Let's say you despise Western democracy. Democracy, in all its trappings, free elections, town halls, endless debates about the proper role of government. Too messy, too unpredictable, too constraining for your taste. And the way these democracies band together and lecture everyone else about individual rights and freedoms -- it gets under your skin.
بگذارین درنظر بگیریم که شما از دموکراسی غربی خوشتون نمیاد. دموکراسی با تمام تجملات و تشریفاتش، انتخابات آزاد، میتینگهای تبلیغاتی، مناظرههای بیپایان درباره نقش و وظیفه دولت. خیلی به هم ریخته است. خیلی غیرقابل پیش بینی، عامل محدودکنندهای برای سلیقهی شماست. و این طریقه یکجا جمع شدن دموکراسیها و خطاب قرار دادن همه دربارهی خصوص حقوق فردی و آزادیها، این قضیه در درون شما نفوذ میکنه.
So what to do about it? You can call out the hypocrisy and failures of Western democracies and explain how your way is better, but that's never really worked for you. What if you could get the people whose support is the very foundation of these democracies to start questioning the system? Make the idea occur in their own minds that democracy and its institutions are failing them, their elite are corrupt puppet masters and the country they knew is in free fall. To do that, you'll need to infiltrate the information spheres of these democracies. You'll need to turn their most powerful asset -- an open mind -- into their greatest vulnerability. You'll need people to question the truth.
خب راه کار چیه؟ شما میتونید دورویی و شکستهای دموکراسی غربی رو برملا کنید و دربارهی بهتر بودن راه و روش خودتون توضیح بدین، اما این روش هیچ وقت برای شما کار نکرده. اما چی میشد اگر شما به مردمی دسترسی داشتید که که حمایت اونها از این روشهای دموکراسی بسیار بنیادی هست، تا اونها رو در مورد سیستم مورد سوال قرار بدید تا کاری کنیم این جرقه در ذهنشون زده بشه که دموکراسی و نهادهای مرتبط با اون در حال سرخورده کردن اونها هستند افراد با نفوذشان، عروسک گردانهای فاسدی اند و کشوری که میشناختند در در حال سقوط آزاده. برای انجام این کار، شما نیاز به نفوذ در دایره اطلاعاتی این دموکراسیها خواهید داشت شما نیاز دارید که قدرتمند ترین دارایی اونها که یک ذهن باز و روشنفکر هست رو تبدیل به بزرگترین نقطه ضعفشون کنید. به مردمی نیاز دارید که به دنبال واقعیت باشند
Now, you'll be familiar of hacking and leaks that happened in 2016. One was the Democratic National Committee's networks, and the personal email accounts of its staff, later released on WikiLeaks. After that, various online personas, like a supposed Romanian cybercriminal who didn't speak Romanian, aggressively pushed news of these leaks to journalists. The media took the bait. They were consumed by how much the DNC hated Bernie. At the time, it was that narrative that far outshined the news that a group of Russian government sponsored hackers who we called "Advanced Persistent Threat 28," or "APT28" for short, was carrying out these operations against the US.
حالا، شما با هک و نشت اطلاعاتی که در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد بشیتر آشنا خواهید شد که یکی از اونها شبکهی ارتباطی کمیته ملی دموکراتها و اکانتهای شخصی ایمیل کارکنان این کمیته بود که بعدا در ویکی لیکس منتشر شد. بعد از اون شخصیتهای مختلفی در فضای مجازی مثل مجرم سایبری رومانیایی که نمیتونست رومانیایی صحبت کنه ، اطلاعات لو رفته رو خیلی سریع به روزنامه نگاران اطلاع دادند. رسانه نیز طعمه رو گرفت. با این فکر که کمیته ملی دموکراتها چقدر از برنی بدشون میاد. در اون زمان، اون داستانی که اخبار رو مورد توجه قرار داده بود این بود که یک گروه از هکرهای روس که توسط دولت حمایت میشدند که ما اونها رو "تهدید دایمی پیشرفته ۲۸" و یا به اختصار "APT28" مینامیم مجری این عملیاتها در برابر آمریکا بودند
And there was no shortage of evidence. This group of Russian government hackers hadn't just appeared out of nowhere in 2016. We had started tracking this group back in 2014. And the tools that APT28 used to compromise its victims' networks demonstrated a thoughtful, well-resourced effort that had taken place for now over a decade in Moscow's time zone from about 9 am to 6 pm. APT28 loved to prey on the emails and contacts of journalists in Chechnya, the Georgian government, eastern European defense attachés -- all targets with an undeniable interest to the Russian government.
و این قضیه اثبات شده بود. این گروه از هکرهای دولتی روس، افرادی بی هویت نبودند که در سال ۲۰۱۶ از ناکجا آباد آمده باشند. ما پیگیری این گروه رو از سال ۲۰۱۴ شروع کرده بودیم. و ابزارهایی که APT28 در برابر قربانیان اینترنتی خود استفاده میکرد نشاندهنده تلاشی فکرشده و با منابع کافی بود که الان بیشتر از ۱۰ ساله که شکل گرفته در منطقه زمانی مسکو از ساعت ۹صبح تا ۶ عصر. APT28 عاشق این قضیه است که قربانیان خودش رو از ایمیلها و تماسهای روزنامه نگاران چچنی، دولت گرجستان، وابستگان دفاعی اروپای شرقی که تماما هدفهای مورد علاقهی دولت روسیه هستند، شکار کنه.
We weren't the only ones onto this. Governments, research teams across the world, were coming to similar conclusions and observing the same types of operations. But what Russia was doing in 2016 went far beyond espionage. The DNC hack was just one of many where stolen data was posted online accompanied by a sensational narrative, then amplified in social media for lightning-speed adoption by the media. This didn't ring the alarm bells that a nation-state was trying to interfere with the credibility of another's internal affairs.
ما تنها کسانی نبودیم که از این امر با خبر بودیم دولتها، گروههای تحقیقاتی درسراسر جهان هم به نتایجی مشابه ای دست یافته و مشاهدات آنها نیز از این نوع عملیاتها یکسان بودند اما کاری که روسیه در سال ۲۰۱۶ انجام داد مرزهای جاسوسی رو جا به جا کرد کمیته ملی دموکراتها تنها یکی از نهادهایی بود که اطلاعات دزدیده شده آن به صورت آنلاین در دسترس قرار گرفت که با روایتهای حساس همراه شد و بعد در رسانههای جمعی تقویت شد زیرا رسانه قدرت نفوذ بسیار بالا و سریعی داشت. این کار باعث به صدا درآمدن زنگ خطر نشد که یک دولت ملی در صدد مداخله کردن در امور داخلی یک دولت دیگر است
So why, collectively, did we not see this coming? Why did it take months before Americans understood that they were under a state-sponsored information attack? The easy answer is politics. The Obama Administration was caught in a perfect catch-22. By raising the specter that the Russian government was interfering in the US presidential campaign, the Administration risked appearing to meddle in the campaign itself. But the better answer, I think, is that the US and the West were utterly unequipped to recognize and respond to a modern information operation, despite the fact that the US had wielded information with devastating success in an era not so long ago.
پس چرا هیچ کدام از ما متوجه این مساله نشدیم؟ چرا ماهها طول کشید تا آمریکاییها از این مساله باخبر شدند که اونها مورد حمله اطلاعاتی دولتی قرار گرفتهاند جواب ساده این قضیه، سیاست است. سیاست اوباما گرفتار وضعیت کاملا بغرنجی شده بود. با مطرح کردن این قضیه که دولت روسیه در رقابتهای انتخاباتی آمریکا دخالت کرده، حکومت این ریسک رو پذیرفت که خود در رقابتهای انتخاباتی دخالت کنه. اما من فکر میکنم که پاسخ بهتراینه که آمریکا و غرب کاملا منفعل و بی دفاع بودند در شناسایی و واکنش نشان دادن در برابر حملهی اطلاعاتی مثل این. علیرغم این حقیقت که از سازماندهی اطلاعات در ایالات متحده که با موفقیتهایی در زمینه تخریب در یک دوره همراه بود، زمان زیادی نگذشته بود.
Look, so while the US and the West spent the last 20 years caught up in cybersecurity -- what networks to harden, which infrastructure to deem critical, how to set up armies of cyber warriors and cyber commands -- Russia was thinking in far more consequential terms. Before the first iPhone even hit the shelf, the Russian government understood the risks and the opportunity that technology provided and the inter-communication and instant communication it provided us.
توجه کنید در زمانی که ایالات متحده و غرب ۲۰ سال گذشته را در حال تامین امنیت سایبری بودند که چگونه شبکهها رو قویتر کنند، از چه زیر ساختی برای نقاط بحرانی استفاده بشه، چگونه ارتشی از افسران سایبری و دستورات سایبری رو به وجود بیارند، روسیه در فکر موضوعات بسیار مهمتری بود. حتی قبل از اینکه اولین آیفون به فروشگاهها برسه، دولت روسیه متوجه تهدیدها و فرصتهایی شد که این تکنولوژِی به وجود آورده. و ارتباطات درون سازمانی و همینطور ارتباط لحظهای که برای ما به وجود آورد.
As our realities are increasingly based on the information that we're consuming at the palm of our hand and from the news feeds that we're scanning and the hashtags and stories that we see trending, the Russian government was the first to recognize how this evolution had turned your mind into the most exploitable device on the planet. And your mind is particularly exploitable if you're accustomed to an unfettered flow of information, now increasingly curated to your own tastes. This panorama of information that's so interesting to you gives a state, or anyone for that matter, a perfect back door into your mind.
از اونجایی که اصل و اساس ما بر پایه اطلاعات بنا شده ما در حال از پا درآمدن توسط خودمون هستیم و از اخباری که ما میبینیم و هشتگها و داستانهایی که میبینیم ترند شدند، اولین کسی که با خبر شد دولت روسیه بود که چگونه این سیر ذهن شمارو به نفوذ پذیرترین چیز در دنیا تبدیل میکنه. و خصوصا ذهن شما وقتی نفوذپذیر هست که به یک جریان افسار گسیختهی اطلاعاتی عادت کرده باشید. وحالا سلیقهی شما رو هر روز بیشتر از دیروز تحت سلطهی خودش داره این چشم انداز گسترده از اطلاعات که برای شما جالب هست، یا هر کس دیگه که مهم هست،حالتی رو ایجاد میکنه که یک راه خروج پشتی عالی وجود داره
It's this new brand of state-sponsored information operations that can be that much more successful, more insidious, and harder for the target audience -- that includes the media -- to decipher and characterize. If you can get a hashtag trending on Twitter, or chum the waters with fake news directed to audiences primed to receive it, or drive journalists to dissect terabytes of email for a cent of impropriety -- all tactics used in Russian operations -- then you've got a shot at effectively camouflaging your operations in the mind of your target. This is what Russia's long called "reflexive control." It's the ability to use information on someone else so that they make a decision on their own accord that's favorable to you. This is nation-state-grade image control and perception management, and it's conducted by any means, with any tools, network-based or otherwise, that will achieve it.
این شیوه جدید عملیاتهای اطلاعاتی تحت حمایت دولت هست. که میتونه خیلی بیشتر موفق باشه، حیرت انگیزتر باشه، و برای مخاطب هدف که شامل رسانه هم میشه خیلی سخته که این امر رو رمزگشایی و مشخص کنه. اگر شما قابلیت ترند هشتگ در توییتر دارید یا اینکه با اخبار جعلی مستقیما دست به فریبکاری مخاطبی که آماده برای دریافت اون هست بزنید، یا روزنامه نگاران رو تحریک به واکاوی حجم زیادی از ایمیلها برای مسالهی ناچیزی کنید. تمام این تاکتیکها در عملیاتهای روسیه استفاده شد سپس شما این فرصت طلایی رو دارید تا عملیات مخفیانه خود را در درون ذهن مخاطب انجام بدهید. این چیزیه که روسیه اون رو "کنترل واکنشی" نامید این توانایی استفاده از اطلاعات بر روی یک شخص دیگر هست که توانایی تصمیمگیری با اختیار خودشون رو بوجود میاره. که این مورد علاقهی شماست. این یک کنترل بصری و مدیریت عقاید دولتی محسوب میشه و با استفاده ازتمام وسیلههای موجود، تمام ابزارها، اینترنت یا هر طریق دیگهای به این امر دست پیدا خواهند کرد.
Take this for another example. In early February 2014, a few weeks before Russia would invade Crimea, a phone call is posted on YouTube. In it, there's two US diplomats. They sound like they're playing kingmaker in Ukraine, and worse, they curse the EU for its lack of speed and leadership in resolving the crisis. The media covers the phone call, and then the ensuing diplomatic backlash leaves Washington and Europe reeling. And it creates a fissured response and a feckless attitude towards Russia's land grab in Ukraine. Mission accomplished.
یک مثال دیگه در این زمینه. در اوایل فوریه سال ۲۰۱۴، چند هفته قبل از اینکه روسیه به کریمه تجاوز کنه یک تماس تلفنی در یوتیوب منتشر شد. در اون تماس دو دیپلمات آمریکایی بودند انگار که داشتند با اوکراین کینگ میکر (یک بازی تختهای) بازی میکردند. و بدتر اینکه به اتحادیه اروپا برای عدم وجود سرعت عمل و رهبری در حل این بحران ناسزا میگفتند. رسانه این تماس رو تحت پوشش خبری قرار داد و بعد سریعا واکنشهای دیپلماتیک از واشینگتون و اروپا شنیده شد. و بعد باعث بوجود آمدن واکنشی قاطع و نگرشی هوشیارانه در برابر تجاوز روسیه در اوکراین شد. ماموریت انجام شد.
So while hacked phone calls and emails and networks keep grabbing the headlines, the real operations are the ones that are influencing the decisions you make and the opinions you hold, all in the service of a nation-state's strategic interest. This is power in the information age. And this information is all that much more seductive, all that much easier to take at face value and pass on, when it's authentic. Who's not interested in the truth that's presented in phone calls and emails that were never intended for public consumption? But how meaningful is that truth if you don't know why it's being revealed to you?
در زمانی که تماس ها، ایمیلها و شبکههای اینترنتی هک شده در صدر اخبار بود عملیات اصلی چیزهایی بود که بر روی تصمیمهایی که شما میگیرید تاثیر داشت. و عقایدی که در ذهن دارید. تمام اینها علاقمندیهای استراتژیک دولت است. این در عصر اطلاعات یعنی قدرت. این اطلاعات زمانی بیشتر اغوا کننده هستند، و زمانی به راحتی مورد قبول واقع میشوند که که معتبر و قابل اعتماد باشند. چه کسی به شنیدن واقعیتی که در اون تماسها و ایمیلها منتشر شد علاقه نداره که تا الان هیچ وقت برای مصرف عموم در نظر گرفته نشده بود اما واقعیت چقدر میتونه اهمیت داشته باشه اگر بدونید که به چه علتی اون برای شما آشکار شده؟
We must recognize that this place where we're increasingly living, which we've quaintly termed "cyberspace," isn't defined by ones and zeroes, but by information and the people behind it. This is far more than a network of computers and devices. This is a network composed of minds interacting with computers and devices.
ما باید بفهمیم در این محیطی که زندگی ما روز به روز بیشتر به اون وابسته میشه که اون رو بطور عجیبی فضای مجازی نامگذاری کردیم بر اساس صفر و یکها تعریف نشده، بلکه بر اساس اطلاعات و افرادی که در پشت اون هستند ساخته شده این مساله فراتر از یک شبکه بین کامپیوترها و دستگاههای دیگه است. این یک شبکه تشکیل شده از ذهنهاست که با کامپیوترها و دستگاههای الکترونیکی تعامل داره.
And for this network, there's no encryption, there's no firewall, no two-factor authentication, no password complex enough to protect you. What you have for defense is far stronger, it's more adaptable, it's always running the latest version. It's the ability to think critically: call out falsehood, press for the facts. And above all, you must have the courage to unflinchingly pursue the truth.
و برای این شبکه، هیچ رمزگذاری وجود نداره. هیچ محافظی نیست. هیچ احراز هویت دو مرحلهای نیست. هیچ پسووردی بحد کافی پیچیده نیست تا از شما محافظت کنه. چیزی که شما برای دفاع دارید خیلی قویتره، توانایی سازگاری بیشتری داره. همیشه آخرین ورژن اون رو در اختیار دارید. و اون توانایی تفکر انتقادی هست دروغ رو برملا کنید، برای یافتن حقیقت تلاش کنید، و مهمتر از همهی اینها، باید شجاعت داشته باشید. تا بدون شک و تردید حقیقت و راستی رو دنبال کنید.
(Applause)
(تشویق تماشاگران)