When you're fed up with your job, it can be tempting to do something big and dramatic. To yell, "I quit!" during a meeting and peace out, or post a video on social media calling out your former employer. But quitting well can actually be an opportunity for growth.
وقتی از شغلتان خسته میشوید، ممکن است به سرتان بزند که کاری بزرگ و هیجانی انجام دهید. در طول جلسه فریاد بکشید، «استعفا میدهم» خداحافظ یا ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر کنید و از کارفرمای سابقتان انتقاد کنید. اما صحیح استعفا دادن میتواند فرصتی برای رشد فراهم کند.
[The Way We Work]
[جوری که کار میکنیم]
Quitting well is important, clearly, because it impacts many of us at some point in our career and because there are some bridges you just don't want to burn. Every industry is its own small world, and word can travel fast. Quitting well is also important for you. It's a time where you can practice caring for yourself and really clarify what you want and need when it comes to your future work life. Here's how to leave your job with courage, confidence, and clarity.
به طور قطع، صحیح استعفا دادن مهم است، زیرا در نقطهای از دوران حرفهایمان بر بسیاری از ما تأثیر میگذارد و نمیخواهیم تمامی پلهای پشت سرمان را خراب کنیم. هر صنعت یک دنیای کوچک است که خبرها به سرعت در آن پخش میشوند. صحیح استعفا دادن برای شما نیز مهم است. اینجاست که میتوانید تمرین کنید و به خودتان اهمیت دهید و مشخص کنید در آینده، در مسیر شغلیتان چه چیزی میخواهید و به چه نیاز دارید. اکنون میگویم چگونه میتوانید با شجاعت، اعتماد به نفس و شفافیت استعفا دهید.
First, I want you to find courage in leaving your job. That requires some reflecting. The people I work with rarely go through the job search process because they want more money. There's almost always a deeper reason why they're moving on. I want you to be able to identify exactly what that is. So what about this job felt out of alignment with your goals and values? What tasks and experiences did you enjoy, and which of your skills and strengths felt underutilized? What would make for a better fit in a work environment? By pinning down those deeper issues, you can come back to them any time you feel unsure or scared.
ابتدا، از شما میخواهم شجاعت ترکِ شغلتان را پیدا کنید. این کار نیاز به کمی تأمل دارد. افرادی که با آنها کار میکنم به ندرت به خاطر کسب درآمد بیشتر وارد فرایند کاریابی میشوند. تقریباً همیشه یک دلیل مهمتر برای این کار وجود دارد. از شما میخواهم این دلیل را مشخص کنید. برای مثال، این شغل با اهداف و ارزشهایتان همسو نیست؟ چه کارها و تجاربی برایتان لذتبخش بود، و به کدام یک از مهارتها و نقاط قوتتان کم توجهی میشد؟ چه چیزی شما را به نیروی بهتری در محیط کار تبدیل میکند؟ در صورتیکه این مشکلات اساسی را مشخص کنید، هر زمانی که دچار تردید یا ترس شُدید مجدداً میتوانید به سراغشان بروید.
Once you've asked those big questions, make a checklist for what you want in your next role. Now prioritize your list. Maybe you feel drawn to work for a mission-driven company but don't care as much about its size. Maybe you'd be cool with a commute for the right opportunity to really grow in a role. Maybe you value decision-making responsibilities but don't rank creativity as highly. Maybe you’re interested in a particular benefit, such as equity, and would be willing to rank salary a little lower.
پس از پرسیدن این سؤالات اساسی، یک فهرست از چیزهایی که در شغل بعدیتان میخواهید تهیه کنید. حال این فهرست را الویتبندی کنید. شاید بخواهید در یک شرکت مأموریتمحور مشغول به کار شوید اما اندازۀ شرکت برایتان مهم نباشد. شاید اگر شغلی فرصت رشد داشته باشد با رفت و آمد هرروزهاش هم مشکلی نداشته باشید. شاید مسئولیتهای مربوط به تصمیمگیری برایتان ارزشمند باشند اما خلاقیت آنقدر برایتان مهم نباشد. ممکن است به برخی مزیتها مثل برابری علاقهمند باشید و حقوق برایتان در درجه اهمیت کمتری قرار داشته باشد.
One thing I found to be really helpful is to imagine the strongest, boldest, most courageous version of yourself and ask, “What would that version of me be doing next if there was nothing in their way?" The goal with this question isn't to figure out everything for your career for the next 20 years. It's just too big. Instead, try to identify that step that will point you in the right direction, the one that will give you courage.
چیزی که به نظرم واقعاً کارساز است این است که قویترین، جسورترین و شجاعترین نسخۀ خودتان را تصور کنید و بپرسید، «اگر این نسخۀ من مانعی بر سر راهش نبود، چه میکرد؟» هدف این سؤال این نیست که از زیر و بم مسیر شغلیتان در ۲۰ سال آینده سر در بیاورید. کار خیلی بزرگی است. به جای آن، گامی بردارید که شما را در مسیر درست قرار میدهد، گامی که به شما شجاعت میدهد.
And once you have it in mind, I want you to set some goals, but not outcome-based ones like, find a new job in three months or get a position in a major tech company. Instead, I want you to set process-based goals as they're much more within your locus of control. A great goal could be, "Every week, I want to reach out to someone new in my industry or network" or “Every day for the next 90 days, I want to dedicate 45 minutes to my job search." You want to create great habits while you pursue your goals. You'll be more likely to achieve the outcomes you want.
پس از آن باید اهدافتان را تعیین کنید، اما نه فقط اهداف مالی، مثل پیدا کردن یک شغل جدید در سه ماه یا پیدا کردن شغل در یک شرکت بزرگ فنآوری. در عوض، از شما میخواهم اهداف فرایندمحور تعیین کنید، زیرا کنترل بیشتری بر این اهداف دارید. یک هدف عالی میتواند: «هر هفته، با یک نفر از اعضای حوزۀ فعالیت یا شبکهام ارتباط برقرار کنم.» یا « تا ۹۰ روز، هر روز، ۴۵ دقیقه صرف پیدا کردن شغل کنم» باشد. شما میخواهید هنگام دنبال کردن اهدافتان عادتهای فوقالعادهای ایجاد کنید. احتمال اینکه به اهدافتان دست پیدا کنید زیاد است.
Second, I want you to have confidence in leaving your job. That means digging into the details. If you're leaving before having another job lined up, start by doing a financial checkup so you know how much it costs you to live each month. Total up all your non-negotiable expenses to get that baseline figure and try to have three to six months in savings so you have a safety net and can handle emergencies. If you're in a country like the United States, where health insurance is often tied to your job, look into all of your options and get clear on what kind of plan will be best for you. And while you're at it, comb through the nitty gritty of your package and know what vacation time and bonuses you'll be owed and how long you'll have to cash in any stock options. Essentially, this step is all about getting a holistic view of what your new financial reality will be, so there are no surprises.
دوم، از شما میخواهم که در ترک شغلتان اعتماد به نفس داشته باشید. یعنی به دقت جزئیات را بررسی کنید. اگر قبل از پیدا کردن شغل دیگری شغلتان را ترک میکنید، شرایط مالیتان را بسنجید تا بدانید ماهانه چقدر باید خرج کنید. تمامی هزینههای حتمیتان را جمع کنید تا رقم پایه را به دست آورید و سعی کنید برای سه تا شش ماه پسانداز داشته باشید تا علاوه بر پشتوانۀ مالی بتوانید از پَس شرایط اضطراری برآیید. اگر ساکن کشوری مثل ایالات متحده هستید که اغلب بیمۀ سلامت با وضعیت اشتغال گره خورده است، تمامی گزینهها را بررسی کنید و طرحی که بیشتر از همه مناسب است را انتخاب کنید. و همزمان، جنبههای مهم کار را بررسی کنید و ببینید چه مدت مرخصی استحقاقی و پاداش بدهکارید و چقدر طول میکشد آنها را نقد کنید. اساساً، هدف این است که دیدِ جامعی از شرایط مالیتان به دست آورید تا غافلگیر نشوید.
Once you've reflected on what's next, gotten ready on the financial end, that should bring you to the place where you can leave your job with clarity. When you give notice, make sure to give the right amount of time. Two weeks is customary in most places, but it may depend on your role and any new projects. Talk to your manager about how you can close things out on a good note and consider putting together a transition memo with the details on all of your responsibilities so others can step in and take them over. As you're getting ready to leave, think about strengthening relationships. Invite those people you're close to for lunch or coffee and tell them your plans. Get their personal contact information, and lay the groundwork to stay in touch and really do it. So many people don't.
پس از فکر کردن به مراحل بعدی و کسب آمادگی در زمینۀ مالی، میتوانید با شفافیت شغلتان را ترک کنید. هنگام اعلام خبر استعفای خود، مطمئن شوید که زمان کافی دارید. در بیشتر جاها دو هفته مرسوم است، اما این امر بستگی به شغلتان و پروژههای جدید دارد. با مدیر راجع به اینکه چگونه میتوانید کارها را به خوبی انجام دهید صحبت کنید و یک یاداشت هم به جا بگذارید با ذکر جزئیات مسئولیتهایتان تا دیگران بتوانند کار را به دست بگیرند. همزمان با آماده شدن برای استعفا، به تحکیم روابطتان فکر کنید. افراد نزدیک را به صرف ناهار یا قهوه دعوت کنید و برنامههایتان را بگویید. اطلاعات تماسشان را بگیرید، زمینه را برای حفظ روابطتان با آنها فراهم کنید. افراد بسیاری نمیکنند.
And while you're at it, reach out to those senior leaders you’ve always wanted to connect with but never have. Ask them if they have a few minutes to chat. If you feel nervous about it, just be authentic and let curiosity be your guide. Why do you want to know this person? What do you hope to learn from them? Share that and there will likely be an open door, which is great because these relationships and connections can be so powerful to carry forward.
و در همین زمان، از مدیران ارشدی که همیشه میخواستید به آنها نزدیک شوید و نتوانستید، تقاضای کمک کنید. بپرسید چند دقیقه وقت برای گپ و گفت دارند. اگر اضطراب دارید، طبیعی باشید و بگذارید کنجکاویتان کار خودش را بکند. چرا میخواهید این فرد را بشناسید؟ امیدوارید چه چیزی از آنها بیاموزید؟ آنها را برایش بگویید و شرایط جور میشود، که عالی است زیرا چنین روابط و ارتباطاتی میتوانند برای ادامه مسیر قدرتمند باشند.
If you have the resources, I also invite you to consider taking a career break, whether it's a couple of weeks or a couple of months. I’ve seen a lot of clients do this, and it can be so powerful. It puts you in an active position, sure of what you want and willing to wait for it rather than limiting your options to what's available right now.
اگر منابع را دارید، توصیه میکنم مدتی از محیط کار فاصله بگیرید، خواه دو هفته، خواه دو ماه. بسیاری از کارجویان این کار را میکنند که میتواند خیلی اثربخش باشد. با این کار در موضعی قرار میگیرید که میدانید چه میخواهید و منتظر چه چیزی هستید، به جای اینکه گزینهها را به چیزهایی که موجود است محدود کنید.
So instead of jumping right into looking for a job, take that time to debrief. Start sharing what you're looking for with your network. It's much more likely that your next step will come through your network than through applications. Don't worry about specific titles or specific companies. Just give them the vision of what you're looking to do and what your priorities are. This will help them get creative in thinking about where you could be a good fit. And get them to think of you when they hear things that could be a match. Give them the broad target rather than limiting it to a tiny bullseye.
بنابراین، به جای اینکه خیلی سریع به سراغ پیدا کردن کار بروید، زمانی برای کسب اطلاعات بگذارید. چیزهایی که میخواهید را با شبکهتان در میان بگذارید. احتمال اینکه کار بعدیتان را از طریق شبکه ارتباطی پیدا کنید بیشتر از اپلیکیشنها است. نگران عناوین خاص و شرکتهای خاص نباشید. فقط در مورد کارهایی که قصد دارید انجام دهید و الویتهایتان صحبت کنید. این کار باعث میشود در مورد اینکه چه کاری میتوانند به شما بسپارند خلاقیت به خرج دهند. یعنی وقتی صحبت از شغلی میشود که مناسب شماست، شما به ذهنشان برسید. هدف جامعی به آنها بدهید به جای اینکه به هدف کوچکی محدودشان کنید.
If this feels icky, and it often does when it comes to networking, remember: it’s a two-way street. You can help them achieve their goals, too. And you might be surprised what opportunities can come as a result of these conversations. Perhaps they recommend you for a role at their company, giving you a much better chance at landing an interview. Or maybe they mention you to someone else who can open doors for you.
اگر حس بدی دارد، اغلب وقتی بحث شبکهسازی میشود اینگونه است، یادتان باشد: این یک خیابان دو طرفه است. شما هم میتوانید کمک کنید به اهدافشان برسند. شاید تعجب کنید چه فرصتهایی ممکن است در پیِ یک گپ و گفت پیش بیاید. ممکن است شما را برای موقعیتی در شرکتشان پیشنهاد دهند، که فرصت بهتری برای مصاحبه پیش روی شما میگذارد. یا شما را به فردی معرفی کنند که بتواند موقعیتی برایتان فراهم کند.
The bottom line is that leaving a job, it's a chance to get to know yourself better. It has the power to shake up the status quo and help you see those things that might not be so obvious. So my advice is to hone in on what matters, and from there, you'll be able to chart your path.
لب کلام این است که استعفا، فرصتی برای بهتر شناختن خودتان است. این کار میتواند وضعیت موجود را به طور کامل تغییر دهد و چیزهایی را به شما بنمایاند که خیلی به چشم نمیآیند. توصیۀ من این است که بر روی موضوعات مهم تمرکز کنید، بدین ترتیب میتوانید برای ادامۀ مسیر برنامهریزی کنید.