Tonight, I want to have a conversation about this incredible global issue that's at the intersection of land use, food and environment, something we can all relate to, and what I've been calling the other inconvenient truth.
من امشب میخواهم گقتگویی دربارهی موضوع شگفت آور جهانی داشته باشم که محل تلاقی استفاده از زمین ، غذا و محیط زیست است، چیزی که ما همگی با آن ارتباط برقرار می کنیم، و چیزی که من واقعیت ناراحت کننده دیگری می نامم.
But first, I want to take you on a little journey. Let's first visit our planet, but at night, and from space. This is what our planet looks like from outer space at nighttime, if you were to take a satellite and travel around the planet. And the thing you would notice first, of course, is how dominant the human presence on our planet is. We see cities, we see oil fields, you can even make out fishing fleets in the sea, that we are dominating much of our planet, and mostly through the use of energy that we see here at night. But let's go back and drop it a little deeper and look during the daytime. What we see during the day is our landscapes.
اما اول، می خواهم شما را به سفر کوتاهی ببرم. اول سیاره مون رو از فضا و در شب ببینیم. این تصویر سیاره ما از فضاست در شب، اگر شما سوار یک ماهواره شوید و سفر کنین دور تا دور زمین. چیزی که اول از همه توجهتون رو جلب می کنه، البته، حضور غالب انسان روی سیاره است. ما شهرها را می بینیم، میادین نفتی را می بینیم، حتی کشتی های ماهیگیری قابل تشخیص در دریا نشون می دن سلطه ما را بر این کره خاکی، و عموماً استفاده ما از انرژی است که اینجا در شب دیده می شود. بگذارید برگردیم و یه کم عمیق تر و در طول روز نگاه کنیم. چیزی که در روشنایی روز میبینیم منظر و چشم اندازهای اطراف ماست.
This is part of the Amazon Basin, a place called Rondônia in the south-center part of the Brazilian Amazon. If you look really carefully in the upper right-hand corner, you're going to see a thin white line, which is a road that was built in the 1970s. If we come back to the same place in 2001, what we're going to find is that these roads spurt off more roads, and more roads after that, at the end of which is a small clearing in the rainforest where there are going to be a few cows. These cows are used for beef. We're going to eat these cows. And these cows are eaten basically in South America, in Brazil and Argentina. They're not being shipped up here. But this kind of fishbone pattern of deforestation is something we notice a lot of around the tropics, especially in this part of the world.
این بخشی از حوزه رودخانه آمازون به نام راندونیا است، واقع در جنوب مرکزی آمازون برزیل. اگر با دقت به گوشه بالا سمت راست نگاه کنین، یه خط نازک سفید رو می بینین، که جاده ایی است که در دهه ۷۰ میلادی ساخته شده است. اگر در سال ۲۰۰۱ به همین محل برگردین، می بینین که این جاده ها منتج شدن به جاده های بیشتر و راههای بیشتر متصل به آنها، که در انتها یه منطقه روشن در این جنگلهای بارانی دیده می شه جایی که تعدادی گاو در آن قرار دارند. این گاوها پروار می شن و ما گوشتشون رو می خوریم. این گاوها در اصل در آمریکای جنوبی خورده می شوند، در برزیل و آرژانتین. اونها به این بالا (آمریکای شمالی) آورده نمی شن. این الگوی استخوان ماهی شکل تخریب جنگل ها در نواحی استوایی زیاد دیده می شود، به خصوص در این منطقه از دنیا.
If we go a little bit further south in our little tour of the world, we can go to the Bolivian edge of the Amazon, here also in 1975, and if you look really carefully, there's a thin white line through that kind of seam, and there's a lone farmer out there in the middle of the primeval jungle. Let's come back again a few years later, here in 2003, and we'll see that that landscape actually looks a lot more like Iowa than it does like a rainforest. In fact, what you're seeing here are soybean fields. These soybeans are being shipped to Europe and to China as animal feed, especially after the mad cow disease scare about a decade ago, where we don't want to feed animals animal protein anymore, because that can transmit disease. Instead, we want to feed them more vegetable proteins. So soybeans have really exploded, showing how trade and globalization are really responsible for the connections to rainforests and the Amazon -- an incredibly strange and interconnected world that we have today.
اگر در این تور جهانی مون، کمی بیشتر به جنوب برویم، می تونیم به لبه بولیویایی آمازون برویم، باز هم در سال ۱۹۷۵، که اگر با دقت نگاه کنین، یه خط نازک سفید شبیه یه درز باریک وجود دارد، و یه کشاورز تنها در میان این جنگلهای کهن. حالا با یه چند سالی فاصله، به همین جا در سال ۲۰۰۳ برمی گردیم، و می بینین که منظره در حقیقت بیشتر شبیه مزارع کشت و کار واقع در لوای آمریکاست تا شبیه یه جنگل بارانی. در حقیقت چیزی که اینجا می بینین مزارع کشت دانه سویاست. این دانه های سویا به اروپا و چین ارسال می شن برای تغذیه حیوانات، به ویژه بعد از وحشت از جنون گاوی در حدود یک دهه پیش، که دیگر علاقه نداریم حیوانات را با پروتئین حیوانی تغذیه کنیم چونکه می توانند عامل انتقال بیماری شوند. به جای آن، می خواهیم بیشتر از پروتئین گیاهی برای تغذیه حیوانات استفاده کنیم. در نتیجه مزارع دانه های سویا واقعاً در حال انفجار هستند، و نشان می دهند که چگونه جهانی شدن و روندهای اخیر در حقیقت مسئول ارتباط های به جنگل های بارانی و آمازون هستند -- حقیقتاً دنیای کنونی ما عجیب و به هم تنیده است.
Well, again and again, what we find as we look around the world in our little tour of the world is that landscape after landscape after landscape have been cleared and altered for growing food and other crops.
به همین ترتیب، بارها و بارها، می بینیم در این تور کوتاهمون در دنیا که منظره پشت منظره پشت منظره در حال پاکسازی و تبدیل به نواحی کشت غذا و محصولات دیگر است.
So one of the questions we've been asking is, how much of the world is used to grow food, and where is it exactly, and how can we change that into the future, and what does it mean? Well, our team has been looking at this on a global scale, using satellite data and ground-based data kind of to track farming on a global scale. And this is what we found, and it's startling. This map shows the presence of agriculture on planet Earth. The green areas are the areas we use to grow crops, like wheat or soybeans or corn or rice or whatever. That's 16 million square kilometers' worth of land. If you put it all together in one place, it'd be the size of South America. The second area, in brown, is the world's pastures and rangelands, where our animals live. That area's about 30 million square kilometers, or about an Africa's worth of land, a huge amount of land, and it's the best land, of course, is what you see. And what's left is, like, the middle of the Sahara Desert, or Siberia, or the middle of a rain forest. We're using a planet's worth of land already. If we look at this carefully, we find it's about 40 percent of the Earth's land surface is devoted to agriculture, and it's 60 times larger than all the areas we complain about, our suburban sprawl and our cities where we mostly live. Half of humanity lives in cities today, but a 60-times-larger area is used to grow food. So this is an amazing kind of result, and it really shocked us when we looked at that.
یکی از سوالاتی که می پرسیم این است که چه بخشی از دنیا برای کشت غذا استفاده می شود و اون دقیقاً کجاست و چگونه می تونیم اون رو در آینده تغییر دهیم و آن به چه معناست؟ خب، گروه ما به این مسئله در مقیاس جهانی نگاه می کند و از داده های ماهواره ایی و زمینی مربوط به کشاورزی در مقیاس جهانی نگاه می کند. و این چیز شگفت انگیزی است که پیدا کرده ایم. این نقشه حضور صنعت کشاورزی را بر روی کره زمین نشان می دهد. نواحی سبز رنگ مناطقی هستند که ما برای پرورش محصولاتی نظیر گندم، دانه سویا، ذرت، برنج، یا هر چیز دیگری استفاده می کنیم. این نواحی مساحتی حدود ۱۶ میلیون کیلومتر مربع از زمین را اشغال می کنند. اگر همه این نواحی پراکنده را کنار هم قرار دهید، اندازه ایی برابر با آمریکای جنوبی پیدا می کند. نواحی قهوه ایی رنگ بعدی چراگاه ها و مراتع، جایی که حیوانات ما در آن زندگی می کنند، می باشند. این نواحی حدود ۳۰ میلیون کیلومتر مربع یا تقریباً هم مساحت با قاره آفریقا می باشند، مساحت بسیار گسترده و البته با بهترین کیفیت که می بینید. و باقیمانده مانند وسط صحرای بزرگ آفریقا یا سیبری یا اعماق جنگل های بارانی است. ما در حال استفاده از از زمینی به مساحت کل زمین هستیم. اگر به دقت نگاه کنیم می بینیم که حدود ۴۰ درصد سطح خشکی زمین به کشاورزی اختصاص داده شده است و این حدود ۶۰ برابر بزرگتر از کل مساحتی است که ما درباره آن شکایت می کنیم٬ حومه های شهرها و شهرهای بزرگ که اکثر ما در آن زندگی می کنیم. امروزه نیمی از جمعیت بشر در شهرها زندگی می کند، اما مساحتی با بزرگی ۶۰ برابر برای پرورش غذا استفاده می شود. خب این نتیجه شگفت آوری است و ما حقیقتاً شوکه شدیم وقتی به آن نگاه کردیم.
So we're using an enormous amount of land for agriculture, but also we're using a lot of water. This is a photograph flying into Arizona, and when you look at it, you're like, "What are they growing here?" It turns out they're growing lettuce in the middle of the desert using water sprayed on top. Now, the irony is, it's probably sold in our supermarket shelves in the Twin Cities. But what's really interesting is, this water's got to come from some place, and it comes from here, the Colorado River in North America. Well, the Colorado on a typical day in the 1950s, this is just, you know, not a flood, not a drought, kind of an average day, it looks something like this. But if we come back today, during a normal condition to the exact same location, this is what's left. The difference is mainly irrigating the desert for food, or maybe golf courses in Scottsdale, you take your pick. Well, this is a lot of water, and again, we're mining water and using it to grow food, and today, if you travel down further down the Colorado, it dries up completely and no longer flows into the ocean. We've literally consumed an entire river in North America for irrigation.
پس ما حجم بسیار بزرگی از زمین را برای کشاورزی استفاده می کنیم اما همچنین ما مقدار بسیار زیادی آب هم مصرف می کنیم. این عکسی از آریزونا است و اگر نگاهی بندازین و بپرسین "آنها اینجا چه می پرورند؟" معلوم می شود در اعماق این صحراها آنها کاهو کشت می کنند و آب را از بالا بر روی آنها اسپری می کنند. حالا نکته جالب این است که این کاهوها احتمالاً در قفسه های سوپرمارکتهای شهرهای دوقلو فروخته می شوند. اما نکته جالب تر این است که آب باید منتقل بشه از یه محلی دورتر و در اصل از رودخانه کلرادو در آمریکای شمالی به اینجا آورده می شود. حالا، کلرادو در یک روز معمولی در دهه ۱۹۵۰ میلادی یه روزی که نه سیلی آمده و نه خشکسالی شده است در یه روز کاملاً معمولی، این شکلی است. اما اگر در زمان حال و در یک شرایط کاملاً معمولی به همون مکان برگردین، چیزی که باقیمانده این است. تفاوت اصلی آبیاری کویر برای غذا یا کلاسهای گلف در سکاتزدیل است، هر کدوم که شما ترجیح می دین. خب، این حجم بسیار زیادی آب است، و دوباره، ما آب را استخراج می کنیم و استفاده می کنیم برای پرورش غذا، و امروز، اگر به مناطق پایینی تر کلرادو بروید، می بینین که کاملاً خشک شده است و دیگر به اقیانوس نمی ریزد. ما در اصل یک رودخانه کامل در آمریکای شمالی را مصرف کردیم برای آبیاری.
Well, that's not even the worst example in the world. This probably is: the Aral Sea. Now, a lot you will remember this from your geography classes. This is in the former Soviet Union in between Kazakhstan and Uzbekistan, one of the great inland seas of the world. But there's kind of a paradox here, because it looks like it's surrounded by desert. Why is this sea here? The reason it's here is because, on the right-hand side, you see two little rivers kind of coming down through the sand, feeding this basin with water. Those rivers are draining snowmelt from mountains far to the east, where snow melts, it travels down the river through the desert, and forms the great Aral Sea. Well, in the 1950s, the Soviets decided to divert that water to irrigate the desert to grow cotton, believe it or not, in Kazakhstan, to sell cotton to the international markets to bring foreign currency into the Soviet Union. They really needed the money. Well, you can imagine what happens. You turn off the water supply to the Aral Sea, what's going to happen? Here it is in 1973, 1986, 1999, 2004, and about 11 months ago. It's pretty extraordinary. Now a lot of us in the audience here live in the Midwest. Imagine that was Lake Superior. Imagine that was Lake Huron. It's an extraordinary change.
البته این بدترین مثال در دنیا نیست. احتمالاً دریای اورال بدترین نمونه است. احتمالاً خیلی از شما از کلاسهای جغرافی این رو به یاد می آرین. این در شوروی سابق بین قزاقستان و ازبکستان است. یکی از بزرگترین دریاهای محصور در خشکی در دنیا. اما مسئله متناقض اینجا این است که به نظر می آد این دریا با صحرا محصور شده است. چرا این دریا اینجاست؟ دلیل اصلی این است که در سمت راست شما دو رودخانه کوچک می بینید که سرازیر می شوند از میان ماسه ها و حوزه رودخانه را آبیاری می کند. این رودخانه ها برفهای ذوب شده از کوه ها را از مناطق شرقی، جایی که برفها ذوب می شوند، منتقل می کند به پایین رودخانه از میان صحراها و دریای عظیم اورال را شکل می دهد. اما در دهه ۱۹۵۰ شوروی تصمیم گرفت اون آب را منحرف کند برای آبیاری صحرا و پرورش پنبه، باور کنین یا نه، در قزاقستان، برای فروش پنبه در بازارهای جهانی و آوردن ارزهای خارجی به اتحاد جماهیر شوروی. آنها واقعاً محتاج پول بودند. خب، می تونین تصور کنین چه اتفاقی می افتد. چه اتفاقی می افتد اگر قطع کنین جریان آب به دریای اورال را؟ این عکسها در سال ۱۹۷۳، ۱۹۸۶، ۱۹۹۹، ۲۰۰۴، و حدود ۱۱ ماه قبل. این تقریباً غیر قابل باور است. خیلی از ماها در اینجا در میدوست زندگی می کنیم. فکر کنین که این دریاچه سوپریر است. تصور کنین که آن دریاچه هورون بود. این یک تغییر شگفت آور است.
This is not only a change in water and where the shoreline is, this is a change in the fundamentals of the environment of this region. Let's start with this. The Soviet Union didn't really have a Sierra Club. Let's put it that way. So what you find in the bottom of the Aral Sea ain't pretty. There's a lot of toxic waste, a lot of things that were dumped there that are now becoming airborne. One of those small islands that was remote and impossible to get to was a site of Soviet biological weapons testing. You can walk there today. Weather patterns have changed. Nineteen of the unique 20 fish species found only in the Aral Sea are now wiped off the face of the Earth. This is an environmental disaster writ large.
این تغییر محدود به آب و محل خط ساحلی نیست، بلکه یک تغییر بنیادی در محیط زیست این منطقه است. خب بیاین اینجوری شروع کنیم. اتحاد جماهیر شوروی حقیقتاً یک کلاب سیرا نداشت. (کلاب سیرا در سن فرانسیسکوی آمریکا در سال ۱۸۹۲ به عنوان یک نهاد نظاره گر و محافظت کننده طبیعت تأسیس شد.) بذارین اینجوری بگم. چیزی که در کف دریای اورال پیدا می کنین اصلاً جذاب نیست. حجم زیادی زباله های سمی وجود دارد؛ خیلی از چیزهایی که آنجا انبار شده بود الان در هوای باز قرار دارد. یکی از جزیره های کوچکی که دور بود و در دسترس نبود یک مرکز آزمایش سلاحهای بیولوژیک شوروی بود. امروز می تونین تا آنجا قدم بزنین. الگوهای آب و هوایی نیز تغییر کرده اند. از ۲۰ گونه ماهی منحصر به فردی که تنها در دریای اورال یافت می شد، ۱۹ نوع از سطح زمین پاک شده است. این سند یک فاجعه زیست محیطی بزرگ است.
But let's bring it home. This is a picture that Al Gore gave me a few years ago that he took when he was in the Soviet Union a long, long time ago, showing the fishing fleets of the Aral Sea. You see the canal they dug? They were so desperate to try to, kind of, float the boats into the remaining pools of water, but they finally had to give up because the piers and the moorings simply couldn't keep up with the retreating shoreline. I don't know about you, but I'm terrified that future archaeologists will dig this up and write stories about our time in history, and wonder, "What were you thinking?" Well, that's the future we have to look forward to.
اما بیاین درمورد خونه خودمون صحبت کنیم. این عکسی است که چند سال پیش ال گور به من داد، عکسی که زمانیکه در اتحاد جماهیر شوروی بوده گرفته است در سالهای دور، که ناوگان ماهیگیری را در دریای اورال نشان می دهد. کانالی را که در حال کندن بودن می بینین؟ آنها سخت در تلاش بودند تا شناور کنند قایقها رو در حجم باقیمانده آب اما در نهایت باید تسلیم می شدند زیرا لنگرگاه ها و پهلوگاه ها نمی تونستن هم پای خطوط ساحلی عقب نشینی کنن. در مورد شما نمی دونم اما من می ترسم از اینکه باستان شناسهای آینده راجع به این موضوع کنکاش کنن و درباره زمان ما در تاریخ بنویسنن و فکر کنن "شماها چی فکر می کردین؟" خب، این آینده ایی است که ما باید چشم انتظارش باشیم.
We already use about 50 percent of the Earth's fresh water that's sustainable, and agriculture alone is 70 percent of that. So we use a lot of water, a lot of land for agriculture. We also use a lot of the atmosphere for agriculture. Usually when we think about the atmosphere, we think about climate change and greenhouse gases, and mostly around energy, but it turns out agriculture is one of the biggest emitters of greenhouse gases too. If you look at carbon dioxide from burning tropical rainforest, or methane coming from cows and rice, or nitrous oxide from too many fertilizers, it turns out agriculture is 30 percent of the greenhouse gases going into the atmosphere from human activity. That's more than all our transportation. It's more than all our electricity. It's more than all other manufacturing, in fact. It's the single largest emitter of greenhouse gases of any human activity in the world. And yet, we don't talk about it very much.
ما تا همین الان ۵۰ درصد آب پایدار و تازه زمین را مصرف کرده ایم و کشاورزی به تنهایی ۷۰ درصد آن را تشکیل می دهد. پس ما آب بسیار زیاد و زمین بسیار زیادی را صرف کشاورزی می کنیم. ما همچنین اتمسفر زیادی را هم برای کشاورزی مصرف می کنیم. معمولاً وقتی ما به اتمسفر فکر می کنیم، به تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ایی می اندیشیم، و اکثراً به مصرف انرژی فکر می کنیم، اما نشان داده شده که کشاورزی یکی از بزرگترین منابع تشعشع گازهای گلخانه ایی هم هست. اگر به گاز دی اکسید کربن ناشی از جنگل های بارانی استوایی در حال سوخت، یا گاز متان ناشی از گاوها و برنج، یا اکسیدهای نیترات آزاد شده از کودهای انبوه بنگرین معلوم می شه که کشاورزی مسئول ۳۰ درصد گازهای گلخانه ایی است که به اتمسفر وارد می شود و ناشی از فعالیتهای آدمیان است. این بیش از کل حمل و نقل ماست. این بیش از همه الکتریسیته ماست. در حقیقت، این بیش از مجموع سایر ساخت و تولید ماست. این به تنهایی بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ایی از میان فعالیتهای انسان در دنیا است. و هنوز ما خیلی راجع به این موضوع صحبت نمی کنیم.
So we have this incredible presence today of agriculture dominating our planet, whether it's 40 percent of our land surface, 70 percent of the water we use, 30 percent of our greenhouse gas emissions. We've doubled the flows of nitrogen and phosphorus around the world simply by using fertilizers, causing huge problems of water quality from rivers, lakes, and even oceans, and it's also the single biggest driver of biodiversity loss. So without a doubt, agriculture is the single most powerful force unleashed on this planet since the end of the ice age. No question. And it rivals climate change in importance. And they're both happening at the same time.
ما امروزه این حضور باورنکردنی کشاورزی غالب در سیاره ما را داریم، که ۴۰ درصد سطح خشکی های ما، ۷۰ درصد آبی که مصرف می کنیم، و ۳۰ درصد گازهای گلخانه ایی آزاد شده است. ما دوبرابر کردیم جریان نیتروژن و فسفر در اقصی نقاط دنیا را تنها با استفاده از کودها، که منجر به مشکلات عدیده ایی در کیفیت آب رودخانه ها، دریاچه ها و حتی اقیانوسها شده است و خود به تنهایی مهمترین عامل از بین رفتن تنوع زیستی است. پس بی شک، کشاورزی به تنهایی قدرتمندترین نیروی افسارگیخته بر روی زمین از انتهای عصر یخی تا کنون است. بدون هیچ سوالی. و اصلی ترین رقیب آن در اهمیت تغییرات آب و هوایی است. و اینها هردو هم زمان رخ می دهند.
But what's really important here to remember is that it's not all bad. It's not that agriculture's a bad thing. In fact, we completely depend on it. It's not optional. It's not a luxury. It's an absolute necessity. We have to provide food and feed and, yeah, fiber and even biofuels to something like seven billion people in the world today, and if anything, we're going to have the demands on agriculture increase into the future. It's not going to go away. It's going to get a lot bigger, mainly because of growing population. We're seven billion people today heading towards at least nine, probably nine and a half before we're done. More importantly, changing diets. As the world becomes wealthier as well as more populous, we're seeing increases in dietary consumption of meat, which take a lot more resources than a vegetarian diet does. So more people, eating more stuff, and richer stuff, and of course having an energy crisis at the same time, where we have to replace oil with other energy sources that will ultimately have to include some kinds of biofuels and bio-energy sources. So you put these together. It's really hard to see how we're going to get to the rest of the century without at least doubling global agricultural production.
اما مسئله مهم که باید به خاطر سپرد این است که همه چیز بد نیست. کشاورزی چیز بدی نیست. در حقیقت ما کاملاً وابسته به آن هستیم. این انتخابی نیست. لوکس نیست. درحقیقت نیاز مطلق است. ما باید غذا تأمین کنیم، بله، فیبر و حتی سوختهای بیولوژیک را برای چیزی نزدیک هفت میلیارد آدم در دنیای کنونی، و قاعدتاً این نیاز به محصولات کشاورزی در آینده افزایش پیدا می کند. از بین نمی رود. بلکه مدام بیشتر و بیشتر می شود، عمدتاً به خاطر افزایش جمعیت. ما الان هفت میلیارد آدم هستیم و حداقل به نه میلیارد خواهیم رسید، احتمالاً نه میلیارد و نیم قبل از اینکه از بین برویم. و مهمتر از آن، تغییر عادتهای غذایی است. هم زمان با افزایش جمعیت، دنیا متمول تر می شود، ما شاهد افزایش مصرف گوشت هستیم که منابع خیلی بیشتری در مقایسه با یک رژیم غذایی گیاهی مصرف می کند. پس آدمهای بیشتری، غذای زیادتر و حجیم تری می خورند، و البته هم زمان با داشتن یک بحران انرژی، جایی که ما باید نفت را با سایر منایع انرژی جایگزین کنیم، در نهایت به جایی خواهیم رسید که از بعضی از انواع سوختهای طبیعی و منابع انرژی طبیعی استفاده کنیم. خب همه اینها رو کنار هم باید قرار دهیم. بسیار بعید به نظر می رسد که بتونیم تا آخر این قرن دوام بیاوریم بدون حداقل دوبرابر کردن تولیدات کشاورزی جهان .
Well, how are we going to do this? How are going to double global ag production around the world?
خب، ما چگونه می خواهیم این کار را بکنیم؟ چگونه می خواهیم در اقصی نقاط دنیا تولید کشاورزی را دو برابر کنیم؟
Well, we could try to farm more land. This is an analysis we've done, where on the left is where the crops are today, on the right is where they could be based on soils and climate, assuming climate change doesn't disrupt too much of this, which is not a good assumption. We could farm more land, but the problem is the remaining lands are in sensitive areas. They have a lot of biodiversity, a lot of carbon, things we want to protect. So we could grow more food by expanding farmland, but we'd better not, because it's ecologically a very, very dangerous thing to do.
البته می تونیم سعی کنیم در زمینهای وسیع تری کشاورزی کنیم. بر اساس تحلیلی که ما انجام دادیم، در شرایطی که سمت چپ نشان دهنده فضایی است که امروزه محصولات در آن کشت می شوند، سمت راست نمایانگر فضایی است که با توجه به خاک و شرایط آب و هوایی محصول می تواند رشد کند البته با فرض اینکه تغییر شرایط آب و هوایی تغییر شدیدی در وضعیت موجود ایجاد نکند که البته این فرض خیلی خوبی نیست. ما می تونیم در زمین های بیشتری کشت کنیم اما مسئله این است که زمینهای باقیمانده در نواحی حساس قرار دارند. آنها تنوع زیستی بسیار زیادی دارند، دارای کربن فراوانند، چیزهایی که ما می خواهیم محافظت کنیم. پس در شرایطی که می تونیم با گسترده تر کردن زمینهای کشاورزی غذای بیشتری تولید کنیم، بهتر است این کار رانکنیم، زیرا از نظر زیست محیطی کار بسیار بسیار خطرناکی است.
Instead, we maybe want to freeze the footprint of agriculture and farm the lands we have better. This is work that we're doing to try to highlight places in the world where we could improve yields without harming the environment. The green areas here show where corn yields, just showing corn as an example, are already really high, probably the maximum you could find on Earth today for that climate and soil, but the brown areas and yellow areas are places where we're only getting maybe 20 or 30 percent of the yield you should be able to get. You see a lot of this in Africa, even Latin America, but interestingly, Eastern Europe, where Soviet Union and Eastern Bloc countries used to be, is still a mess agriculturally. Now, this would require nutrients and water. It's going to either be organic or conventional or some mix of the two to deliver that. Plants need water and nutrients. But we can do this, and there are opportunities to make this work.
به جای آن، ما احتمالاً ترجیح می دهیم رد پای کشاورزی راثابت نگه داریم و تنها در زمینهای مساعدتر کشت کنیم. این کاری است که ما سعی در انجام آن داریم تا مکانهایی در دنیا را که می شود در آنها بازده محصول را افزایش داد مشخص کنیم بدون آسیب زدن به محیط زیست. در این عکس، مناطق سبز رنگ زمینهای ذرتی را نشان می دهد، البته ذرت فقط یک مثال است، که هم اکنون دارای بازده بسیار زیادی هستند، احتمالاً حداکثر چیزی که امروزه با این خاک و آب و هوا در زمین مقدور است، اما مناطق قهوه ایی و زرد جاهایی هستند که ما تنها بازده ۲۰ یا ۳۰ درصد در مقایسه با آنچه که باید باشد داریم. موارد مشابه زیادی در آفریقا و حتی آمریکای لاتین دیده می شود، اما جالب است بدانید که اروپای شرقی، جایی که سابقاً اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق قرار داشتند، هنوز از نظر کشاورزی بسیار آشفته است. این کشت و کار مواد غذایی و آب نیاز دارد. ممکنه با استفاده از روشهای قدیمی یا ارگانیک یا یک ترکیبی از هر دو صورت گیرد. گیاهان آب و مواد غذایی نیاز دارند. اما ما قادر به انجام این کار هستیم و فرصتهایی برای انجام آن وجود دارد.
But we have to do it in a way that is sensitive to meeting the food security needs of the future and the environmental security needs of the future. We have to figure out how to make this tradeoff between growing food and having a healthy environment work better.
اما این کار باید با توجه به حساسیت تضمین امنیت غذایی در آینده و امنیت محیط زیستی در آینده صورت گیرد. ما باید سبک و سنگین کنیم راههای برقراری تعادل بین پرورش غذا و داشتن یک محیط زیست سالم تر را.
Right now, it's kind of an all-or-nothing proposition. We can grow food in the background -- that's a soybean field — and in this flower diagram, it shows we grow a lot of food, but we don't have a lot clean water, we're not storing a lot of carbon, we don't have a lot of biodiversity. In the foreground, we have this prairie that's wonderful from the environmental side, but you can't eat anything. What's there to eat? We need to figure out how to bring both of those together into a new kind of agriculture that brings them all together.
هم اکنون، این کار به صورت همه یا هیچ صورت می گیرد. در زمینه می تونیم غذا کشت کنیم -- این یک مزرعه کشت دانه سویا است -- و در این نمودار گلی شکل می بینیم که ما حجم زیادی غذا تولید می کنیم، اما به قدر کافی آب تمیز نداریم، ما کربن زیادی ذخیره نمی کنیم، ما تنوع زیستی زیادی نداریم. در جلوی تصویر، این چمن زارها وجود دارند که از نظر محیط زیستی فوق العاده هستند اما شما نمی تونین چیزی بخورین. چه چیزی آنجا برای خوردن وجود دارد؟ ما باید کشف کنیم که چگونه می توان هردو را کنار هم در یک نوع جدیدی از کشاورزی در کنار هم قرار دهیم.
Now, when I talk about this, people often tell me, "Well, isn't blank the answer?" -- organic food, local food, GMOs, new trade subsidies, new farm bills -- and yeah, we have a lot of good ideas here, but not any one of these is a silver bullet. In fact, what I think they are is more like silver buckshot. And I love silver buckshot. You put it together and you've got something really powerful, but we need to put them together.
حالا که من راجع به این موضوع صحبت می کنم، مردم عموماً می گویند "آیا همان جای خالی جواب سوال نیست؟" -- غذای ارگانیک، غذای محلی، غذاهای دستکاری شده ژنتیکی، یارانه های تجاری جدید، صورتحسابهای جدید مزارع -- البته ما تعداد زیادی ایده های خوب در اینجا داریم، اما هنوز هیچ کدام از اینها یک گلوله نقره ایی نیست. در حقیقت، من فکر می کنم آنها بیشتر شبیه ساچمه های نقره ایی هستند. من واقعاً ساچمه های نقره ایی را دوست دارم. آنها را کنار هم قرار می دهید و چیز بسیار قدرتمندی بدست می آورید، اما ما باید آنها کنار هم بگذاریم.
So what we have to do, I think, is invent a new kind of agriculture that blends the best ideas of commercial agriculture and the green revolution with the best ideas of organic farming and local food and the best ideas of environmental conservation, not to have them fighting each other but to have them collaborating together to form a new kind of agriculture, something I call "terraculture," or farming for a whole planet.
خب کاری که من فکر می کنم لازم است بکنیم ابداع یک روش جدید کشاورزی است که بهترین ایده های کشاورزی تجاری و انقلاب سبز را با بهترین ایده های کشاورزی ارگانیک و غذای محلی و بهترین ایده های حفظ محیط زیست مخلوط کند، تا مانع نبرد آنها با با همدیگر شویم و آنها را وادار به همکاری با یکدیگر در جهت خلق نوع جدیدی از کشاورزی کنیم، چیزی که من "فرهنگ زمینی" (در مقابل agriculture "فرهنگ کشاورزی")، یا کشت برای کل یک سیاره می نامم.
Now, having this conversation has been really hard, and we've been trying very hard to bring these key points to people to reduce the controversy, to increase the collaboration. I want to show you a short video that does kind of show our efforts right now to bring these sides together into a single conversation. So let me show you that. (Music) ("Institute on the Environment, University of Minnesota: Driven to Discover") (Music) ("The world population is growing by 75 million people each year. That's almost the size of Germany. Today, we're nearing 7 billion people. At this rate, we'll reach 9 billion people by 2040. And we all need food. But how? How do we feed a growing world without destroying the planet? We already know climate change is a big problem. But it's not the only problem. We need to face 'the other inconvenient truth.' A global crisis in agriculture. Population growth + meat consumption + dairy consumption + energy costs + bioenergy production = stress on natural resources. More than 40% of Earth's land has been cleared for agriculture. Global croplands cover 16 million km². That's almost the size of South America. Global pastures cover 30 million km². That's the size of Africa. Agriculture uses 60 times more land than urban and suburban areas combined. Irrigation is the biggest use of water on the planet. We use 2,800 cubic kilometers of water on crops every year. That's enough to fill 7,305 Empire State Buildings every day. Today, many large rivers have reduced flows. Some dry up altogether. Look at the Aral Sea, now turned to desert. Or the Colorado River, which no longer flows to the ocean. Fertilizers have more than doubled the phosphorus and nitrogen in the environment. The consequence? Widespread water pollution and massive degradation of lakes and rivers. Surprisingly, agriculture is the biggest contributor to climate change. It generates 30% of greenhouse gas emissions. That's more than the emissions from all electricity and industry, or from all the world's planes, trains and automobiles. Most agricultural emissions come from tropical deforestation, methane from animals and rice fields, and nitrous oxide from over-fertilizing. There is nothing we do that transforms the world more than agriculture. And there's nothing we do that is more crucial to our survival. Here's the dilemma... As the world grows by several billion more people, We'll need to double, maybe even triple, global food production. So where do we go from here? We need a bigger conversation, an international dialogue. We need to invest in real solutions: incentives for farmers, precision agriculture, new crop varieties, drip irrigation, gray water recycling, better tillage practices, smarter diets. We need everyone at the table. Advocates of commercial agriculture, environmental conservation, and organic farming... must work together. There is no single solution. We need collaboration, imagination, determination, because failure is not an option. How do we feed the world without destroying it? Yeah, so we face one of the greatest grand challenges in all of human history today: the need to feed nine billion people and do so sustainably and equitably and justly, at the same time protecting our planet for this and future generations. This is going to be one of the hardest things we ever have done in human history, and we absolutely have to get it right, and we have to get it right on our first and only try. So thanks very much. (Applause)
با توجه به دشواری این گفتگو و تلاش سخت ما برای جلب توجه افراد به این نکات برای کاهش این تناقضات، و برای افزایش همکاری ها. می خواهم به شما ویدئوی کوتاهی نشان بدهم که نمایانگر تلاش حال حاضر ما برای کنار هم قرار دادن این جهات مختلف در یک مکالمه واحد است. پس بگذارین آن را به شما نشان بدهم. (موسیقی) ("انستیتوی محیط زیست، دانشگاه مینوستا: انگیخته برای کشف") (موسیقی) ("جمعیت دنیا در حال افزایش است با اضافه شدن ۷۵ میلیون نفر در هر سال. تقریباً هم اندازه جمعیت آلمان. امروزه ما نزدیک ۷ میلیارد نفر هستیم. با این سرعت، تا سال ۲۰۴۰ به ۹ میلیارد نفر می رسیم. و ما همگی غذا نیاز داریم. اما چگونه؟ چگونه غذای یک دنیای در حال رشد را بدون تخریب سیاره مان تأمین کنیم؟ ما می دانیم که تغییرات آب و هوایی مشکل بزرگی است. اما آن تنها مشکل نیست. ما باید با "حقیقت آزاردهنده دیگری" هم مواجه شویم. یک بحران جهانی در کشاورزی. رشد جمعیت + مصرف گوشت + مصرف لبنیات + قیمتهای انرژی + تولید انرژی زیستی = تنش بر سر منابع طبیعی بیش از ۴۰٪ خشکی زمین برای استفاده در کشاورزی پاکسازی شده است. زمینهای زیر کشت دنیا بالغ بر ۱۶ میلیون کیلومتر مربع می شوند. آن تقریباً برابر با اندازه آمریکای جنوبی برابر است. چراگاههای دنیا بیش از ۳۰ میلیون کیلومتر مربع را پوشش می دهند. آن برابر اندازه آفریقا است. کشاورزی ۶۰ برابر مجموع زمینهای شهری و حاشیه شهر را اشغال می کند. آبیاری اصلی ترین استفاده از آب روی سیاره ماست. ما سالیانه ۲۸۰۰ کیلومتر مربع آب برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده می کنیم. این حجم آب برای پرکردن روزانه ۷,۳۰۵ تا ساختمان امپایر استیت (یکی از نمادهای معروف شهر نیویورک) کافی است. امروزه جریان آب خیلی از رودخانه های بزرگ کاهش یافته است. بعضی به کل خشک شده اند. نگاهی به دریای اورال بندازید که تبدیل به کویر شده است. یا رودخانه کلرادو که دیگر به اقیانوس نمی ریزد. کودهای مصرفی فسفر و نیتروژن موجود در طبیعت را بیش از دو برابر کرده اند. وعوارض آن چیست؟ آلودگی آبی گسترده و عقب نشینی انبوه دریاچه ها و رودخانه ها. شگفت آور است اما کشاورزی بزرگترین عامل تغییرات آب و هوایی است. کشاورزی ۳۰٪ گازهای گلخانه ایی را منتشر می کند. این مقدار بیش از گازهای ناشی از تمام صنایع و تولید الکتریسیته است، یا بیش از مجموع اثر همه هواپیماها، قطارها و خودروهای دنیا. بیشترین صدور گازهای گلخانه ایی کشاورزی ناشی از از بین رفتن جنگلهای استوایی، متان آزاد شده از حیوانات و مزارع برنج، و اکسید نیترات ناشی از استفاده بی رویه از کودهاست. هیچ کاری بیش از کشاورزی دنیا را تغییر نمی دهد. و هیچ کاری اهمیت کلیدی کشاورزی را در نجات نوع بشر ندارد. و پیچیدگی موضوع این است، وقتی جمعیت میلیاردی دنیا رو به افزایش است، ما باید تولید غذا را دو یا حتی سه برابر کنیم. پس چه بلایی سر ما خواهد آمد؟ ما محتاج یک گفتگوی بزرگتر و بین المللی هستیم. ما باید برروی راه حلهای واقعی سرمایه گذاری کنیم: مشوقهایی برای کشاورزان، کشاورزی دقیق، انواع جدید بذر محصول، آبیاری قطره ایی، بازیافت آبهای آلوده، روشهای بهتر کشت و ذرع، الگوهای تغذیه هوشمندانه تر. همه باید درگیر این موضوع شوند. مدافعین کشاورزی صنعتی، محافظین محیط زیست، و کشاورزی ارگانیک ... همگی باید با هم کار کنند. هیچ راه حل یگانه ایی وجود ندارد. ما نیازمند همکاری، تخیل، عزم جدی هستیم زیرا شکست یک گزینه نیست. ما چگونه دنیا را تغذیه کنیم بدون تخریب آن؟ بله، ما امروز در حال مواجهه با یکی از بزرگترین چالشهای دنیا در طول تاریخ بشریت هستیم: نیاز تغذیه نه میلیارد نفر آدم و انجام آن به شکلی پایدار، عادلانه و موجه، و هم زمان حفاظت از سیاره ما برای این نسل و نسلهای آینده. این یکی از سخت ترین کارهایی است که ما تاکنون در تاریخ بشریت انجام داده ایم، و ما حتماً باید آن را به نحو درستی انجام دهیم، باید آن را در تلاش اول و تنها در تلاش اول درست انجام دهیم. با سپاس فراوان. (تشویق)