Delighted to be here and to talk to you about a subject dear to my heart, which is beauty. I do the philosophy of art, aesthetics, actually, for a living. I try to figure out intellectually, philosophically, psychologically, what the experience of beauty is, what sensibly can be said about it and how people go off the rails in trying to understand it. Now this is an extremely complicated subject, in part because the things that we call beautiful are so different. I mean just think of the sheer variety -- a baby's face, Berlioz's "Harold in Italy," movies like "The Wizard of Oz" or the plays of Chekhov, a central California landscape, a Hokusai view of Mt. Fuji, "Der Rosenkavalier," a stunning match-winning goal in a World Cup soccer match, Van Gogh's "Starry Night," a Jane Austen novel, Fred Astaire dancing across the screen. This brief list includes human beings, natural landforms, works of art and skilled human actions. An account that explains the presence of beauty in everything on this list is not going to be easy.
خوشحالم از اینکه اینجا هستم. و ازینکه با شما در مورد موضوعی که قلبا بهش علاقه دارم صحبت میکنم ، موضوع مورد علاقه من « زیبایی » است. من در زمینه فلسفه هنر وزیبایی شناسی کار میکنم، در واقع، شغل من این است. من سعی می کنم از نظر فکری فلسفی و روانی دریابم, تجربه زیبایی چیست ، چه چیز معقولی در مورد آن می توان گفت و چگونه مردم در تلاش برای درک زیبایی به بیراهه رفته اند. در اصل این موضوع بسیار پیچیده است ، بخشی به دلیل اینکه چیزهایی که ما اسمش را زیبایی میگذاریم خیلی با هم متفاوتند. فقط به تنوع چیزهای زیبا فکر کنید: چهره یک کودک زیباست کنسرت "Harold in Italy" برلیوز هم زیباست فیلمهایی مثل"The Wizard of Oz" یا نمایشنامه های چخوف هم زیبا هستند یک منظره از کالیفرنیای مرکزی یا یک منظره از کوه فوجی هم زیبا هستند اپرای "Der Rosenkavalier", گل برنده در یک بازی خیره کننده در بازیهای فوتبال جام جهانی ، تابلوی "شب پرستاره" از ونسان ونگوک یک رمان از جین آستین رقصFred Astaire روی سن این لیست کوتاه از چیزهای زیبا شامل ادمها مناظر طبیعی آثار هنری و مصنوعات دستان ماهر انسان است. پیدا کردن فرمول کلی که زیبایی را یکجا در همه این فهرست توضیح بدهد آسان نخواهد بود.
I can, however, give you at least a taste of what I regard as the most powerful theory of beauty we yet have. And we get it not from a philosopher of art, not from a postmodern art theorist or a bigwig art critic. No, this theory comes from an expert on barnacles and worms and pigeon breeding, and you know who I mean: Charles Darwin. Of course, a lot of people think they already know the proper answer to the question, "What is beauty?" It's in the eye of the beholder. It's whatever moves you personally. Or, as some people, especially academics prefer, beauty is in the culturally conditioned eye of the beholder. People agree that paintings or movies or music are beautiful because their cultures determine a uniformity of aesthetic taste. Taste for both natural beauty and for the arts travel across cultures with great ease. Beethoven is adored in Japan. Peruvians love Japanese woodblock prints. Inca sculptures are regarded as treasures in British museums, while Shakespeare is translated into every major language of the Earth. Or just think about American jazz or American movies -- they go everywhere. There are many differences among the arts, but there are also universal, cross-cultural aesthetic pleasures and values.
با این حال من می توانم، شما را با آنچه که از نظر من به عنوان قوی ترین نظریه زیبایی است اشنا کنم بهترین نظریه های که ما تا الان ارائه کردیم. و ما آن را، نه از یک فیلسوف هنر دریافت کردیم ، نه از یک نظریه پرداز هنر پست مدرن و یا شخص منتقد هنری مهم و برجسته. نه ، این نظریه از یک متخصص درزمینه فسیلها و کرمها و پرورش کبوتر میباشد. می دانید که منظور من کیست -- چارلز داروین. البته ، بسیاری از مردم فکر می کنند که می دانند جواب سوال «زیبایی چیست؟» را. خیلی ها معتقدند که زیبایی در چشم بیننده است. زیبا هر چیزی است که شما را شخصا تکان میدهد. یا ، همانگونه که برخی از مردم -- به خصوص دانشگاهیان -- ترجیح می دهند ، زیبایی در چشم "متاثر از فرهنگ" بیننده است. مردم معتقدند که نقاشی و یا فیلم و یا موسیقی زیبا هستند چرا که فرهنگ آنها تعبیر یکنواختی از زیبایی را ارائه میدهد. سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد. سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد. سلیقه های مشابهی برای زیبایی های طبیعی و هنر در همه فرهنگها وجود دارد. بتهوون را مردم ژاپن هم می ستایند. مردم کشور پرو هم عاشق چاپ woodblock ژاپنی اند. مجسمه های اینکا به عنوان گنجینه درموزه بریتانیا در نظر گرفته میشود، مجسمه های اینکا به عنوان گنجینه درموزه بریتانیا در نظر گرفته میشود، آثار شکسپیربه هر زبانی روی زمین ترجمه شده است. آثار شکسپیربه هر زبانی روی زمین ترجمه شده است. یا فقط فکر کنید به موسیقی جاز در آمریکا یا فیلمهای آمریکایی-- آنها همه جا هستند. تفاوت های بسیاری در میان هنرها وجود دارد ، اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد اما در عین حال شباهت های بسیاری نیز در لذت از زیبایی و ارزشها بین فرهنگهای مختلف وجود دارد
How can we explain this universality? The best answer lies in trying to reconstruct a Darwinian evolutionary history of our artistic and aesthetic tastes. We need to reverse-engineer our present artistic tastes and preferences and explain how they came to be engraved in our minds by the actions of both our prehistoric, largely pleistocene environments, where we became fully human, but also by the social situations in which we evolved. This reverse engineering can also enlist help from the human record preserved in prehistory. I mean fossils, cave paintings and so forth. And it should take into account what we know of the aesthetic interests of isolated hunter-gatherer bands that survived into the 19th and the 20th centuries.
چگونه می توان این جهان شمولی را توضیح داد؟ چگونه می توان این جهان شمولی را توضیح داد؟ پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید پاسخ این سوال از بازسازی تاریخچه تکامل داروینی سلایق زیبایی شناختی مان بدست می آید ما نیاز به مهندسی معکوس سلیقه هنری مان داریم ما نیاز به مهندسی معکوس سلیقه هنری مان داریم باید بفهمیم که چطور این سلیقه در ذهن ما حک شده است باید بفهمیم که چطور این سلیقه در ذهن ما حک شده است با مراجعه به ماقبل تاریخ ، و به محیط های پلیستوسنی ، که در آن ما به شکل انسان امروزی در آمدیم، و نیز با مراجعه به موقعیت های اجتماعی که ما در آن فرگشت یافتیم. سپس این مهندسی معکوس میتواند کمک طلب کند از از سابقه بشریت که از ماقبل تاریخ حفظ شده است. منظورم فسیلها ، نقاشی غارها و غیره است. این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند این مهندسی معکوس باید مشخص کند کدام یک از علایق زیبایی شناختی انسانهای قبیله ای شکارچی تا قرن ۱۹ و ۲۰ ادامه یافتند
Now, I personally have no doubt whatsoever that the experience of beauty, with its emotional intensity and pleasure, belongs to our evolved human psychology. The experience of beauty is one component in a whole series of Darwinian adaptations. Beauty is an adaptive effect, which we extend and intensify in the creation and enjoyment of works of art and entertainment. As many of you will know, evolution operates by two main primary mechanisms. The first of these is natural selection -- that's random mutation and selective retention -- along with our basic anatomy and physiology -- the evolution of the pancreas or the eye or the fingernails. Natural selection also explains many basic revulsions, such as the horrid smell of rotting meat, or fears, such as the fear of snakes or standing close to the edge of a cliff. Natural selection also explains pleasures -- sexual pleasure, our liking for sweet, fat and proteins, which in turn explains a lot of popular foods, from ripe fruits through chocolate malts and barbecued ribs.
من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است. من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است. من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است. من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است. من شخصا هیچ تردیدی ندارم که درک زیبایی، با همه بار عاطفی و لذت آن ناشی از تکامل روان آدمی است. قابلیت درک زیبایی فقط یکی از سازگاریهای متنوعی است که در طی تکامل داروینی در ما رخ داده است. قابلیت درک زیبایی فقط یکی از سازگاریهای متنوعی است که در طی تکامل داروینی در ما رخ داده است. زیبایی یک اثر سازگاری با محیط است ، که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم که ما آنرا با خلق آثار هنری و لذت از آنها گسترش داده ایم و تشدید کرده ایم همانطور که بسیاری از شما می دانید ، فرگشت توسط دو مکانیسم اصلی عمل میکند. مکانیسم اول, انتخاب طبیعی است -- که جهش ژنی تصادفی ونگهداری انتخابی است -- همراه با آناتومی و فیزیولوژی پایه ما -- مانند تکامل لوزالمعده و یا چشم یا ناخن. انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است انتخاب طبیعی علت خیلی از نفرت های پایه ما مثل نفرت از بوی گوشت فاسد است اتنخاب طبیعی منشا خیلی از ترس های ماست ، مانند ترس از مار یا ترس از نزدیک شدن به لبه پرتگاه اتنخاب طبیعی منشا خیلی از ترس های ماست ، مانند ترس از مار یا ترس از نزدیک شدن به لبه پرتگاه انتخاب طبیعی لذت را نیز توضیح می دهد -- لذت جنسی ، میل ما را برای شیرینی ، چربی و پروتئین ، که به نوبه خود بسیاری از غذاهای محبوب را توضیح می دهد، از میوه های رسیده تا شکلات و مثلا لذت بردن از شیشلیک را.
The other great principle of evolution is sexual selection, and it operates very differently. The peacock's magnificent tail is the most famous example of this. It did not evolve for natural survival. In fact, it goes against natural survival. No, the peacock's tail results from the mating choices made by peahens. It's quite a familiar story. It's women who actually push history forward. Darwin himself, by the way, had no doubts that the peacock's tail was beautiful in the eyes of the peahen. He actually used that word. Now, keeping these ideas firmly in mind, we can say that the experience of beauty is one of the ways that evolution has of arousing and sustaining interest or fascination, even obsession, in order to encourage us toward making the most adaptive decisions for survival and reproduction. Beauty is nature's way of acting at a distance, so to speak. I mean, you can't expect to eat an adaptively beneficial landscape. It would hardly do to eat your baby or your lover. So evolution's trick is to make them beautiful, to have them exert a kind of magnetism to give you the pleasure of simply looking at them.
اصل بزرگ دیگر فرگشت انتخاب جنسی است ، که نحوه اجرای آن بسیار متفاوت از انتخاب طبیعی است. دم با شکوه طاووس معروف ترین مثال در این باره است. دم با شکوه طاووس معروف ترین مثال در این باره است. این برای بقای طبیعی طاووس بوجود نیامده است . در واقع , برخلاف آنست . نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است. نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است. نه ، دم طاووس برای انتخاب جفت توسط طاووس ماده به وجود آمده است. این یک داستان کاملا آشناست. در واقع این زنان هستند که تاریخ را به جلو میرانند. در ضمن , داروین شخصا ، هیچ شک و تردیدی نداشت که دم طاووس در چشم طاووس ماده زیباست. اون این کلمه رو برای اولین بار به کار برد. حال ، با توجه به این ایده ها میتوان گفت، که درک زیبایی یکی از راه هایی است که تکامل با خود به ارمغان اورده که درک زیبایی یکی از راه هایی است که تکامل با خود به ارمغان اورده راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس راهی برای حفظ علاقه و شیفتگی ، حتی وسواس به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل به منظور تشویق ما به سوی اتخاذ تصمیماتی برای سازگاری با محیط و تولید مثل زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است زیبایی راهی است که طبیعت برای کنترل ما از راه دور انتخاب کرده است منظورم این است که شما نمی توانید یک منظره را بخورید. یا نوزاد خود را بخورید یا معشوق خودرا. پس حقه ی فرگشت این است که آنها را بگونه ای زیبا عرضه کند، پس حقه ی فرگشت این است که آنها را بگونه ای زیبا عرضه کند، که شما را به سادگی جذب تماشای انها کند. که شما را به سادگی جذب تماشای انها کند.
Consider briefly an important source of aesthetic pleasure, the magnetic pull of beautiful landscapes. People in very different cultures all over the world tend to like a particular kind of landscape, a landscape that just happens to be similar to the pleistocene savannas where we evolved. This landscape shows up today on calendars, on postcards, in the design of golf courses and public parks and in gold-framed pictures that hang in living rooms from New York to New Zealand. It's a kind of Hudson River school landscape featuring open spaces of low grasses interspersed with copses of trees. The trees, by the way, are often preferred if they fork near the ground, that is to say, if they're trees you could scramble up if you were in a tight fix. The landscape shows the presence of water directly in view, or evidence of water in a bluish distance, indications of animal or bird life as well as diverse greenery and finally -- get this -- a path or a road, perhaps a riverbank or a shoreline, that extends into the distance, almost inviting you to follow it. This landscape type is regarded as beautiful, even by people in countries that don't have it. The ideal savanna landscape is one of the clearest examples where human beings everywhere find beauty in similar visual experience.
حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید . حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید . حال منبع مهم لذت و کشش مغناطیسی یعنی مناظر زیبارا تصور کنید . مردم در فرهنگ های بسیار متفاوت از سراسر جهان مردم در فرهنگ های بسیار متفاوت از سراسر جهان تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت تمایل به یک نوع خاص از چشم انداز دارند، همان چشم اندازی که «انسان» در ان تکامل یافت این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی این چشم انداز را این روزها در تقویم ، در کارت پستال ، در طراحی زمین های گلف و پارک های عمومی و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید و در قاب عکسهای طلایی روی دیوار مردم از نیویورک تا نیوزلند می بینید یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف یک نوع چشم انداز رودخانه مدرسه هادسون(نقاشی معروف) که شامل فضاهای باز با چمن کم و بیشه هایی در اطراف اغلب درختانی ترجیح داده میشود که بسمت زمین خم شده اند ، اغلب درختانی ترجیح داده میشود که بسمت زمین خم شده اند ، که مثلا اگرفرضا جانتان در خطر باشد قرار است از ان بالا بروید که مثلا اگرفرضا جانتان در خطر باشد قرار است از ان بالا بروید معمولا این چشم انداز آب را به طور مستقیم در دید نشان می دهد یا شواهدی از وجود آب معمولا این چشم انداز آب را به طور مستقیم در دید نشان می دهد یا شواهدی از وجود آب مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف مثلا اب ابی رنگ در دور دست و نشانه هایی از حیوانات و پرندگان و سبزی های مختلف و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود و در نهایت -- اینو داشته باشین -- یا راه یا جاده شاید یک رودخانه یا ساحل که به دور دستها می رود و شما را دعوت میکند که ان را دنبال کنید. این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ، این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ، این چشم انداز حتی نزد مردم در کشورهایی که چنین چشم اندازی ندارند زیبا تلقی می شود ، چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند چشم انداز چمن زار ایده ال یکی از نمونه هایی است که افراد بشر از سر تا سر دنیا آن را زیبا می بینند
But, someone might argue, that's natural beauty. How about artistic beauty? Isn't that exhaustively cultural? No, I don't think it is. And once again, I'd like to look back to prehistory to say something about it. It is widely assumed that the earliest human artworks are the stupendously skillful cave paintings that we all know from Lascaux and Chauvet. Chauvet caves are about 32,000 years old, along with a few small, realistic sculptures of women and animals from the same period. But artistic and decorative skills are actually much older than that. Beautiful shell necklaces that look like something you'd see at an arts and crafts fair, as well as ochre body paint, have been found from around 100,000 years ago.
اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد اما ، ممکن است کسی استدلال کند که این زیبایی طبیعی است و چنین چیزی در مورد زیبایی های مصن،عی رخ نمی دهد ایا زیبایی های مصنوعی خیلی وابسته به فرهنگ نیستند؟ نه من فکر نمی کنم اینطور باشه. و یک بار دیگر ، می خوام که به ماقبل تاریخ برگردم و در مورد اون چیزی بگم . و یک بار دیگر ، می خوام که به ماقبل تاریخ برگردم و در مورد اون چیزی بگم . اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند اکثر افراد اینروزها بر این باورند که قدیمی ترین آثار بشری نقاشی های ماهرانه غارها هستند که همه ما در غار مشهورLascaux یا Chauvetسراغ داریم . که همه ما در غار مشهورLascaux یا Chauvetسراغ داریم . غارهای Chauvet در حدود 32،000 سال ، عمر دارن غارهای Chauvet در حدود 32،000 سال ، عمر دارن همراه با چند تا، مجسمه های واقع نمایانه کوچک از زنان و حیوانات در همان زمان. همراه با چند تا، مجسمه های واقع نمایانه کوچک از زنان و حیوانات در همان زمان. اما مهارتهای هنری و تزئینی در واقع بسیار قدیمی تر از این هستند. اما مهارتهای هنری و تزئینی در واقع بسیار قدیمی تر از این هستند. گردنبندهای زیبا از صدف که شبیه چیزی است که شما در غرفه هنر و صنایع دستی می بینید ، گردنبندهای زیبا از صدف که شبیه چیزی است که شما در غرفه هنر و صنایع دستی می بینید ، و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند و همچنین رنگهای مخصوص بدن ، که از حدود 100.000 سال پیش یافت شده اند
But the most intriguing prehistoric artifacts are older even than this. I have in mind the so-called Acheulian hand axes. The oldest stone tools are choppers from the Olduvai Gorge in East Africa. They go back about two-and-a-half-million years. These crude tools were around for thousands of centuries, until around 1.4 million years ago when Homo erectus started shaping single, thin stone blades, sometimes rounded ovals, but often in what are to our eyes an arresting, symmetrical pointed leaf or teardrop form. These Acheulian hand axes -- they're named after St. Acheul in France, where finds were made in 19th century -- have been unearthed in their thousands, scattered across Asia, Europe and Africa, almost everywhere Homo erectus and Homo ergaster roamed. Now, the sheer numbers of these hand axes shows that they can't have been made for butchering animals. And the plot really thickens when you realize that, unlike other pleistocene tools, the hand axes often exhibit no evidence of wear on their delicate blade edges. And some, in any event, are too big to use for butchery. Their symmetry, their attractive materials and, above all, their meticulous workmanship are simply quite beautiful to our eyes, even today.
اما مصنوعات ماقبل تاریخ جذاب تری وجود دارند که حتی مسن تر از اینها هستند اما مصنوعات ماقبل تاریخ جذاب تری وجود دارند که حتی مسن تر از اینها هستند یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند یادم افتاد به تبرهای سنگی آکیول که قدیمی ترین ابزارهای سنگی هستند از تنگه الدووای در شرق آفریقا. آنها به حدود دو و نیم میلیون سال بر میگردند. از تنگه الدووای در شرق آفریقا. آنها به حدود دو و نیم میلیون سال بر میگردند. این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش این ابزارها حدود هزاران قرن استفاده میشدند ، تا حدود 1،400،000 سال پیش هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد, هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد, هنگامی که هومو ارکتوس شروع به ساختن تیغه های تیز وباریکی از سنگ کرد, گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک. گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک. گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک. گاهی بصورت بیضی شکل ولی اغلب به شکل یک برگ متقارن یا بشکل یک قطره اشک. این تبر سنگی های آکیول که اسم آن از سنت آکیول در فرانسه برگرفته شده است, این تبر سنگی های آکیول که اسم آن از سنت آکیول در فرانسه برگرفته شده است, جایی که در قرن 19 انها برای اولین بار کشف شدند -- و هزاران نمونه از انها نیز در آسیا,اروپا و آفریقا یافت شده اند, و هزاران نمونه از انها نیز در آسیا,اروپا و آفریقا یافت شده اند, تقریبن در همان جاهایی که هومو ارکتوس وهومو ارگاستر یافت شده اند. تقریبن در همان جاهایی که هومو ارکتوس وهومو ارگاستر یافت شده اند. حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند. حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند. حال تعداد بیشمار این تبر سنگی ها نشان میدهد که اینها نمیتوانند فقط برای قصابی کردن حیوانات بوده باشند. و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست و ماجرا واقعا وقتی جدی می شود که شما متوجه می شوید که هیچ نشانی از کند شدن روی لبه تیز این ابزارها نیست و بعضی از آنها حتی بزرگتر از ان هستند که در قصابی حیوانات استفاده شوند. و بعضی از آنها حتی بزرگتر از ان هستند که در قصابی حیوانات استفاده شوند. تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها تقارن آنها, زیبایی سنگهایی که در ساخت اینها به کار رفته است و طرز دقیق ساخت آنها به سادگی حتی امروزه هم به چشم ما زیبا میایند. به سادگی حتی امروزه هم به چشم ما زیبا میایند.
So what were these ancient -- I mean, they're ancient, they're foreign, but they're at the same time somehow familiar. What were these artifacts for? The best available answer is that they were literally the earliest known works of art, practical tools transformed into captivating aesthetic objects, contemplated both for their elegant shape and their virtuoso craftsmanship. Hand axes mark an evolutionary advance in human history -- tools fashioned to function as what Darwinians call "fitness signals" -- that is to say, displays that are performances like the peacock's tail, except that, unlike hair and feathers, the hand axes are consciously cleverly crafted. Competently made hand axes indicated desirable personal qualities -- intelligence, fine motor control, planning ability, conscientiousness and sometimes access to rare materials. Over tens of thousands of generations, such skills increased the status of those who displayed them and gained a reproductive advantage over the less capable. You know, it's an old line, but it has been shown to work -- "Why don't you come up to my cave, so I can show you my hand axes?"
خوب این اشیای باستانی چه چیزدیگه ای میتونستند باشد البته اونها باستانی اند, به گونه ای حتی غریبه اند, ولی همزمان میتوان گفت آنها به چشم ما آشنا نیز هستند. پس این مصنوعات برای چه ساخته شده اند؟ بهترین جواب ممکن این است که آنها به معنای واقعی کلمه آنها اولین آثار هنری شناخته شده ، ابزار عملی که تبدیل شده به اشیاء زیبایی ، ابزار عملی که تبدیل شده به اشیاء زیبایی ، که هم بخاطر داشتن شلکی زیبا و هم برای نشان دادن ذوق هنری و مهارت خود فرد مورد تحسین هستند . که هم بخاطر داشتن شلکی زیبا و هم برای نشان دادن ذوق هنری و مهارت خود فرد مورد تحسین هستند . تبر سنگیها نشانه یک پیشرفت فرگشتی در تاریخ بشرند -- تبر سنگیها نشانه یک پیشرفت فرگشتی در تاریخ بشرند -- ابزارهایی که نمودار قدرت بشر بوده اند به گفته داروین سیگنالهای توانمندی بوده اند-- که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند که به نوعی مثل دم طاووس عمل می کنند با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند با این تفاوت که بر خلاف دم طاووس اینها آگاهانه و هدفمندانه ساخته شده اند تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است تبر سنگی ای که به دقت ساخته شده باشد نشان دهنده کیفیت مطلوب و هوش و توانمندی و دقت و توان طراحی و دسترسی به منابع کمیاب سازنده است بیش از ده ها هزار نسل ، چنین مهارت هایی موجب بهبود جایگاه چنین مهارت هایی موجب بهبود جایگاه کسانی شد که آنها را انجام دادند و یک منفعت افزون بر آن را در مقابل بقیه افراد به دست آوردند. میدونید, با اینکه دیگه خیلی تکراری شده ولی ثابت شده که هنوز هم این جمله خیلی موثره: میدونید, با اینکه دیگه خیلی تکراری شده ولی ثابت شده که هنوز هم این جمله خیلی موثره: "چرا یه سر به غار من نمیای تا من تبر سنگی جدیدمو بهت نشون بدم." (خنده)
(Laughter)
"چرا یه سر به غار من نمیای تا من تبر سنگی جدیدمو بهت نشون بدم." (خنده)
Except, of course, what's interesting about this is that we can't be sure how that idea was conveyed, because the Homo erectus that made these objects did not have language. It's hard to grasp, but it's an incredible fact. This object was made by a hominid ancestor, Homo erectus or Homo ergaster, between 50,000 and 100,000 years before language. Stretching over a million years, the hand axe tradition is the longest artistic tradition in human and proto-human history. By the end of the hand axe epic, Homo sapiens -- as they were then called, finally -- were doubtless finding new ways to amuse and amaze each other by, who knows, telling jokes, storytelling, dancing, or hairstyling. Yes, hairstyling -- I insist on that.
البته جالبه که بدونید ما هنوز نمیدونیم در اون زمان این ایده چطور منتقل شده البته جالبه که بدونید ما هنوز نمیدونیم در اون زمان این ایده چطور منتقل شده چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند. چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند. چراکه هومو ارکتوس ها که این اشیا رو میساختند ارتباط کلامی با هم نداشتند. درکش سخته ولی این یه حقیقت غیر قابل انکاره. درکش سخته ولی این یه حقیقت غیر قابل انکاره. این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند. این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند. این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند. این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند. این شی توسط اجداد ما هومو ارکتوس یا هومو ارگاستر حدود 50 تا 100 هزار سال قبل از ارتباط کلامی ساخته شده اند. و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است. و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است. و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است. و با ادامه یافتن آن بیش از یک میلیون سال, سنت ساخت تبر سنگی طولانی ترین سنت هنری در تاریخ بشریت است. پس از پایان دوره تبر سنگی, هومو ساپینس ها-- که بعدا به این نام خوانده شدند,-- مدام در پی یافتن راههایی بوده اند که یکدیگر را سرگرم و یا هیجان زده کنند توسط جوک گفتن, داستان سرایی, رقص یا آرایش مو. بله, مو آرایی -- من روی این تاکید میکنم.
For us moderns, virtuoso technique is used to create imaginary worlds in fiction and in movies, to express intense emotions with music, painting and dance. But still, one fundamental trait of the ancestral personality persists in our aesthetic cravings: the beauty we find in skilled performances. From Lascaux to the Louvre to Carnegie Hall, human beings have a permanent innate taste for virtuoso displays in the arts. We find beauty in something done well.
برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود برای ما ادمای مدرن, تکنیک های پیش رفته برای ایجاد دنیایی خیالی در داستان یا فیلم استفاده می شود و برای بیان احساسات عمیق ما موزیک,نقاشی و رقص را استفاده می کنیم. و برای بیان احساسات عمیق ما موزیک,نقاشی و رقص را استفاده می کنیم. ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد: ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد: ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد: ولی هنوز, یک ویژگی اساسی از شخصیت اجدادی ما درنیازهای زیبایی شناسی ما وجود دارد: زیبایی که ما در اجراهای هنرمندانه می یابیم. زیبایی که ما در اجراهای هنرمندانه می یابیم. از Lascaux تا لوور تا سالن کارنگی, از Lascaux تا لوور تا سالن کارنگی, بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد بشر یک ذائقه ذاتی همیشگی برای اجراهای مختلف هنری دارد ما چیزی یا کاری که به خوبی انجام شده باشد را زیبا می بینیم ما چیزی یا کاری که به خوبی انجام شده باشد را زیبا می بینیم
So the next time you pass a jewelry shop window displaying a beautifully cut teardrop-shaped stone, don't be so sure it's just your culture telling you that that sparkling jewel is beautiful. Your distant ancestors loved that shape and found beauty in the skill needed to make it, even before they could put their love into words. Is beauty in the eye of the beholder? No, it's deep in our minds. It's a gift handed down from the intelligent skills and rich emotional lives of our most ancient ancestors. Our powerful reaction to images, to the expression of emotion in art, to the beauty of music, to the night sky, will be with us and our descendants for as long as the human race exists.
پس وقتی اینبار از جلو یک جواهر فروشی رد شدید که برشهای زیبای نگینهای برش خورده به شکل قطره اشک رو به نمایش گذاشته که برشهای زیبای نگینهای برش خورده به شکل قطره اشک رو به نمایش گذاشته خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند خیلی مطمین نباشید که این در واقع این فرهنگ شما است که میگوید این جواهرها زیبا هستند اجداد دور تو این فرم برش سنگ ها را دوست داشتند و زیبایی را در مهارت ساخت آن قطعه یافته اند, حتی قبل از اینکه بتوانند عشق خودشون رو در قالب کلمات بیان کنند. ایا زیبایی در چشم بیننده آن است؟ نه, بلکه در عمق ذهن شماست این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده این یک هدیه است, که به ما از سوی دستان ماهر و ذهن هوشمند و زندگیهای سرشار از احساس قدیمیترین اجداد ما اهدا شده واکنش قوی ما نسبت به عکسها و تابلوها نسبت به احساسات موجود در هنر و نسبت به موزیک و به آسمان شب با ما خواهد بود تا زمانی که نوع بشر وجود داشته باشد.
Thank you.
با سپاس از شما
(Applause)
(تشویق)