People are living longer and societies are getting grayer. You hear about it all the time. You read about it in your newspapers. You hear about it on your television sets. Sometimes, I'm concerned that we hear about it so much that we've come to accept longer lives with a kind of a complacency, even ease. But make no mistake, longer lives can -- and, I believe, will improve quality of life at all ages.
مردم عمر طولانی تری داشته و جوامع خاکستری تر می شوند. شما اینرا بارها می شنوید. در روزنامه ها درموردش می خوانید. در تلویزیون درموردش می شنوید. بعضی وقتها فکر می کنم که زیادی درموردش می شنویم بعضی وقتها فکر می کنم که زیادی درموردش می شنویم طوری که یه جورایی مغرورانه و راحت، عمر طولانی تر را پذیرا شدیم. طوری که یه جورایی مغرورانه و راحت، عمر طولانی تر را پذیرا شدیم. طوری که یه جورایی مغرورانه و راحت، عمر طولانی تر را پذیرا شدیم. اما اشتباه نکنید عمر طولانی تر، بنا به اعتقاد من، می تونه عمر طولانی تر، بنا به اعتقاد من، می تونه کیفیت زندگی را در هر سنی بهبود ببخشه. کیفیت زندگی را در هر سنی بهبود ببخشه.
Now to put this in perspective, let me just zoom out for a minute. More years were added to average life expectancy in the 20th century than all years added across all prior millennia of human evolution combined. In the blink of an eye, we nearly doubled the length of time that we're living. So if you ever feel like you don't have this aging thing quite pegged, don't kick yourself. It's brand new.
حالا برای پرداختن به این مسئله اجازه بدید یه دقیقه به عقب برگردم. سالهای بیشتری در قرن بیستم به میانگین طول عمر اضافه شده سالهای بیشتری در قرن بیستم به میانگین طول عمر اضافه شده سالهای بیشتری در قرن بیستم به میانگین طول عمر اضافه شده این نسبت بیشتر از جمع تمام سالهای تکامل بشری در طول هزاره های پیشین است. این نسبت بیشتر از جمع تمام سالهای تکامل بشری در طول هزاره های پیشین است. این نسبت بیشتر از جمع تمام سالهای تکامل بشری در طول هزاره های پیشین است. در یه چشم بهم زدن ما تقریبا" طول زمان زندگی مان را دوبرابر کردیم. ما تقریبا" طول زمان زندگی مان را دوبرابر کردیم. بنابراین اگه این احساس را دارید که طول عمر استوار و محکمی ندارید خود را سرزنش نکنید. این یه مسئله خیلی تازه ای است.
And because fertility rates fell across that very same period that life expectancy was going up, that pyramid that has always represented the distribution of age in the population, with many young ones at the bottom winnowed to a tiny peak of older people who make it and survive to old age, is being reshaped into a rectangle.
و چون درست در همان زمانی که طول عمر رو به افزایش بود، میزان باروری کاهش پیدا کرد، و چون درست در همان زمانی که طول عمر رو به افزایش بود، میزان باروری کاهش پیدا کرد، و چون درست در همان زمانی که طول عمر رو به افزایش بود، میزان باروری کاهش پیدا کرد، هرمی که همواره نشانگر سن جمعیت بود، هرمی که همواره نشانگر سن جمعیت بود، ومتشکل از تعداد بسیاری افراد جوان در قاعده و تعداد کم افراد مسن در نوک هرم بود، با افزایش طول عمر افراد پیر، داره شکلش از هرم به مستطیل تغییر پیدا می کنه. با افزایش طول عمر افراد پیر، داره شکلش از هرم به مستطیل تغییر پیدا می کنه. با افزایش طول عمر افراد پیر، داره شکلش از هرم به مستطیل تغییر پیدا می کنه.
And now, if you're the kind of person who can get chills from population statistics,
وحالا، اگه شما جزء اون دسته افرادی هستید که از آمار جمعیت به وحشت می افتند، وحالا، اگه شما جزء اون دسته افرادی هستید که از آمار جمعیت به وحشت می افتند،
(Laughter)
این مورد واقعا" ترس هم داره.
these are the ones that should do it. Because what that means is that for the first time in the history of the species, the majority of babies born in the developed world are having the opportunity to grow old.
چون بدین معنی است که برای اولین بار در تاریخ گونه های بشری، اکثر کودکانی که در جوامع پیشرفته بدنیا می آیند اکثر کودکانی که در جوامع پیشرفته بدنیا می آیند شانس داشتن عمری طولانی را دارند. شانس داشتن عمری طولانی را دارند.
How did this happen? Well, we're no genetically hardier than our ancestors were 10,000 years ago. This increase in life expectancy is the remarkable product of culture -- the crucible that holds science and technology and wide-scale changes in behavior that improve health and well-being. Through cultural changes, our ancestors largely eliminated early death so that people can now live out their full lives.
چطور این اتفاق رخ داد؟ خُب ما از لحاظ ژنتیکی خیلی قوی تر از اجدادمان در دهها هزار سال پیش نیستیم. خُب ما از لحاظ ژنتیکی خیلی قوی تر از اجدادمان در دهها هزار سال پیش نیستیم. این افزایش طول عمر این محصول فوق العادۀ فرهنگ است بوتۀ آزمایشی که دربر گیرندۀ علم و تکنولوژی بوتۀ آزمایشی که دربر گیرندۀ علم و تکنولوژی و تغییرات گستردۀ رفتاری است که باعث بهبود سلامتی و سالم بودن است. اجداد ما در مسیر تغییرات فرهنگی اجداد ما در مسیر تغییرات فرهنگی مرگ زودرس را بطور چشمگیری از بین بردند بنابراین مردم می توانند عمر طولانی تر از معمول داشته باشند.
Now there are problems associated with aging -- diseases, poverty, loss of social status. It's hardly time to rest on our laurels. But the more we learn about aging, the clearer it becomes that a sweeping downward course is grossly inaccurate. Aging brings some rather remarkable improvements -- increased knowledge, expertise -- and emotional aspects of life improve. That's right, older people are happy. They're happier than middle-aged people, and younger people, certainly.
حال مشکلاتی در رابطه با عمر طولانی وجود دارد بیماری ها، فقر، فقدان منزلت اجتماعی. وقت نیست که از موفقیت های خود خرسند باشیم. اما هرچه بیشتر از پیری می دانیم بیشتر آشکار می شود که یک روند کاهش همه جانبه ، بشدت نادرست است. یک روند کاهش همه جانبه ، بشدت نادرست است. پیری، یه سری پیشرفتهای چشمگیری بهمراه داشته --دانش و تجربۀ بالاتر -- و جنبه های احساسی زندگی بهتر می شود. درسته، افراد پیرتر خوشحالند. درسته، افراد پیرتر خوشحالند. اونا خوشحال تر از افراد میانسال و بطور قطع جوان تر ها، هستند. اونا خوشحال تر از افراد میانسال و بطور قطع جوان تر ها، هستند.
(Laughter)
مطالعات پیوسته منجر به نتیجۀ یکسانی شدند.
Study after study is coming to the same conclusion.
مطالعات پیوسته منجر به نتیجۀ یکسانی شدند.
The CDC recently conducted a survey where they asked respondents simply to tell them whether they experienced significant psychological distress in the previous week. And fewer older people answered affirmatively to that question than middle-aged people, and younger people as well. And a recent Gallup poll asked participants how much stress and worry and anger they had experienced the previous day. And stress, worry, anger all decrease with age.
CDC اخیرا" یه نظر خواهی انجام داده که در اون از شرکت کنندگان خواسته که بهشون بگن که آیا در هفتۀ گذشته، مشکل روانی مشخصی داشته اند. که آیا در هفتۀ گذشته، مشکل روانی مشخصی داشته اند. و تعداد کمتری افراد مسن نسبت به میانسال و همینطور جوانان، پاسخ مثبت دادند. و تعداد کمتری افراد مسن نسبت به میانسال و همینطور جوانان، پاسخ مثبت دادند. و تعداد کمتری افراد مسن نسبت به میانسال و همینطور جوانان، پاسخ مثبت دادند. و در نظر سنجی اخیر "گلُپ" از شرکت کنندگان سوال شد که چقدر در روز گذشته ، استرس و نگرانی و خشم داشتند. که چقدر در روز گذشته ، استرس و نگرانی و خشم داشتند. و استرس، نگرانی و خشم ، همه با افزایش سن، کاهش می یافت. و استرس، نگرانی و خشم ، همه با افزایش سن، کاهش می یافت.
Now social scientists call this the paradox of aging. I mean, after all, aging is not a piece of cake. So we've asked all sorts of questions to see if we could undo this finding. We've asked whether it may be that the current generations of older people are and always have been the greatest generations. That is that younger people today may not typically experience these improvements as they grow older. We've asked, well, maybe older people are just trying to put a positive spin on an otherwise depressing existence.
اکنون ، دانشمندان اجتماعی، این امر را تناقض پیری می نامند. بهر حال، پیری چیز راحتی نیست. بدین ترتیب ما هر نوع پرسشی را انجام دادیم تا ببینیم می تونیم این یافته را خنثی کنیم. پرسیدیم آیا می شه که نسل کنونی افراد پیر تر، یهترین نسل بوده و باشند. یهترین نسل بوده و باشند. همینه که امروزه جوان ترها عموما" این پیشرفت ها را همزمان با افزایش عمرشان، تجربه نمی کنند. عموما" این پیشرفت ها را همزمان با افزایش عمرشان، تجربه نمی کنند. ما این سوال را پرسیدیم که خُب شاید افراد مسن تر فقط سعی دارند تا ظاهری مثبت به شرایط به گونه ای نا امیدانه بدهند.
(Laughter)
(خنده حاضرین)
But the more we've tried to disavow this finding, the more evidence we find to support it.
اما هرچه بیشتر سعی در انکار این یافته کردیم شواهد بیشتری دال بر تایید آن یافتیم. شواهد بیشتری دال بر تایید آن یافتیم.
Years ago, my colleagues and I embarked on a study where we followed the same group of people over a 10-year period. Originally, the sample was aged 18 to 94. And we studied whether and how their emotional experiences changed as they grew older. Our participants would carry electronic pagers for a week at a time, and we'd page them throughout the day and evenings at random times. And every time we paged them, we'd ask them to answer several questions -- "On a one to seven scale, how happy are you right now?" "How sad are you right now?" "How frustrated are you right now?" -- so that we could get a sense of the kinds of emotions and feelings they were having in their day-to-day lives.
سالها پیش، من و همکارانم درصدد انجام مطا لعه ای برآمدیم که در آن، یک گروه خاص از مردم را در طول ده سال تحت نظر گرفتیم. در اصل سن آنها بین 18 تا 94 سال بود. و ما بررسی کردیم که چطور و چگونه تجربیات احساسی آنها طی گذشت زمان تغییر می کند. و ما بررسی کردیم که چطور و چگونه تجربیات احساسی آنها طی گذشت زمان تغییر می کند. شرکت کنندگان ما هر هفته یک پیجر الکترونیکی را با خود حمل می کردند شرکت کنندگان ما هر هفته یک پیجر الکترونیکی را با خود حمل می کردند و ما بطور متناوب در طول روز و شب، آنها را پیج می کردیم. و هر بار که اونا رو پیج می کردیم ازشون می خواستیم که به چند سوال پاسخ دهند و از عدد یک تا هفت، جوابها را رده بندی کنند، چقدر الآن خوشحالید؟ چقدر الآن ناراحتید؟ چقدر الآن نا امیدید؟ بدین ترتیب می تونستیم از حالات و احساسات اونا در زندگی روزمره شان نشانی بگیریم. بدین ترتیب می تونستیم حالات و احساسات اونا در زندگی روزمره شان را درک کنیم بدین ترتیب می تونستیم حالات و احساسات اونا در زندگی روزمره شان را درک کنیم
And using this intense study of individuals, we find that it's not one particular generation that's doing better than the others, but the same individuals over time come to report relatively greater positive experience. Now you see this slight downturn at very advanced ages. And there is a slight downturn. But at no point does it return to the levels we see in early adulthood.
و با استفاده از این مطالعۀ فشرده درمورد اشخاص، و با استفاده از این مطالعۀ فشرده درمورد اشخاص، دریافتیم که تنها یک نسل بخصوص نیست که بهتر از بقیه باشه دریافتیم که تنها یک نسل بخصوص نیست که بهتر از بقیه باشه بلکه همون اشخاص طی گذشت زمان عملکرد مثبت تقریبا" بیشتری را نشان داده اند. عملکرد مثبت تقریبا" بیشتری را نشان داده اند. حالا شما شاهد این کاهش مختصر در سن خیلی بالا هستید. حالا شما شاهد این کاهش مختصر در سن خیلی بالا هستید. و کاهش مختصری وجود داره. اما هیچگاه به نقطه ای که در ابتدای بزرگسالی شاهدش بودیم، برنمی گرده. اما هیچگاه به نقطه ای که در ابتدای بزرگسالی شاهدش بودیم، برنمی گرده. اما هیچگاه به نقطه ای که در ابتدای بزرگسالی شاهدش بودیم، برنمی گرده.
Now it's really too simplistic to say that older people are "happy." In our study, they are more positive. But they're also more likely than younger people to experience mixed emotions -- sadness at the same time you experience happiness; you know, that tear in the eye when you're smiling at a friend. And other research has shown that older people seem to engage with sadness more comfortably. They're more accepting of sadness than younger people are. And we suspect that this may help to explain why older people are better than younger people at solving hotly charged emotional conflicts and debates. Older people can view injustice with compassion, but not despair.
حالا خیلی ساده نگرانه است که بگیم افراد پیرتر، شاد هستند. اونا در مطالعات ما مثبت تر جلوه می کنند، اما نسبت به افراد جوان، احتمال بیشتری می ره که احساسات نامفهومی را نیز داشته باشند. اما نسبت به افراد جوان، احتمال بیشتری می ره که احساسات نامفهومی را نیز داشته باشند. احساس غم و اندوه همزمان با احساس خوشحالی؛ می دونید، همون اشکی که هنگام لبخند به یه دوست در چشماتون حلقه می زنه. می دونید، همون اشکی که هنگام لبخند به یه دوست در چشماتون حلقه می زنه. و تحقیقات دیگه نشون داده که افراد مسن تر برخورد راحت تری نسبت به ناراحتی دارند. که افراد مسن تر برخورد راحت تری نسبت به ناراحتی دارند. اونا نسبت به افراد جوان تر، بیشتر پذیرای ناراحتی هستند. و گمان می کنیم که این امر به توضیح این موضوع کمک کنه که چرا افراد مسن تر در حل درگیریها ومجادلات بشدت عاطفی، بهتر از جوانان هستند. که چرا افراد مسن تر در حل درگیریها ومجادلات بشدت عاطفی، بهتر از جوانان هستند. افراد مسن تر، نگاهی دلسوزانه به بی عدالتی دارند، نه نگاهی نا امیدانه. افراد مسن تر، نگاهی دلسوزانه به بی عدالتی دارند، نه نگاهی نا امیدانه. افراد مسن تر، نگاهی دلسوزانه به بی عدالتی دارند، نه نگاهی نا امیدانه.
And all things being equal, older people direct their cognitive resources, like attention and memory, to positive information more than negative. If we show older, middle-aged, younger people images, like the ones you see on the screen, and we later ask them to recall all the images that they can, older people, but not younger people, remember more positive images than negative images. We've asked older and younger people to view faces in laboratory studies, some frowning, some smiling. Older people look toward the smiling faces and away from the frowning, angry faces. In day-to-day life, this translates into greater enjoyment and satisfaction.
و همه چیز برایشان یکسان است افراد مسن تر، منابع شناختی خود مثل توجه و حافظه را بیشتر به سمت مثبت سوق می دهند تا به سمت منفی. اگه عکسهایی که شما روی پرده می بینید را به افراد مسن تر، میانسال، وافراد جوان تر نشان بدیم، اگه عکسهایی که شما روی پرده می بینید را به افراد مسن تر، میانسال، وافراد جوان تر نشان بدیم، و بعدا" ازشون بخواهیم هر تعدادی را که می توانند بخاطر بیاورند و بعدا" ازشون بخواهیم هر تعدادی را که می توانند بخاطر بیاورند افراد مسن تر، نه افراد جوان تر عکسهای مثبت بیشتری را نسبت به عکسهای منفی بخاطر می آورند. عکسهای مثبت بیشتری را نسبت به عکسهای منفی بخاطر می آورند. ما هم از پیرترها و هم جوان ترها خواستیم تا به یه سری چهره در آزمایشگاه مطالعاتی ما نگاه کنند بعضی چهره ها اخم آلود و بعضی خندان. نگاه پیرترها به سمت صورتهای خندان و به دور از صورتهای اخمو و عصبانی بود. مفهموم آن در زندگی روزمره یعنی لذت و خشنودی بیشتر. مفهموم آن در زندگی روزمره یعنی لذت و خشنودی بیشتر. مفهموم آن در زندگی روزمره یعنی لذت و خشنودی بیشتر.
But as social scientists, we continue to ask about possible alternatives. We've said, well, maybe older people report more positive emotions because they're cognitively impaired.
اما بعنوان دانشمندان روابط اجتماعی، ما به پرسش درمورد جایگزینهای ممکن ادامه می دیم. ما گفتیم که خُب شاید افراد مسن تر بدلیل نقصان شناختی، احساسات مثبت تری بروز می دهند. بدلیل نقصان شناختی، احساسات مثبت تری بروز می دهند.
(Laughter)
(خندۀ حاضرین)
We've said, could it be that positive emotions are simply easier to process than negative emotions, and so you switch to the positive emotions? Maybe our neural centers in our brain are degraded such that we're unable to process negative emotions anymore. But that's not the case. The most mentally sharp older adults are the ones who show this positivity effect the most. And under conditions where it really matters, older people do process the negative information just as well as the positive information.
گفتیم آیا ممکنه که خیلی ساده، روند احساسات مثبت آسانتر از احساسات منفی باشه و بهمین دلیل شما به سمت احساسات مثبت تغییر جهت می دهید؟ شاید مراکز عصبی مغزمان طوری تحلیل رفته شاید مراکز عصبی مغزمان طوری تحلیل رفته که دیگه نمی تونیم احساسات منفی را پردازش کنیم. اما موضوع این نیست. افراد مسن با هوش بسیار بالا کسانی هستند که از همه بیشتر این عکس العمل مثبت را بروز می دهند. و تحت شرایطی که موضوع با اهمیت باشه افراد مسن، اطلاعات منفی را به همان نسبت اطلاعات مثبت پردازش می کنند. افراد مسن، اطلاعات منفی را به همان نسبت اطلاعات مثبت پردازش می کنند.
So how can this be? Well, in our research, we've found that these changes are grounded fundamentally in the uniquely human ability to monitor time -- not just clock time and calendar time, but lifetime. And if there's a paradox of aging, it's that recognizing that we won't live forever changes our perspective on life in positive ways. When time horizons are long and nebulous, as they typically are in youth, people are constantly preparing, trying to soak up all the information they possibly can, taking risks, exploring. We might spend time with people we don't even like because it's somehow interesting. We might learn something unexpected.
خُب این چطور ممکنه؟ خُب ما در تحقیقاتمان دریافتیم که این تغییرات خُب ما در تحقیقاتمان دریافتیم که این تغییرات اساسا" ریشه در توانایی منحصر به فرد بشر در کنترل زمان است اساسا" ریشه در توانایی منحصر به فرد بشر در کنترل زمان است نه فقط زمان ساعتی یا تقویمی، بلکه زمان طول عمر. نه فقط زمان ساعتی یا تقویمی، بلکه زمان طول عمر. و اگر تناقضی دربارۀ پیر شدن وجود دارد، اینه که، وقوف بر این امر که تا ابد زنده نمی مانیم، دیدگاه ما را نسبت به زندگی، مثبت می کنه. دیدگاه ما را نسبت به زندگی، مثبت می کنه. وقتی افقهای زمانی، طولانی و نامشخص هستند مثل اونی که عموما" در دوران جوانی است مردم دائم در حال آماده شدن هستند و هر چه بیشتر سعی در جذب تمام اطلاعات ممکن دارند ریسک کرده و کند و کاو می کنند. ممکنه با آدمهایی که حتی دوستشون نداریم وقت بگذرانیم چون یه جورایی جالبه. شاید یه چیز غیر منتظره ای یاد بگیریم.
(Laughter)
(خندۀ حاضرین)
We go on blind dates.
ما سر قرار ملاقات می ریم.
(Laughter)
(خندۀ حاضرین)
You know, after all, if it doesn't work out, there's always tomorrow. People over 50 don't go on blind dates.
میدونید، آخرش اگه کار نکنه، همیشه فردایی وجود داره. میدونید، آخرش اگه کار نکنه، همیشه فردایی وجود داره. مردم بالای 50 سال قرار ملاقات با افراد ناشناس نمی گذارند .
(Laughter)
مردم بالای 50 سال قرار ملاقات با افراد ناشناس نمی گذارند .
(خندۀ حاضرین)
As we age, our time horizons grow shorter and our goals change. When we recognize that we don't have all the time in the world, we see our priorities most clearly. We take less notice of trivial matters. We savor life. We're more appreciative, more open to reconciliation. We invest in more emotionally important parts of life, and life gets better, so we're happier day-to-day. But that same shift in perspective leads us to have less tolerance than ever for injustice.
همینطور که پا به سن می زاریم افقهای زمانی مان کوتاه تر شده و اهدافمان تغییر می کند. وقتی می فهمیم که به اندازۀ دنیا وقت نداریم، اولویت هایمان را بروشنی کامل می بینیم. به مسائل جزئی، اهمیت کمتری می دیم. از زندگی لذت می بریم. قدرشناس تر و نسبت به صلح ودوستی پذیرا تر هستیم. قدرشناس تر و نسبت به صلح ودوستی پذیرا تر هستیم. روی بخشهای احساسی تر مهم زندگی سرمایه گذاری می کنیم و زندگی بهتر می شه و بنابراین ما روز به روز خوشحال تر می شیم. اما همون تغییر دیدگاه باعث می شه که تحمل کمتری نسبت به بی عدالتی داشته باشیم. که تحمل کمتری نسبت به بی عدالتی داشته باشیم.
By 2015, there will be more people in the United States over the age of 60 than under 15. What will happen to societies that are top-heavy with older people? The numbers won't determine the outcome. Culture will. If we invest in science and technology and find solutions for the real problems that older people face and we capitalize on the very real strengths of older people, then added years of life can dramatically improve quality of life at all ages. Societies with millions of talented, emotionally stable citizens who are healthier and better educated than any generations before them, armed with knowledge about the practical matters of life and motivated to solve the big issues can be better societies than we have ever known.
تا سال 2015 تعداد افراد بالای 60 سال در ایالات متحده بیشتر از افراد زیر15 سال می شه. تعداد افراد بالای 60 سال در ایالات متحده بیشتر از افراد زیر15 سال می شه. تعداد افراد بالای 60 سال در ایالات متحده بیشتر از افراد زیر15 سال می شه. چی بر سر جامعه ای که پر از افراد مسن تر است، می یاد؟ چی بر سر جامعه ای که پر از افراد مسن تر است، می یاد؟ ارقام، تعیین کنندۀ نتیجه نیست. ارقام، تعیین کنندۀ نتیجه نیست. فرهنگ تعیین کننده است. اگه ما روی علم و تکنولوژی سرمایه گذاری کرده و راه حلی برای مشکلات واقعی پیرترها بیابیم و راه حلی برای مشکلات واقعی پیرترها بیابیم و از نقاط قوت بسیار حقیقی افراد مسن تر بهره ببیریم، و از نقاط قوت بسیار حقیقی افراد مسن تر بهره ببیریم، و از نقاط قوت بسیار حقیقی افراد مسن تر بهره ببیریم، اونوقت، سالهای افزودۀ زندگی می تونه بطور خارق العاده ای، کیفیت زندگی را در تمامی سنها بهبود ببخشد. می تونه بطور خارق العاده ای، کیفیت زندگی را در تمامی سنها بهبود ببخشد. جوامعی با میلیونها شهروند با استعداد و با ثبات روحی جوامعی با میلیونها شهروند با استعداد و با ثبات روحی که سالمتر و تحصیل کرده تر از هر نسلی قبل تر از خود هستند، که سالمتر و تحصیل کرده تر از هر نسلی قبل تر از خود هستند، مجهز به سلاح دانش دربارۀ مسائل اصلی و حقیقی زندگی مجهز به سلاح دانش دربارۀ مسائل اصلی و حقیقی زندگی و با انگیزۀ رفع مشکلات بزرگ و با انگیزۀ رفع مشکلات بزرگ می توانند، جوامع بهتری نسبت به آنچه تا کنون می شناختیم، باشند. می توانند، جوامع بهتری نسبت به آنچه تا کنون می شناختیم، باشند.
My father, who is 92, likes to say, "Let's stop talking only about how to save the old folks and start talking about how to get them to save us all."
پدرم که 92 سالشه، دوست داره بگه پدرم که 92 سالشه، دوست داره بگه " بسه، فقط درمورد اینکه چطور پیرترها را نجات بدید، صحبت نکنید " بسه، فقط درمورد اینکه چطور پیرترها را نجات بدید، صحبت نکنید از این بگید که چطور می تونید از اونها برای نجات همه مان استفاده کنید" از این بگید که چطور می تونید از اونها برای نجات همه مان استفاده کنید"
Thank you.
متشکرم.
(Applause)
(تشویق حاضرین)