Who are we? That is the big question. And essentially we are just an upright-walking, big-brained, super-intelligent ape. This could be us. We belong to the family called the Hominidae. We are the species called Homo sapiens sapiens, and it's important to remember that, in terms of our place in the world today and our future on planet Earth.
ما کی هستیم؟ این همان سوال بزرگ هست. اساسا ما یک هومینوئید راستقامت، با مغزی بزرگ و فوق العاده باهوش هستیم. میتونستیم این شکلی باشیم. ما به خانوادهای تعلق داریم به نام هومینوئید(انسانسانان). ما گونهای هستیم به نام هوموساپینزساپینز (انسان به کالبد امروزی)، و مهمه که نام نسلمان را به یاد داشته باشیم چه از لحاظ جایگاه مان در دنیای امروزی و چه جایگاه مان در آیندۀ کرۀ زمین.
We are one species of about five and a half thousand mammalian species that exist on planet Earth today. And that's just a tiny fraction of all species that have ever lived on the planet in past times. We're one species out of approximately, or let's say, at least 16 upright-walking apes that have existed over the past six to eight million years. But as far as we know, we're the only upright-walking ape that exists on planet Earth today, except for the bonobos.
ما یک گونه از بین حدود پنج و نیم هزار گونۀ پستانداری هستیم که بر روی کرۀ زمین زندگی می کنند. و این تنها بخش کوچکی ازهمۀ گونههایی است که از زمان های گذشته تا به حال بر روی کرهی خاکی زیستهاند. ما فقط یک گونه هستیم از تقریبا، یا بگذارید بگم، حداقل ۱۶ هومینوئید راستقامت که در طی شش تا هشت میلیون سال اخیر وجود داشته اند. اما تا جایی که ما میدانیم، ما تنها هومینوئید راستقامتی هستیم که امروزه بر روی سیارۀ زمین وجود دارد، البته به جز بونوبوها.
And it's important to remember that, because the bonobos are so human, and they share 99 percent of their genes with us. And we share our origins with a handful of the living great apes. It's important to remember that we evolved. Now, I know that's a dirty word for some people, but we evolved from common ancestors with the gorillas, the chimpanzee and also the bonobos. We have a common past, and we have a common future. And it is important to remember that all of these great apes have come on as long and as interesting evolutionary journey as we ourselves have today. And it's this journey that is of such interest to humanity, and it's this journey that has been the focus of the past three generations of my family, as we've been in East Africa looking for the fossil remains of our ancestors to try and piece together our evolutionary past.
و مهمست که این موضوع را به یاد داشته باشیم، چرا که بونوبوها بسیار همانند انسانها هستند، و۹۹ درصد ژنهایشان با ما مشترک است. و ما اجداد مشترکی با تعدادی از هومینوئید داریم. این مهمست که به یاد داشته باشیم که ما فرگشت(تکامل) یافتهایم. خوب، میدانم که این مفهوم برای بعضی از مردم خوشایند نیست، اما ما از نیاکان مشترکی با گوریلها، شامپانزهها و همچنین بونوبوها فرگشت یافتهایم. ما گذشتۀ مشترکی داریم و همچنین آیندهای مشترک. و این مهمست که به یاد داشته باشیم که همۀ این هومینوئیدها همانند فرآیند فرگشت، سرگذشتی طولانی و هیجان انگیزی داشته اند که که ما هم تا به امروز داریم ادامه می دهیم. و این سفریست که جذابیتی بسیار زیادی برای بشریت داشته است، و این همان سفریست که تمرکز سه نسل از خانوادۀ من بر روی آن بوده است، ما در شرق آفریقا در جستجوی باقیماندههای فسیلی از اجدادمان هستیم و تلاش میکنیم که پازل مسیر فرگشت را کامل کنیم.
And this is how we look for them. A group of dedicated young men and women walk very slowly out across vast areas of Africa, looking for small fragments of bone, fossil bone, that may be on the surface. And that's an example of what we may do as we walk across the landscape in Northern Kenya, looking for fossils. I doubt many of you in the audience can see the fossil that's in this picture, but if you look very carefully, there is a jaw, a lower jaw, of a 4.1-million-year-old upright-walking ape as it was found at Lake Turkana on the west side. (Laughter) It's extremely time-consuming, labor-intensive and it is something that is going to involve a lot more people, to begin to piece together our past. We still really haven't got a very complete picture of it.
و این روشی است که به دنبال قطعات می گردیم. گروهی از مردان و زنان با دقت کامل و به صورت آهسته در قسمت های زیادی از آفریقا راه می روند و به دنبال تکه های کوچک استخوان یا فسیل استخوان میگردند که ممکن است روی سطح زمین وجود داشته باشد. و این یک نمونه از زمانی است که در حال قدم زدن بر روی زمینی در شمال کنیا برای یافتن فسیل هستیم. فکر نکنم خیلی از شما توی سالن بتونید فسیل های موجود در این عکس را تشخیص بدهید. ولی اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، یک آرواره می بینید، فک پایینِ مربوط به یک هومینوئید راستقامتی که حدودا ۴/۱ میلیون سال قدمت دارد و آن را در دریاچۀ تورکانا در سمت غرب پیدا کردیم. (خنده) این کار شدیدا وقت گیر، نیروبر، و محتاج تعداد بیشتری افراد برای همکاری هست تا بتوانیم گذشته خودمان را سرهم بندی و رمزگشایی کنیم. ما هنوز تصویر کاملی از گذشتهمان نداریم.
When we find a fossil, we mark it. Today, we've got great technology: we have GPS. We mark it with a GPS fix, and we also take a digital photograph of the specimen, so we could essentially put it back on the surface, exactly where we found it. And we can bring all this information into big GIS packages, today. When we then find something very important, like the bones of a human ancestor, we begin to excavate it extremely carefully and slowly, using dental picks and fine paintbrushes. And all the sediment is then put through these screens, and where we go again through it very carefully, looking for small bone fragments, and it's then washed.
وقتی یک فسیل پیدا می کنیم، آن محل را علامت گذاری می کنیم. امروزه ما تکنولوژی فوق العادهای داریم: جی پی اس یا سامانه موقعیتیاب جهانی را داریم. بوسیله جی پی اس آن محل را علامت گذاری می کنیم و همچنین از قطعه پیدا شده عکس دیجیتالی می گیریم تا بتونیم در نهایت آن را به سر جای اصلیش برگردانیم، به دقیقا همونجایی که پیداش کرده بودیم. بعد همۀ این اطلاعات را به سیستم های جامع GIS و یا سامانه اطلاعات جغرافیایی منتقل می کنیم. وقتی که یک چیز خیلی مهم پیدا می کنیم، مثل استخوان های یکی از اجداد انسان ها، کار حفاری را با دقت زیاد ولی سرعت خیلی کم شروع می کنیم و برای این کار از ابزارهای دندانپزشکی و قلمموهای نقاشی باریک استفاده می کنیم. و تمام رسوبات و ته نشست ها را هم جمع می کنیم و با دقت زیادی دوباره بررسی می کنیم و خوب به دنبال قطعات کوچک تر استخوان می گردیم و بعد در نهایت آنها را می شوریم.
And these things are so exciting. They are so often the only, or the very first time that anybody has ever seen the remains. And here's a very special moment, when my mother and myself were digging up some remains of human ancestors. And it is one of the most special things to ever do with your mother. (Laughter) Not many people can say that.
پیدا کردن این چیز ها خیلی هیجانیه. اغلب تنها یک باری یا اولین باری هست که یک نفر بقایای (اجداد انسان) را پیدا می کند. و این یک لحظه بسیار استثنایی و به یاد ماندنی هست که مادرم و من در حال بازیابی بقایای اجداد انسان بودیم. و این یکی از موارد خیلی خاصیست که فرصت انجامش با مادرتون را بدست میارید. (خنده) خیلی ها نمی تونند بگن که این کار را با مادرشون انجام دادهاند.
But now, let me take you back to Africa, two million years ago. I'd just like to point out, if you look at the map of Africa, it does actually look like a hominid skull in its shape. Now we're going to go to the East African and the Rift Valley. It essentially runs up from the Gulf of Aden, or runs down to Lake Malawi. And the Rift Valley is a depression. It's a basin, and rivers flow down from the highlands into the basin, carrying sediment, preserving the bones of animals that lived there.
ولی حالا، بگذارید شما را برگردانم به آفریقای دو میلیون سال پیش. توجهتان را به این جلب می کنم که اگر به نقشه آفریقا دقت کنید شبیه جمجمه هومینوئید (انسانسانان) هم هست. حالا بریم به آفریقای شرقی و «ریفت ولی» اساسا از بالا، از خلیج عدن شروع میشه و تا پایین تا دریاچه مالاوی ادامه دارد. و "ریفت ولی" یک تورفتگی است. یک آبگیر که رودخانه ها از ارتفاعات به آن میریزند و رسوبات زیادی با خودشان میآورند که حاوی استخوان های حیواناتی هست که آنجا زندگی کرده اند.
If you want to become a fossil, you actually need to die somewhere where your bones will be rapidly buried. You then hope that the earth moves in such a way as to bring the bones back up to the surface. And then you hope that one of us lot will walk around and find small pieces of you. (Laughter) OK, so it is absolutely surprising that we know as much as we do know today about our ancestors, because it's incredibly difficult, A, for these things to become -- to be -- preserved, and secondly, for them to have been brought back up to the surface. And we really have only spent 50 years looking for these remains, and begin to actually piece together our evolutionary story.
اگر قرار هست فسیل بشوید، در واقع باید جایی بمیرید که استخوان هایتان سریعا به خاک سپرده شده باشند. بعد امیدوار باشید که به نحوی در زمین تغییر ایجاد شود که استخوانهایتان به سطح زمین بیایند. و بعد امیدوار باشید که یکی از ماها اون اطراف تجسس کنه و تکه های کوچک شما را پیدا کنه. (خنده) خوب، پس کاملا شگفت انگیزه که ما امروزه به این اندازه راجع به اجدادمان اطلاعات داریم چون شدیدا کار سختی هست، اول برای اینکه این چیز ها با گذشت زمان باید سالم مانده باشند و دوم برای اینکه مجدد باید به سطح زمین برگشته باشند. و واقعا فقط ۵۰ ساله که به دنبال این جور بقایا هستیم و داریم کم کم قطعات ماجرای فرگشت را سر هم می کنیم.
So, let's go to Lake Turkana, which is one such lake basin in the very north of our country, Kenya. And if you look north here, there's a big river that flows into the lake that's been carrying sediment and preserving the remains of the animals that lived there. Fossil sites run up and down both lengths of that lake basin, which represents some 20,000 square miles. That's a huge job that we've got on our hands. Two million years ago at Lake Turkana, Homo erectus, one of our human ancestors, actually lived in this region. You can see some of the major fossil sites that we've been working in the north. But, essentially, two million years ago, Homo erectus, up in the far right corner, lived alongside three other species of human ancestor. And here is a skull of a Homo erectus, which I just pulled off the shelf there. (Laughter)
خوب بریم به دریاچه تورکانا، که یک دریاچه آبگیر مانند در شمالی ترین نقطه کنیا هست و اگه به شمال اینجا نگاه کنید، رود بزرگی رو می بینید که به این دریاچه میریزه که حامل رسوبات و نگه دارندۀ بقایای مربوط به حیواناتی هست که در آن منطقه زندگی می کرده اند .محل های فسیل یابی از هر دو طرف بالا و پایین آبگیر دریاچه مشخص شده اند که مشخص کننده حدود ۵۱ هزارکیلومترمربع هست. خوب محدودۀ این کار برای ما خیلی بزرگی هست. دو میلیون سال پیش در دریاچه تورکانا هومو ارکتوسها(انسان راستقامت)، یکی از اجداد انسان ها واقعا توی این مکان زندگی می کردند. میتوانید محل های فسیل یابی اصلی و بزرگی که روش کار می کنیم را اینجا در قسمت شمالی ببینید. ولی اصولا دو میلیون سال پیش هومو ارکتوسها(انسانهای راستقامت)، اون گوشۀ سمت راست، به همراه سه نوع دیگر از اجداد انسان ها زندگی می کردهاند. و این جمجمۀ یک هومو ارکتوس(انسان راستقامت) هست که از این قفسۀ اینجا برش داشتم. (خنده)
But it is not to say that being a single species on planet Earth is the norm. In fact, if you go back in time, it is the norm that there are multiple species of hominids or of human ancestors that coexist at any one time. Where did these things come from? That's what we're still trying to find answers to, and it is important to realize that there is diversity in all different species, and our ancestors are no exception. Here's some reconstructions of some of the fossils that have been found from Lake Turkana.
ولی این نباید باعث بشود که بگوییم تنها نوع از این گونه، روی زمین بودن طبیعی هست در واقع، اگر به زمان های قدیم برگردید، نرمال این هست که نوع های متنوعی از هومینوئیدها (انسان سانان) یا اجداد انسان ها را می بینید که همزمان باهم و در کنارهم زندگی میکردهاند. منبع این حرفهای من از کجا هست؟ این سوالیست که هنوز هم داریم برای پیدا کردن جواب دقیقش تحقیق می کنیم و مهم است که بدانیم تنوع وجود داره تنوع در تمام گونه ها وجود داره و اجداد ما هم از این موضوع مستثتا نیستند. اینجا بازسازی یک سری از فسیل ها را می بینید که در دریاچه تورکانا پیدا شده بودند.
But I was very lucky to have been brought up in Kenya, essentially accompanying my parents to Lake Turkana in search of human remains. And we were able to dig up, when we got old enough, fossils such as this, a slender-snouted crocodile. And we dug up giant tortoises, and elephants and things like that. But when I was 12, as I was in this picture, a very exciting expedition was in place on the west side, when they found essentially the skeleton of this Homo erectus.
ولی من خیلی خوش شانس بودم که توی کنیا بزرگ شدم چون همیشه با والدینم به دریاچه تورکانا می رفتیم تا به دنبال باقی مانده های انسان ها بگردیم. و توانستیم که در حفاری، بعد از چندین سال فسیل هایی همانند این را پیدا کنیم که یک تمساح اسلندر-اسنوتد (نوعی تمساح آفریقایی) هست ما تا حالا لاک پشت های غول پیکر، فیل ها و حیوانات مشابهی را کشف کرده ایم. ولی وقتی ۱۲ سالم بود، همانطور که توی عکس هم می بینید در منطقۀ غربی یک کشف خیلی هیجان انگیزی کردیم که در واقع اسکلت این هوموارکتوس(انسان راستقامت) را پیدا کردیم
I could relate to this Homo erectus skeleton very well, because I was the same age that he was when he died. And I imagined him to be tall, dark-skinned. His brothers certainly were able to run long distances chasing prey, probably sweating heavily as they did so. He was very able to use stones effectively as tools. And this individual himself, this one that I'm holding up here, actually had a bad back. He'd probably had an injury as a child. He had a scoliosis and therefore must have been looked after quite carefully by other female, and probably much smaller, members of his family group, to have got to where he did in life, age 12. Unfortunately for him, he fell into a swamp and couldn't get out. Essentially, his bones were rapidly buried and beautifully preserved.
من خیلی خوب می توانستم با این اسکلت هوموارکتوس(انسان راستقامت) ارتباط برقرار کنم چون هنگام مرگش تقریبا هم سن و سال من بوده و توی تصوراتم به نظرم او، قد بلند و با پوستی تیره بود. برادرانش حتما می توانستند مسافت زیادی را به دنبال شکار بدوند و احتمالا عرق خیلی زیادی میریختند که همینطوری هم بوده او قادر بوده تا از سنگ ها به خوبی به عنوان ابزار استفاده کنه و این فرد خودش، همینی که اینجا نشانتان دارم میدهم اتفاقا مشکل کمر(پشت) داشته. احتمالا در بچگی آسیب دیده بوده. گوژپشت بوده و در نتیجه ازش مراقبت میشده نگهداری با دقتی که از طرف مونث های دیگرعضو خانواده بوده که احتمالا از نظر جثه کوچکتر از او بودهاند و این باعث شد تا قبل از مرگش به ۱۲سالگی برسد. متاسفانه او توی مرداب افتاده بوده و نتوانسته بوده که نجات پیدا کند. در اصل استخوان هایش سریعا مدفون شده بودند و به خوبی محافظت شده و سالم باقی ماندند.
And he remained there until 1.6 million years later, when this very famous fossil hunter, Kamoya Kimeu, walked along a small hillside and found that small piece of his skull lying on the surface amongst the pebbles, recognized it as being hominid. It's actually this little piece up here on the top. Well, an excavation was begun immediately, and more and more little bits of skull started to be extracted from the sediment. And what was so fun about it was this: the skull pieces got closer and closer to the roots of the tree, and fairly recently the tree had grown up, but it had found that the skull had captured nice water in the hillside, and so it had decided to grow its roots in and around this, holding it in place and preventing it from washing away down the slope. We began to find limb bones; we found finger bones, the bones of the pelvis, vertebrae, ribs, the collar bones, things that had never, ever been seen before in Homo erectus. It was truly exciting. He had a body very similar to our own, and he was on the threshold of becoming human.
و حدود ۱/۶ میلیون سال بعد وقتی این جستجوگر معرف فسیل ها، "کامویا کیمیو"، در حال بررسی اطراف تپۀ کوچکی بود اون قطعۀ کوچک از استخوان جمجمه اش را بر روی سطح زمین و بین سنگلاخ ها پیدا کرد و تشخیص داد که یک هومینوئید(انسانسان) هست. این قطعه کوچولوی این بالا، همون قطعه پیدا شده هست. بعد عملیات حفاری سریعا آغاز شد و تکه های بیشتر و بیشتری از جمجمه پیدا شد و از رسوبات استخراج شد. و نکته جالب و هیجان انگیز ماجرا این بود که: تکه های جمجمه به ریشه یک درخت نزدیک و نزدیک تر می شدند و درخت تقریبا تازه روییده بود ولی فهمیده بود که جمجمه به خوبی آب پای تپه را در خودش جمع می کنه و بنابراین ریشه هایش در اطراف جمجمه رشد پیدا کرده بودند و سرجایش نگهش داشته بودند تا به پایین تپه نرود. بعد اول استخوانهای دست و پایش را پیدا کردیم، استخوان های انگشتهایش را پیدا کردیم استخوان لگن، ستون مهره ها، دنده ها، ترقوه ها و چیزهایی که هرگز و هیچ وقت توی یک هومو ارکتوس(انسان راست قامت) ندیده بودیم. واقعا هیجان انگیز بود. بدن او کاملا شبیه بدن ما بوده و در مرز تبدیل شدن به انسان.
Well, shortly afterwards, members of his species started to move northwards out of Africa, and you start to see fossils of Homo erectus in Georgia, China and also in parts of Indonesia. So, Homo erectus was the first human ancestor to leave Africa and begin its spread across the globe. Some exciting finds, again, as I mentioned, from Dmanisi, in the Republic of Georgia. But also, surprising finds recently announced from the Island of Flores in Indonesia, where a group of these human ancestors have been isolated, and have become dwarfed, and they're only about a meter in height. But they lived only 18,000 years ago, and that is truly extraordinary to think about.
خوب، مدت کوتاهی بعد از او، اعضای همان گونه شروع کردند از سمت شمال از آفریقا خارج بشوند که میتوانید فسیل های هوموارکتوسها(انسان راست قامت) را در گرجستان، چین و قسمت هایی از اندونزی هم ببینید. پس هومو ارکتوس ها(انسان راستقامت) اولین اجداد انسان ها بودند که آفریقا را ترک کردند و شروع به پخش شدن در سرتاسر کره زمین کردند همانطور که گفتم کشفیات جالب دیگری هم از "دمنیسی" در جمهوری گرجستان هست. ولی شگفت آورترین کشف و حفاری اخیرا در جزایز فلورس در اندونزی بوده است جایی که یک گروه از این اجداد انسان ها ایزوله شده بودند و تبدیل به کوتوله(همان هابیت در فیلم ارباب حلقهها-مترجم) شده بودند و قدی حدود فقط یک متر داشتند و جالب اینجاست که فقط ۱۸ هزار سال پیش زندگی می کرده اند و اگر خوب بهش فکر کنید، این واقعا نکته فوق العاده جالبیه
Just to put this in terms of generations, because people do find it hard to think of time, Homo erectus left Africa 90,000 generations ago. We evolved essentially from an African stock. Again, at about 200,000 years as a fully-fledged us. And we only left Africa about 70,000 years ago. And until 30,000 years ago, at least three upright-walking apes shared the planet Earth.
بگذارید این رو از نظر نسل ها بررسی کنیم زیرا درک ظرف زمانی برای اکثریت یه ذره مشکل هست هومو ارکتوسها(انسان راستقامت) حدود نود هزار نسل قبل آفریقا را ترک کردند در واقع همه ما از شاخهای در آفریقا فرگشت یافته ایم و دوباره بگم که حدود دویست هزار سال پیش به شکل امروزی درآمده ایم. و حدود هفتاد هزار سال پیش از آفریقا بیرون آمدیم. و بعد ۳۰ هزار سال پیش حداقل سه هومینوئید راستقامت دیگه همزمان با ما روی کره زمین زندگی میکردند
The question now is, well, who are we? We're certainly a polluting, wasteful, aggressive species, with a few nice things thrown in, perhaps. (Laughter) For the most part, we're not particularly pleasant at all. We have a much larger brain than our ape ancestors. Is this a good evolutionary adaptation, or is it going to lead us to being the shortest-lived hominid species on planet Earth?
خوب پس سوال اینجا این هست که ما کی هستیم؟ ما مطمئنا گونهای آلودهکننده، مصرفکننده و پرخاشگر هستیم که یک چیزهای کوچک خوب و مفیدی هم داریم، شاید البته. (خنده) ولی عمدتا ما به هیچ وجه خوشایند نیستیم. مغزما بسیاربزرگتراز اجداد ما هست. این تطابق فرگشتی با شرایط مثبت بوده؟ و یا باعث میشود که ما تبدیل به کوتاه عمرترین نوع از گونه هومینوئیدها(انسانسانان) روی زمین باشیم؟
And what is it that really makes us us? I think it's our collective intelligence. It's our ability to write things down, our language and our consciousness. From very primitive beginnings, with a very crude tool kit of stones, we now have a very advanced tool kit, and our tool use has really reached unprecedented levels: we've got buggies to Mars; we've mapped the human genome; and recently even created synthetic life, thanks to Craig Venter.
و اون چیزی که واقعا از ما، ما میسازه چیه؟ من فکر کنم هوش جمعی ما هست. قابلیت ما برای نوشتن و ثبت همه چیز و زبان ما و خودآگاهی ما. از زمان های خیلی نخستین، با ابزارهای زمخت سنگی، تا ابزارهای پیشرفته امروزی و نحوۀ استفاده ما از ابزارها، ما را به مراحل بیسابقهای رسانده ما رباتها را به مریخ فرستادیم، نقشه ژنوم انسان را کشیدیم، و حتی اخیرا زندگی مصنوعی ایجاد کردیم، البته با تشکر از "کریگ ونتر".
And we've also managed to communicate with people all over the world, from extraordinary places. Even from within an excavation in northern Kenya, we can talk to people about what we're doing. As Al Gore so clearly has reminded us, we have reached extraordinary numbers of people on this planet. Human ancestors really only survive on planet Earth, if you look at the fossil record, for about, on average, a million years at a time. We've only been around for the past 200,000 years as a species, yet we've reached a population of more than six and a half billion people.
و همچنین ما توانسته ایم با مردم ارتباط برقرار کنیم، مردمی از سرتاسردنیا، در مکان هایی شگفتآور. حتی در خلال حفاری و کشف فسیل در شمال کنیا، میتوانیم با ملت های مختلف راجع به کارمان صحبت کنیم. همانطور که ال گور خیلی واضح به ما یادآوری کرد، ما به عدد فوق العاده زیادی از لحاظ جمعیت مردم روی زمین رسیده ایم. اجداد انسان ها واقعا فقط روی کره زمین --اگر به سابقه فسیل ها نگاه کنید-- برای حدود، میانگین، یک میلیون سال در هر دوره نجات پیدا کردند. به عنوان یک گونه، فقط حدود دویست هزار سال هست که وجود داشته ایم با این حال به جمعیتی بیشتر از شش و نیم میلیارد رسیده ایم.
And last year, our population grew by 80 million. I mean, these are extraordinary numbers. You can see here, again, taken from Al Gore's book. But what's happened is our technology has removed the checks and balances on our population growth. We have to control our numbers, and I think this is as important as anything else that's being done in the world today. But we have to control our numbers, because we can't really hold it together as a species.
و پارسال جمعیت ما ۸۰ میلیون نفر افزایش داشت. منظورم اینه که این اعداد خارج از تصور هستند. میتوانید اینجا هم ببیینید ، دوباره، از کتاب ال گور. ولی اتفاقی که افتاده اینه که تکنولوژی ما باعث شده تصحیح و تعادل رشد جمعیت از کنترل خارج بشوند. ما باید جمعیت خودمان را کنترل کنیم و به نظرم این موضوع به اندازه هر چیز دیگهای که الان مورد توجه دنیا هست، مهمه. ولی ما باید حتما تعداد جمعیت را کنترل کنیم زیرا اینطوری نمیتوانیم به عنوان یک گونه، خودمان را حفظ کنیم.
My father so appropriately put it, that "We are certainly the only animal that makes conscious choices that are bad for our survival as a species." Can we hold it together? It's important to remember that we all evolved in Africa. We all have an African origin. We have a common past and we share a common future. Evolutionarily speaking, we're just a blip. We're sitting on the edge of a precipice, and we have the tools and the technology at our hands to communicate what needs to be done to hold it together today. We could tell every single human being out there, if we really wanted to. But will we do that, or will we just let nature take its course?
پدرم خیلی خوب این حرف را بازگو میکند که "ما مطمئنا تنها گونه ای هستیم که تصمیمات آگاهانهای می گیریم که برای نجات و استمرار گونه زیستیمان مضر هست." آیا میتوانیم خودمان را جمع و جور کنیم؟ خیلی مهمه که یادمان بماند همۀ ما در آفریقا فرگشت یافتهایم. همه ما اصلیتی آفریقایی داریم. ما گذشته مشترکی داریم و همچنین آیندهای مشترک از دیدگاه فرگشتی ما پشیزی بیشتر نیستیم. بر روی لبه پرتگاهی نشسته ایم و ابزارها و تکنولوژی های مختلفی داریم تا از طریق ارتباط برقرار کردنن بفهمیم چه کارهایی باید انجام بشود تا دنیای امروز به خوبی به کار خودش ادامه بدهد. اگر میخواستیم، میتوانستیم با تک تک انسان های موجود ارتباط برقرار کنیم. ولی واقعا این کار را انجام میدهیم یا میگذاریم که طبیعت سیر طبیعی خودش را طی کند؟
Well, to end on a very positive note, I think evolutionarily speaking, this is probably a fairly good thing, in the end. I'll leave it at that, thank you very much. (Applause)
خوب نکته ای مثبت در پایان بگم، به نظرم از دید فرگشتی این احتمالا در نهایت چیز خوبی هست. من به همین حرف اکتفا می کنم، ازتون خیلی ممنون هستم. (تشویق)