان. و پیچیده ترین چیز خود ما هستیم، چیزی مابین اتمها و ستارگان. ما به ستارگان نیاز داریم برای ساخت اتمهای تشکیل دهنده مان. به علم شیمی نیاز داریم تا ساختار پیچیده مان را تعریف کنیم. ما مشخصا باید در مقایسه با اتمها بزرگ باشیم که لایه به لایه ساختارهای پیچیده داشته باشیم. ما مشخصا باید در مقایسه با اتمها بزرگ باشیم که لایه به لایه ساختارهای پیچیده داشته باشیم. مشخصا باید در قیاس با ستارگان کوچک باشیم -- والا بخاطر جاذبه برخورد میکردیم. ما درمیانه اینها هستیم. مشخصا باید در قیاس با ستارگان کوچک باشیم -- والا بخاطر جاذبه برخورد میکردیم. ما درمیانه اینها هستیم. آدمهای زیادی لازمه برای ساخت خورشید، چراکه در هریک از ما اتم وجود داره. آدمهای زیادی لازمه برای ساخت خورشید، چراکه در هریک از ما اتم وجود داره. میانگین هندسی از جرم پروتون و جرم خورشید 50 کیلوگرم است، میانگین هندسی از جرم پروتون و جرم خورشید 50 کیلوگرم است، حدود دو برابر جرم هر یک از افراد حاضر در اینجا. خب اکثرشما، لااقل. حدود دو برابر جرم هر یک از افراد حاضر در اینجا. خب اکثرشما، لااقل. دانش پیچیدگیها احتمالا بزرگترین مساله روبروی بشر خواهد بود، حتی بزرگتر از اون ارقام کوچک سمت چپ و یا ارقام بزرگ سمت راست. حتی بزرگتر از اون ارقام کوچک سمت چپ و یا ارقام بزرگ سمت راست. و این دانش نتنها درک ما نسبت به دنیای بیولوژیکی رو افزایش میده، و این دانش نتنها درک ما نسبت به دنیای بیولوژیکی رو افزایش میده، بلکه باعث تحولی بسیار بزرگ در جهان ما حتی سریعتر از قبل میشه. و مهمتر اینکه این خود باعث ایجاد مسایل جدیدتر خواهد شد.
And I now move on to the second part of my talk, and the book "Our Final Century" was mentioned. If I was not a self-effacing Brit, I would mention the book myself, and I would add that it's available in paperback.
و اکنون به سراغ قسمت دوم صحبتم میرم، وکتاب «قرن نهایی ما» که قبلا اشاره شد. و اکنون به سراغ قسمت دوم صحبتم میرم، وکتاب «قرن نهایی ما» که قبلا اشاره شد. اگه من یه انگلیسی از خود گذشته نبودم، خودم اون کتاب رو معرفی میکردم، و میگفتم در سایت paperback آماده فروشه. (خنده)
(Laughter)
و میگفتم در سایت paperback آماده فروشه. (خنده)
And in America it was called "Our Final Hour" because Americans like instant gratification.
که درآمریکا اسمش هست «ساعت نهایی ما» چون آمریکاییها سربلندی لحظه ای رو دوست دارن. (خنده) که درآمریکا اسمش هست «ساعت نهایی ما» چون آمریکاییها سربلندی لحظه ای رو دوست دارن. (خنده)
(Laughter)
که درآمریکا اسمش هست «ساعت نهایی ما» چون آمریکاییها سربلندی لحظه ای رو دوست دارن. (خنده)
But my theme is that in this century, not only has science changed the world faster than ever, but in new and different ways. Targeted drugs, genetic modification, artificial intelligence, perhaps even implants into our brains, may change human beings themselves. And human beings, their physique and character, has not changed for thousands of years. It may change this century. It's new in our history. And the human impact on the global environment -- greenhouse warming, mass extinctions and so forth -- is unprecedented, too. And so, this makes this coming century a challenge. Bio- and cybertechnologies are environmentally benign in that they offer marvelous prospects, while, nonetheless, reducing pressure on energy and resources. But they will have a dark side. In our interconnected world, novel technology could empower just one fanatic, or some weirdo with a mindset of those who now design computer viruses, to trigger some kind on disaster. Indeed, catastrophe could arise simply from technical misadventure -- error rather than terror. And even a tiny probability of catastrophe is unacceptable when the downside could be of global consequence.
بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده. بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده. بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده. داروهای هدفمند، تغییرات ژنتیکی، هوش مصنوعی، حتی شاید کار گذاشته شده در مغز ما، داروهای هدفمند، تغییرات ژنتیکی، هوش مصنوعی، حتی شاید کار گذاشته شده در مغز ما، همه اینها میتونه حتی خود بشر روهم عوض کنه. این درحالیه که فیزیک بدن انسان هزاران ساله که ثابته، همه اینها میتونه حتی خود بشر روهم عوض کنه. این درحالیه که فیزیک بدن انسان هزاران ساله که ثابته، ولی ممکنه در این قرن تغییر کنه. و این در تاریخ ما بیسابقه است. همینطور تاثیر انسان بر محیط زیست، گرمایش گلخانه ای انقراضهای دستجمعی و...نیز بیسابقه است. همینطور تاثیر انسان بر محیط زیست، گرمایش گلخانه ای انقراضهای دستجمعی و...نیز بیسابقه است. پس همه اینها باعث میشود قرن پیش رو یک مسئله برای ما شود. بیو و سایبرتکنولوژی به حفاظت محیط کمک میکنند، چراکه بما چشم اندازشگفت انگیزی را ارایه میدهد، بیو و سایبرتکنولوژی به حفاظت محیط کمک میکنند، چراکه بما چشم اندازشگفت انگیزی را ارایه میدهد، همراه با کاهش تقاضا بر انرژی و منابع مان. البته اونا ضررهایی هم دارن. در جهان بهم پیوسته امروزما، فقط کافیه یه آدم متعصب پیدابشه و باکمک کامپیوتر یه ویروس طراحی کنه در جهان بهم پیوسته امروزما، فقط کافیه یه آدم متعصب پیدابشه و باکمک کامپیوتر یه ویروس طراحی کنه در جهان بهم پیوسته امروزما، فقط کافیه یه آدم متعصب پیدابشه و باکمک کامپیوتر یه ویروس طراحی کنه و یه افتضاح بزرگ به بار بیاره. در واقع با استفاده غلط از تکنولوژی میتون فاجعه به بار بیاد،حتا اگه سهوی باشه تا عمدی. در واقع با استفاده غلط از تکنولوژی میتون فاجعه به بار بیاد،حتا اگه سهوی باشه تا عمدی. و حتا یه فاجعه با احتمال کم هم غیر قابل قبوله وقتی که نتیجه اون به ضرر تمام مردم باشه. و حتا یه فاجعه با احتمال کم هم غیر قابل قبوله وقتی که نتیجه اون به ضرر تمام مردم باشه.
In fact, some years ago, Bill Joy wrote an article expressing tremendous concern about robots taking us over, etc. I don't go along with all that, but it's interesting that he had a simple solution. It was what he called "fine-grained relinquishment." He wanted to give up the dangerous kind of science and keep the good bits. Now, that's absurdly naive for two reasons. First, any scientific discovery has benign consequences as well as dangerous ones. And also, when a scientist makes a discovery, he or she normally has no clue what the applications are going to be. And so what this means is that we have to accept the risks if we are going to enjoy the benefits of science. We have to accept that there will be hazards. And I think we have to go back to what happened in the post-War era, post-World War II, when the nuclear scientists who'd been involved in making the atomic bomb, in many cases were concerned that they should do all they could to alert the world to the dangers.
چندسال پیشBill Joy یه مقاله نوشت و نگرانی خود را درباره رباطها که دارن از ما پیشی میگیرن اعلام کرد. چندسال پیشBill Joy یه مقاله نوشت و نگرانی خود را درباره رباطها که دارن از ما پیشی میگیرن اعلام کرد. من با همه اون موافق نیستم، ولی جالبه که اون یه راه حل ساده برای آن پیشنهاد میده. من با همه اون موافق نیستم، ولی جالبه که اون یه راه حل ساده برای آن پیشنهاد میده. اسمشو میذاره حذف انتخابی. میخواد به این وسیله بخش خطرناک علم رو کنار بگذاره و خوبشو نگه داره. اسمشو میذاره حذف انتخابی. میخواد به این وسیله بخش خطرناک علم رو کنار بگذاره و خوبشو نگه داره. این واقعا ساده لوحانه است، به دو دلیل: اولا هر کشف علمی جدیدی میتونه هم نتایج خوب و هم بد داشته باشه. اولا هر کشف علمی جدیدی میتونه هم نتایج خوب و هم بد داشته باشه. دوما وقتی کسی کشفی رو انجام میده درابتدا هیچ تصوری ازاینکه چه کاربردایی میتونه داشته باشه نداره. دوما وقتی کسی کشفی رو انجام میده درابتدا هیچ تصوری ازاینکه چه کاربردایی میتونه داشته باشه نداره. و این بدین معناست که ما وقتی میخوایم از یه کشف جدید لذت ببریم، باید ریسکهای اون رو هم بپذیریم. و این بدین معناست که ما وقتی میخوایم از یه کشف جدید لذت ببریم، باید ریسکهای اون رو هم بپذیریم. باید بپذیریم که خطر همیشه در کمین ماست. فکر میکنم باید برگردیم به زمان بعد از جنگ، جنگ جهانی دوم، زمانیکه دانشمندان هستهای فکر میکنم باید برگردیم به زمان بعد از جنگ، جنگ جهانی دوم، زمانیکه دانشمندان هستهای که در ساختن بمب اتمی دست داشته اند نگران این بوده اند که باید جهان رو از خطر این کشف آگاه کنن. که در ساختن بمب اتمی دست داشته اند نگران این بوده اند که باید جهان رو از خطر این کشف آگاه کنن. که در ساختن بمب اتمی دست داشته اند نگران این بوده اند که باید جهان رو از خطر این کشف آگاه کنن.
And they were inspired not by the young Einstein, who did the great work in relativity, but by the old Einstein, the icon of poster and t-shirt, who failed in his scientific efforts to unify the physical laws. He was premature. But he was a moral compass -- an inspiration to scientists who were concerned with arms control. And perhaps the greatest living person is someone I'm privileged to know, Joe Rothblatt. Equally untidy office there, as you can see. He's 96 years old, and he founded the Pugwash movement. He persuaded Einstein, as his last act, to sign the famous memorandum of Bertrand Russell. And he sets an example of the concerned scientist. And I think to harness science optimally, to choose which doors to open and which to leave closed, we need latter-day counterparts of people like Joseph Rothblatt.
اونا محو اینشتین جوانی که نظریه زیبای نسبیت رو داد نبودن، بلکه محو اینشتین پیر روی تیشرتها بودن، اونا محو اینشتین جوانی که نظریه زیبای نسبیت رو داد نبودن، بلکه محو اینشتین پیر روی تیشرتها بودن، اونا محو اینشتین جوانی که نظریه زیبای نسبیت رو داد نبودن، بلکه محو اینشتین پیر روی تیشرتها بودن، که در تلاش خود برای یکپارچه کردن قوانین فیزیک شکست خورده بود. او ناکامل مانده بود. ولی همچون یک قطبنمای اخلاقی -- الهام بخش دانشمندانی که کنترل تسلیحات رو داشتند، بود. او ناکامل مانده بود. ولی همچون یک قطبنمای اخلاقی -- الهام بخش دانشمندانی که کنترل تسلیحات رو داشتند، بود. و احتمالا بهترین فردی که من بسیار از آشنایی با ایشون خرسندم، آقای Joe Rothblatt هست. و احتمالا بهترین فردی که من بسیار از آشنایی با ایشون خرسندم، آقای Joe Rothblatt هست. با یک دفتر کار، درست به بینظمی مال من، همینطور که میبینید. او 95 سالشه و پایه گذار جنبش Pugwash هست. [جنبش منهدم کردن سلاحهای هستهای] او به عنوان آخرین فعالیتش اینشتین رو متقاعد کرد که یادداشت مشهور برتراند راسل رو امضا کنه. او به عنوان آخرین فعالیتش اینشتین رو متقاعد کرد که یادداشت مشهور برتراند راسل رو امضا کنه. او نمونه یک دانشمند متعهد است. و من معتقدم برای کنترل دانش بطور مناسب، او نمونه یک دانشمند متعهد است. و من معتقدم برای کنترل دانش بطور مناسب، و برای اینکه ببینیم کدام در را باز بگذاریم، کدام را نه، ما به افرادی چون او نیاز داریم. و برای اینکه ببینیم کدام در را باز بگذاریم، کدام را نه، ما به افرادی چون او نیاز داریم.
We need not just campaigning physicists, but we need biologists, computer experts and environmentalists as well. And I think academics and independent entrepreneurs have a special obligation because they have more freedom than those in government service, or company employees subject to commercial pressure. I wrote my book, "Our Final Century," as a scientist, just a general scientist. But there's one respect, I think, in which being a cosmologist offered a special perspective, and that's that it offers an awareness of the immense future. The stupendous time spans of the evolutionary past are now part of common culture -- outside the American Bible Belt, anyway -- (Laughter) but most people, even those who are familiar with evolution, aren't mindful that even more time lies ahead.
در اینراه هم به فیزیکدانان مبارز نیاز داریم هم به بیولوژیستها، متخصصین کامپیوتر و طرفداران محیط زیست. در اینراه هم به فیزیکدانان مبارز نیاز داریم هم به بیولوژیستها، متخصصین کامپیوتر و طرفداران محیط زیست. در اینراه هم به فیزیکدانان مبارز نیاز داریم هم به بیولوژیستها، متخصصین کامپیوتر و طرفداران محیط زیست. فکر میکنم دانشگاهیان و کار آفرینان مستقل مسئولیت بیشتری دارند از کارمندان دولت و شرکتها، فکر میکنم دانشگاهیان و کار آفرینان مستقل مسئولیت بیشتری دارند از کارمندان دولت و شرکتها، فکر میکنم دانشگاهیان و کار آفرینان مستقل مسئولیت بیشتری دارند از کارمندان دولت و شرکتها، چراکه آزادی عمل بیشتری دارن. من کتابم "قرن نهایی ما" رو بعنوان یک دانشمند، دانشمند عمومی نوشتم. ولی معتقدم یه نکته قابل توجه اینجاست من کتابم "قرن نهایی ما" رو بعنوان یک دانشمند، دانشمند عمومی نوشتم. ولی معتقدم یه نکته قابل توجه اینجاست که بعنوان یک کیهان شناس یک دیدگاه خاص داشتم، و اون اینه که از آینده بسیار دور دست آگاه بودم. که بعنوان یک کیهان شناس یک دیدگاه خاص داشتم، و اون اینه که از آینده بسیار دور دست آگاه بودم. زمان شگفت انگیز مورد نیاز فرگشت در گذشته، الان بخشی از دانش و فرهنگ ماست -- زمان شگفت انگیز مورد نیاز فرگشت در گذشته، الان بخشی از دانش و فرهنگ ماست -- البته سوای نواحی مذهبی آمریکا -- (خنده) البته سوای نواحی مذهبی آمریکا -- (خنده) ولی بیشتر افراد، حتا اونا که با فرگشت آشنا هستن، متوجه نیستن که هنوز زمان زیادی پیش روست. ولی بیشتر افراد، حتا اونا که با فرگشت آشنا هستن، متوجه نیستن که هنوز زمان زیادی پیش روست.
The sun has been shining for four and a half billion years, but it'll be another six billion years before its fuel runs out. On that schematic picture, a sort of time-lapse picture, we're halfway. And it'll be another six billion before that happens, and any remaining life on Earth is vaporized. There's an unthinking tendency to imagine that humans will be there, experiencing the sun's demise, but any life and intelligence that exists then will be as different from us as we are from bacteria. The unfolding of intelligence and complexity still has immensely far to go, here on Earth and probably far beyond. So we are still at the beginning of the emergence of complexity in our Earth and beyond. If you represent the Earth's lifetime by a single year, say from January when it was made to December, the 21st-century would be a quarter of a second in June -- a tiny fraction of the year. But even in this concertinaed cosmic perspective, our century is very, very special, the first when humans can change themselves and their home planet.
خورشید 4.5 میلیارد ساله که میدرخشه، و 6 میلیارد ساله دیگه هم خواهد درخشید تا نهایتا خاموش بشه. خورشید 4.5 میلیارد ساله که میدرخشه، و 6 میلیارد ساله دیگه هم خواهد درخشید تا نهایتا خاموش بشه. روی اون عکس شماتیک ما در نیمه راه هستیم. و 6 میلیارد ساله دیگه هنوز وقت داریم روی اون عکس شماتیک ما در نیمه راه هستیم. و 6 میلیارد ساله دیگه هنوز وقت داریم تا همه موجودات زنده بخار شده و از بین برن. بعضیا، ساده لوحانه، فکر میکنن تا اون زمان بشر باقی خواهد ماند و مرگ خورشید را تماشا خواهد کرد، بعضیا، ساده لوحانه، فکر میکنن تا اون زمان بشر باقی خواهد ماند و مرگ خورشید را تماشا خواهد کرد، ولی هر موجود زندهای که تا اونموقع باشه، تفاوتش با ما به اندازه تفاوت ما با باکتریاست. ولی هر موجود زندهای که تا اونموقع باشه، تفاوتش با ما به اندازه تفاوت ما با باکتریاست. رمزگشایی از هوش و پیچیدگیها هنوز راه درازی در پیش داره، چه روی زمین و چه در ماورا. رمزگشایی از هوش و پیچیدگیها هنوز راه درازی در پیش داره، چه روی زمین و چه در ماورا. پس ما هنوز در ابتدای رمزگشایی از پیچیدگیهای روی زمین و ماورای آن هستیم. پس ما هنوز در ابتدای رمزگشایی از پیچیدگیهای روی زمین و ماورای آن هستیم. اگه طول عمر زمین رو با ۱ سال نمایش بدیم، بگیم از ژانویه تا دسامبر عمرش هست، اگه طول عمر زمین رو با ۱ سال نمایش بدیم، بگیم از ژانویه تا دسامبر عمرش هست، قرن ۲۱ یه جزئی از ثانیه در ژوئن خواهد بود، یه بخش ناچیز از سال. قرن ۲۱ یه جزئی از ثانیه در ژوئن خواهد بود، یه بخش ناچیز از سال. ولی حتا در این برهه ناچیز از زمان، قرن ما جایگاه بسیار ویژهای داره. ولی حتا در این برهه ناچیز از زمان، قرن ما جایگاه بسیار ویژهای داره. چرا که ما اولین مجوداتیم که قادریم خود و زمین را تغییر دهیم.
As I should have shown this earlier, it will not be humans who witness the end point of the sun; it will be creatures as different from us as we are from bacteria. When Einstein died in 1955, one striking tribute to his global status was this cartoon by Herblock in the Washington Post. The plaque reads, "Albert Einstein lived here." And I'd like to end with a vignette, as it were, inspired by this image. We've been familiar for 40 years with this image: the fragile beauty of land, ocean and clouds, contrasted with the sterile moonscape on which the astronauts left their footprints. But let's suppose some aliens had been watching our pale blue dot in the cosmos from afar, not just for 40 years, but for the entire 4.5 billion-year history of our Earth. What would they have seen? Over nearly all that immense time, Earth's appearance would have changed very gradually. The only abrupt worldwide change would have been major asteroid impacts or volcanic super-eruptions. Apart from those brief traumas, nothing happens suddenly.
اینو باید زودتر نشون میدادم؛ انسان شاهد مرگ خورشید نخواهدبود، همینطورکه گفتم، اونا فرقشون با ما، مثل فرق ما با باکتریهاست. انسان شاهد مرگ خورشید نخواهدبود، همینطورکه گفتم، اونا فرقشون با ما، مثل فرق ما با باکتریهاست. وقتی انشتین در سال 1955 مرد، یکی از کارتونهای جالب در باره او این بود؛ وقتی انشتین در سال 1955 مرد، یکی از کارتونهای جالب در باره او این بود؛ کار Herblock که در واشینگتن پست چاپ شده بود؛ روی پلاک نوشته شده اینشتین اینجا زندگی میکرد. و من مایلم با این عکس به حرفم خاتمه بدم. ما ۴۰ ساله که با این عکس آشناییم: زیبایی شکننده زمین، اقیانوس و ابرها، که کنتراست زیبایی با ماه که رد پایه فضانوردان روی اون هست، داره. زیبایی شکننده زمین، اقیانوس و ابرها، که کنتراست زیبایی با ماه که رد پایه فضانوردان روی اون هست، داره. زیبایی شکننده زمین، اقیانوس و ابرها، که کنتراست زیبایی با ماه که رد پایه فضانوردان روی اون هست، داره. ولی حالا تصور کنید تعدادی موجودات بیگانه، زمین، این نقطه آبی رنگ رو از دور نظاره کرده اند، ولی حالا تصور کنید تعدادی موجودات بیگانه، زمین، این نقطه آبی رنگ رو از دور نظاره کرده اند، ولی نه ۴۰ سال پیش بلکه ۴.۵ میلیارد سال پیش همزمان با عمر زمین. اونا چه چیزی میدیدن؟ طی اون زمان بسیار طولانی زمین بسیار آرام تغییر کرده. طی اون زمان بسیار طولانی زمین بسیار آرام تغییر کرده. تنها تغییر عمده شاید برخورد شهاب سنگی بزرگ و همچنین فوران عظیم آتشفشانی بوده است. تنها تغییر عمده شاید برخورد شهاب سنگی بزرگ و همچنین فوران عظیم آتشفشانی بوده است. بجز آن حادثه ها، بقیه چیزا یک دفعه اتفاق نیفتاده. بتدریج زمینهای قارهها به هم فشرده شده اند.
The continental landmasses drifted around. Ice cover waxed and waned. Successions of new species emerged, evolved and became extinct. But in just a tiny sliver of the Earth's history, the last one-millionth part, a few thousand years, the patterns of vegetation altered much faster than before. This signaled the start of agriculture. Change has accelerated as human populations rose. Then other things happened even more abruptly. Within just 50 years -- that's one hundredth of one millionth of the Earth's age -- the amount of carbon dioxide in the atmosphere started to rise, and ominously fast.
بجز آن حادثه ها، بقیه چیزا یک دفعه اتفاق نیفتاده. بتدریج زمینهای قارهها به هم فشرده شده اند. پوشش یخی بوجود آمده و بعد از بین رفته اند.انواع گونهها بوجود آمدند، تکامل یافتند و بد هم از بین رفتند. پوشش یخی بوجود آمده و بعد از بین رفته اند. انواع گونهها بوجود آمدند، تکامل یافتند و بد هم از بین رفتند. فقط در یه دوره نقرهای تاریخ زمین، در میلیون سال اخیر، اونهم فقط هزار سال اخیر فقط در یه دوره نقرهای تاریخ زمین،در میلیون سال اخیر، اونهم فقط هزار سال اخیر پوشش گیاهی بسیار سریع تر از قبل تغییر کرد. این علامت شروع کشاورزی بود. تغییرات پوشش گیاهی، همراه با رشد جمعیت انسانها افزایش یافت. نرخ رشد باقی چیزها حتا سریعتر بود. در عرض ۵۰ سال -- نرخ رشد باقی چیزها حتا سریعتر بود. در عرض ۵۰ سال -- که میشه یک صدم از یک میلیونیم سن زمین -- مقدار دی اکسید کربن موجود در اتمسفر به طرز شومی افزایش یافت. مقدار دی اکسید کربن موجود در اتمسفر به طرز شومی افزایش یافت.
The planet became an intense emitter of radio waves -- the total output from all TV and cell phones and radar transmissions. And something else happened. Metallic objects -- albeit very small ones, a few tons at most -- escaped into orbit around the Earth. Some journeyed to the moons and planets. A race of advanced extraterrestrials watching our solar system from afar could confidently predict Earth's final doom in another six billion years. But could they have predicted this unprecedented spike less than halfway through the Earth's life? These human-induced alterations occupying overall less than a millionth of the elapsed lifetime and seemingly occurring with runaway speed? If they continued their vigil, what might these hypothetical aliens witness in the next hundred years? Will some spasm foreclose Earth's future? Or will the biosphere stabilize? Or will some of the metallic objects launched from the Earth spawn new oases, a post-human life elsewhere?
سیاره ما تبدیل به یک فرستنده امواج رادیویی شده -- تلویزیون، موبایل و انتقال دهنده رادارها. سیاره ما تبدیل به یک فرستنده امواج رادیویی شده -- تلویزیون، موبایل و انتقال دهنده رادارها. و چیز دیگری نیز اتفاق افتاد. اشیاء فلزی -- هر چند نه زیاد بزرگ، حد اکثر چند تن-- به مدار زمین رفتند. و چیز دیگری نیز اتفاق افتاد. اشیاء فلزی -- هر چند نه زیاد بزرگ، حد اکثر چند تن-- به مدار زمین رفتند. و چیز دیگری نیز اتفاق افتاد. اشیاء فلزی -- هر چند نه زیاد بزرگ، حد اکثر چند تن-- به مدار زمین رفتند. تعدادی به ماه و سیارات سفر کردند. یک نژاد فرازمینی پیشرفته که به منظومه شمسی ما نگاه میکنه، تعدادی به ماه و سیارات سفر کردند. یک نژاد فرازمینی پیشرفته که به منظومه شمسی ما نگاه میکنه، تعدادی به ماه و سیارات سفر کردند. یک نژاد فرازمینی پیشرفته که به منظومه شمسی ما نگاه میکنه، میتونست آینده زمین رو در 6 میلیارد سال آینده پیشبینی کنه. اما آیا اونا میتونستند این زمان طولانی رو کمتر از نیمی از طول عمر زمین پیشبینی کنند؟ اما آیا اونا میتونستند این زمان طولانی رو کمتر از نیمی از طول عمر زمین پیشبینی کنند؟ این تغییرات القا شده توسط بشر، در زمانی کمتر از یک میلیونیم طول عمر زمین، بوجود آمده، این تغییرات القا شده توسط بشر، در زمانی کمتر از یک میلیونیم طول عمر زمین، بوجود آمده، و بنظر میاد با سرعت زیادی در حال پیشرقته. اگه این بیگانگان فرضی به نظاره گری شان ادامه بدن، چه چیزی رو ممکنه در صد سال آینده شاهد باشن؟ اگه این بیگانگان فرضی به نظاره گری شان ادامه بدن، چه چیزی رو ممکنه در صد سال آینده شاهد باشن؟ اگه این بیگانگان فرضی به نظاره گری شان ادامه بدن، چه چیزی رو ممکنه در صد سال آینده شاهد باشن؟ آیا یک اسپاسم آینده زمین رو از بین میبره؟ یا لایه بیوسفر جو پایدار میشه؟ آیا یک اسپاسم آینده زمین رو از بین میبره؟ یا لایه بیوسفر جو پایدار میشه؟ یا اینکه قدری اشیاء مکانیکی پرتاب شده از زمین، یک زندگی مابعد بشری در جایی دیگه رو ممکن میکنه؟ یا اینکه قدری اشیاء مکانیکی پرتاب شده از زمین، یک زندگی مابعد بشری در جایی دیگه رو ممکن میکنه؟
The science done by the young Einstein will continue as long as our civilization, but for civilization to survive, we'll need the wisdom of the old Einstein -- humane, global and farseeing. And whatever happens in this uniquely crucial century will resonate into the remote future and perhaps far beyond the Earth, far beyond the Earth as depicted here. Thank you very much.
دانش انشتین جوان، پابه پای تمدن بشری ادامه خواهد یافت. ولی برای بقای این تمدنها، دانش انشتین جوان، پابه پای تمدن بشری ادامه خواهد یافت. ولی برای بقای این تمدنها، ما به شعور و آگاهی انشتین پیر نیاز داریم -- مهربان، جهانی و عاقبت اندیش. و هرچه در این قرن مهم و بحرانی اتفاق بیفته، در آینده دور و شاید در ماورای زمین، طنین انداز خواهد بود. و هرچه در این قرن مهم و بحرانی اتفاق بیفته، در آینده دور و شاید در ماورای زمین، طنین انداز خواهد بود. و هرچه در این قرن مهم و بحرانی اتفاق بیفته، در آینده دور و شاید در ماورای زمین، طنین انداز خواهد بود. بسیار ممنونم.
(Applause)
(تشویق)