I want to start off by saying, Houston, we have a problem. We're entering a second generation of no progress in terms of human flight in space. In fact, we've regressed. We stand a very big chance of losing our ability to inspire our youth to go out and continue this very important thing that we as a species have always done. And that is, instinctively we've gone out and climbed over difficult places, went to more hostile places, and found out later, maybe to our surprise, that that's the reason we survived. And I feel very strongly that it's not good enough for us to have generations of kids that think that it's OK to look forward to a better version of a cell phone with a video in it. They need to look forward to exploration; they need to look forward to colonization; they need to look forward to breakthroughs. We need to inspire them, because they need to lead us and help us survive in the future.
می خواهم صحبت هایم را اینگونه شروع کنم, هاستون، ما با چالشی روبرو هستیم مشکل ما این است که در حال ورود به دوره دوم مراحل پرواز انسان به فضا بدون هیچ پیشرفتی هستیم. در حقیقت ما پسرفت کرده ایم. ما در یک موقعیت مناسب برای الهام بخشیدن به توانائی های جوانانمان جهت بیرون رفتن و ادامه دادن قرار گرفته ایم.این نکته ای بسیار مهم است. و به عنوان نوع بشر باید همیشه به بهترین نحوی انجامش دهیم. و بطور غریزی به فضا رفته ایم و کسی که به مکانهای صعب العبور صعود کرده، به جاهای سخت تر هم می رود. و بعدها فهمیدیم، البته با تعجب بسیار که این دلیل زنده ماندن ماست و آن را با قدرت بسیار احساس کردیم و این که نسلی از کودکان داشته باشیم به خودی خود خوب نیست و فکر می کنم بهتر این است که نگاه روبه جلو داشته باشیم برای داشتن نسخه بهتری از یک تلفن همراه با صفحه نمایش تصویری روی آن آنها جهت اکتشاف و استعمار نیاز به نگاه رو به جلو دارند آنها برای پیشرفتهای بزرگ نیاز به نگاه رو به جلو دارند ما به الهام بخشی آنها نیاز داریم و آنها به راهنمایی و کمک به ما برای زنده ماندن در آینده
I'm particularly troubled that what NASA's doing right now with this new Bush doctrine to -- for this next decade and a half -- oh shoot, I screwed up. We have real specific instructions here not to talk about politics.
مشکل من بخصوص با چیزی است که ناسا امروزه با دکترین جدید پرزیدنت بوش انجام می دهد برای دهه بعدی، آه خدای من پاک گیچ شدم ما اینجا دستورالعمل های خاصی داریم که نباید راجع به سیاست صحبت کنیم.
(Laughter)
(خنده حضار)
What we're looking forward to is --
چیزی که ما به دنبال آن هستیم
(Applause)
تشویق حضار
what we're looking forward to is not only the inspiration of our children, but the current plan right now is not really even allowing the most creative people in this country -- the Boeing's and Lockheed's space engineers -- to go out and take risks and try new stuff. We're going to go back to the moon ... 50 years later? And we're going to do it very specifically planned to not learn anything new. I'm really troubled by that. But anyway that's -- the basis of the thing that I want to share with you today, though, is that right back to where we inspire people who will be our great leaders later. That's the theme of my next 15 minutes here. And I think that the inspiration begins when you're very young: three-year-olds, up to 12-, 14-year-olds. What they look at is the most important thing.
ما فقط دنبال این نیستیم که به فرزندانمان الهام بدهیم اما امروزه سیاست جاری این اجازه حتی به خلاق ترین انسان های این کشور، بوئینگز و لاکهدز نمی دهد مهندسین فضا که قصد بیرون رفتن و پذیرفتن ریسک و تلاش برای انجام کارهای جدید را دارند ما می خواهیم به عقب برگردیم ، سفر به ماه، پنجاه سال بعد و کلی برنامه ریزی خاصی می کنیم تا چیزهای جدید را یاد نگیریم من واقعا با این موضوع مشکل دارم اما بهرحال این اساس چیزی است که من می خواهم امروز با شما درمیان بگذارم یعنی بازگشت به جایی که ما الهام بخش مردم هستیم کسانی که در آینده رهبران ما خواهند بود که موضوع صحبت من در پانزده دقیقه بعدی خواهد بود و من فکر می کنم الهام بخشی در زمانی که شما بسیار جوان هستید آغاز می شود. سه سالگی، کمتر از دوازده سالگی ، چهارده سالگی آنچه که در نگاه آنها مهم ترین چیز است
Let's take a snapshot at aviation. And there was a wonderful little short four-year time period when marvelous things happened. It started in 1908, when the Wright brothers flew in Paris, and everybody said, "Ooh, hey, I can do that." There's only a few people that have flown in early 1908. In four years, 39 countries had hundreds of airplanes, thousand of pilots. Airplanes were invented by natural selection. Now you can say that intelligent design designs our airplanes of today, but there was no intelligent design really designing those early airplanes. There were probably at least 30,000 different things tried, and when they crash and kill the pilot, don't try that again. The ones that flew and landed OK because there were no trained pilots who had good flying qualities by definition. So we, by making a whole bunch of attempts, thousands of attempts, in that four-year time period, we invented the concepts of the airplanes that we fly today. And that's why they're so safe, as we gave it a lot of chance to find what's good. That has not happened at all in space flying. There's only been two concepts tried -- two by the U.S. and one by the Russians.
بیایید نگاهی به تصاویر لحظه ای هوایی بیندازیم و می بینیم که یک دوره زمانی چهارساله فوق العاده وجود دارد دوره ای که اتفاقات بسیار جالبی به وقوع پیوسته است شروع آن در سال 1908، زمانی که برادران رایت در پاریس پرواز کردند و هرکسی می گفت آه خدای من کاش منم می تونستم پرواز کنم، در اواخر سال 1908 تعداد کمی از مردم تا آن زمان پرواز کرده بودند در چهار سال بعدی، 39 کشور دارای هزاران هواپیما شدند و همچنین هزاران خلبان. هواپیماها توسط انتخاب های طبیعی اختراع شدند. و امروزه شما می توانید بگوئی که هواپیماهای ما دارای طراحی های هوشمندی هستند اما در آن اوایل واقعا طراحی های هوشمندی وجود نداشت حدودا 30000 تلاش مختلف انجام شده است و وقتی هواپیما سقوط می کرد و خلبانش کشته می شد، دوباره آن طرح را امتحان نمی کردند و هواپیمایی که به درستی پرواز می کرد و فرود می آمد دوباره تست می شد چون هیچ خلبان آموزش دیده ای وجود نداشت کسی که کیفیت خوب تعریف شده ای در پروازهایش داشته باشد بنابراین ما به مجموعه ای از کوشش ها، هزاران کوشش در آن دوره زمانی چهار ساله، ما مفهوم هواپیماهایی که امروزه پرواز می کنند بوجود آمد و این دلیل ایمنی هواپیماهای امروزی است همانطوری که ما فرصت های زیادی را برای یافتن راه حل بهتر به آن دادیم چیزی که هنوز در مورد سفرهای فضایی اتفاق نیفتاده است تا بحال تنها در مورد دو ایده سعی و تلاش هایی انجام گرفته است، دوبار توسط ایالات متحده و یک بار توسط روسیه
Well, who was inspired during that time period? Aviation Week asked me to make a list of who I thought were the movers and shakers of the first 100 years of aviation. And I wrote them down and I found out later that every one of them was a little kid in that wonderful renaissance of aviation. Well, what happened when I was a little kid was -- some pretty heavy stuff too. The jet age started: the missile age started. Von Braun was on there showing how to go to Mars -- and this was before Sputnik. And this was at a time when Mars was a hell of a lot more interesting than it is now. We thought there'd be animals there; we knew there were plants there; the colors change, right? But, you know, NASA screwed that up because they've sent these robots and they've landed it only in the deserts.
خب، چه کسی در طی این دوره زمانی الهام گرفته است؟ اکتیویشن ویک از من خواست تا لیستی از افرادی تهیه کنم که فکر می کنم در صد سال صنعت هواپیمایی تکان دهنده و لرزاننده بودند و با آنها مکاتبه کردم و بعدا فهمیدم که هر کدام از آنها در هنگام رنسانس حمل و نقل هوایی یچه کوچکی بیش نبودند. خب، چه اتفاقی افتاد وقتی من کودکی کوچک بودم و مشغول خرت و پرت های کمی سنگین جتها شروع به حرکت کردند، موشک ها هم همینظور.وان براون آنجا بود در حال نشان دادن چگونگی سفر به مریخ و همه اینها قبل از اسپوتینک بود و همه اینها زمانی بود که مریخ لعنتی پر از چیزهای جالب و هیجان انگیز بود حال ما اینجائیم. گمان می کردیم که آنجا حیواناتی باشند می دانستیم که گیاهانی در آنجا وجود دارند، و رنگ ها عوض می شوند؛ درسته؟ اما می دونید، ناسا گیج شد چون روباتهایی که به مریخ فرستاد و آنها فقز در بیابان ها فرود آمدند
(Laughter)
خنده حضار
If you look at what happened -- this little black line is as fast as man ever flew, and the red line is top-of-the-line military fighters and the blue line is commercial air transport. You notice here's a big jump when I was a little kid -- and I think that had something to do with giving me the courage to go out and try something that other people weren't having the courage to try. Well, what did I do when I was a kid? I didn't do the hotrods and the girls and the dancing and, well, we didn't have drugs in those days. But I did competition model airplanes. I spent about seven years during the Vietnam War flight-testing airplanes for the Air Force. And then I went in and I had a lot of fun building airplanes that people could build in their garages. And some 3,000 of those are flying. Of course, one of them is around the world Voyager. I founded another company in '82, which is my company now. And we have developed more than one new type of airplane every year since 1982. And there's a lot of them that I actually can't show you on this chart.
اگر به آنچه اتفاق افتاده نگاه کنید، خط باریک سیاهی می بینید که نشان دهنده سرعتی انسانی است که هرگز پرواز نکرد و خط قرمز نشان دهنده جنگ های نظامی است و خط آبی نشان دهنده حمل و نقل هوایی تجاری است شما متوجه جهش بزرگی در اینجا می شوید. وقتی که من بچه بودم و فکر می کنم کارهایی برای انجام داشتم که به من شهامت می داد برای بیرون رفتن و انجام دادن چیزهایی که دیگران جرات انجام دادنشونو نداشتند. خب، وقتی بچه بودم چه کاری باید می کردم؟ من میله رقص و دختران و رقصیدن را نمی خواستم و خب، اون روزها خبری از مواد مخدر نبود و ما رقابت بین مدل های هواپیماها را دنبال می کردیم من مدت هفت سال جنگ ویتنام را به این کار اختصاص دادم تست پرواز هواپیماها برای نیروی هوایی سپس آنجا را ترک کردم و اوقات خوشی را صرف ساخت هواپیماهایی کردم که مردم می توانستند در گاراژهایشان بسازند و حدود 3000 تا از انها در حال پرواز است.البته یکی از آنها تقریبا یک هواپیمای جهانی است.(قابلیت پرواز دور دنیا را دارد). سال 82 کمپانی دیگری تاسیس کردم که کمپانی فعلی من است و از سال 1982 هر ساله نوع جدیدی از هواپیماها را توسعه داده ایم و تعداد زیادی از آنها وجود دارد که من واقعا نمی توانم در این چارت به شما نشان دهم
The most impressive airplane ever, I believe, was designed only a dozen years after the first operational jet. Stayed in service till it was too rusty to fly, taken out of service. We retreated in '98 back to something that was developed in '56. What? The most impressive spaceship ever, I believe, was a Grumman Lunar Lander. It was a -- you know, it landed on the moon, take off of the moon, didn't need any maintenance guys -- that's kind of cool. We've lost that capability. We abandoned it in '72. This thing was designed three years after Gagarin first flew in space in 1961. Three years, and we can't do that now. Crazy.
به اعتقاد من، تاثیرگذارترین هواپیمایی که تا بحال ساخته شده ، تنها دوازده سال بعد از اولین جت عملیاتی آن هواپیما تا هنگامی که زنگ زده شد، مشغول خدمت رساتی بود و پس از آن از رده خارج شد در سال 1998 به چیزی برگشتیم که در سال 1986 آن را توسعه داده بودیم. چی؟ به اعتقاد من، موثرترین سفینه فضایی که تاکنون ساخته شده و آن یک گرومن لانر لندر بود.می دونید چیزی که روی ماه فرود آمد روی ماه خاموش شد، بی نیاز از تیم نگهدارنده این نوعی خونسردی است ما این توانایی را از دست دادیم.در سال 1972 آن را رها کردیم. این چیزی بود که سه سال پس از اولین سفر یوری گاگارین به فضا در سال 1961 ، طراحی شد سه سال، و ما نمی توانیم هم اکنون آن را انجام دهیم.
Talk very briefly about innovation cycles, things that grow, have a lot of activity; they die out when they're replaced by something else. These things tend to happen every 25 years. 40 years long, with an overlap. You can put that statement on all kinds of different technologies. The interesting thing -- by the way, the speed here, excuse me, higher-speed travel is the title of these innovation cycles. There is none here. These two new airplanes are the same speed as the DC8 that was done in 1958. Here's the biggie, and that is, you don't have innovation cycles if the government develops and the government uses it. You know, a good example, of course, is the DARPA net. Computers were used for artillery first, then IRS. But when we got it, now you have all the level of activity, all the benefit from it. Private sector has to do it. Keep that in mind. I put down innovation -- I've looked for innovation cycles in space; I found none.
دیوانه، خیلی کوتاه راجع به چرخه حیات و چیزهای رشدکردنی صحبت کنید. فعالیت های زیادی داشته باشد، آنها می میرند وقتی با چیزهای دیگر جایگزین می شوند و این چیزها هر 25 سال یکبار اتفاق می افتند چهل سال زمان، با یک اوورلپ. شما می توانید این جمله را روی انواع تکنولوژی های مختلف قرار دهید. چیز جالب توجه بهرحال سرعت اینجا، معذرت می خواهم، سفر با سرعت بالاتر چرخه های حیات است. چیزی وجود ندارد. این دو هواپیمای جدید از نظر سرعت در تست دی سی هشت در سال 1958 شبیه هم شدند. اینجا بزرگ تر است و شما چرخه حیاتی ندارید. اگر دولت آن را توسعه داده و استفاده کند می دونید یک مثال خوب مطمئنا دارپا نت می باشد. کامپیوترهایی که اولین بار در توپخانه ها مورد استفاده قرار گرفتند، سپس آی آر اس اما وقتی ما آن ها را کشف کردیم، حالا شما تمام سطوح این فعالیت را در اختیار دارید تمام سودمندی آن را.بخش خصوصی آن را انجام می دهد. این موضوع را در ذهن خود نگه دارید.من فعلا چرخه حیات را بی خیال می شم. من راجع به چرخه حیات در فضا تحقیق کردم و چیزی پیدا نکردم
The very first year, starting when Gagarin went in space, and a few weeks later Alan Shepherd, there were five manned space flights in the world -- the very first year. In 2003, everyone that the United States sent to space was killed. There were only three or four flights in 2003. In 2004, there were only two flights: two Russian Soyuz flights to the international manned station. And I had to fly three in Mojave with my little group of a couple dozen people in order to get to a total of five, which was the number the same year back in 1961. There is no growth. There's no activity. There's no nothing.
برای سالیان بسیار، از سفر گاگارین به فضا شروع شده است و چند هفته پس از سفر آلن شپرد، پنج مرد دیگر آنجا بودند. پروازهای فضایی در دنیا، در سال های اولیه در سال 2003، هرکسی ازایالات متحده که به فضا رفت، کشته شد فقط 3 یا 4 سفر در سال 2003 انجام شد. در سال 2004 فقط دو سفر انجام شد: دو سفر فضاپیمای سایوز روسیه به ایستگاه بین المللی فضایی انجام شد و من مجبور به سه پرواز در موهاوی با گروه کوچکم که شامل دوازده نفر می شد بودم به منظور دستیابی به آن پنج نفر که عددی مشابه عددی در سال 1961 بود. هیچ رشدی وجود نداشت، هیچ فعالیتی نبود، هیچ چیز نبود.
This is a picture here taken from SpaceShipOne. This is a picture here taken from orbit. Our goal is to make it so that you can see this picture and really enjoy that. We know how to do it for sub-orbital flying now, do it safe enough -- at least as safe as the early airlines -- so that can be done. And I think I want to talk a little bit about why we had the courage to go out and try that as a small company.
این عکسی است که از سفینه شماره یک گرفته شده است این عکسی است که از مدار زمین گرفته شده است هدف ما ایجاد آن است و شما می توانید این عکس را ببینید و واقعا لذت ببرید. امروزه می دانیم چگون این کار را برای پرواز زیرمداری انجام دهیم، و آن را بقدر کافی ایمن انجام دهیم. به همان ایمین خطوط هوایی آن را انجام می دهیم. و فکر کنم می خواهم کمی در این باره صحبت کنم که چرا ما به عنوان یک شرکت کوچک چرا اینقدر برای ریسک کردن شهامت داریم
Well, first of all, what's going to happen next? The first industry will be a high volume, a lot of players. There's another one announced just last week. And it will be sub-orbital. And the reason it has to be sub-orbital is, there is not solutions for adequate safety to fly the public to orbit. The governments have been doing this -- three governments have been doing this for 45 years, and still four percent of the people that have left the atmosphere have died. That's -- You don't want to run a business with that kind of a safety record. It'll be very high volume; we think 100,000 people will fly by 2020. I can't tell you when this will start, because I don't want my competition to know my schedule. But I think once it does, we will find solutions, and very quickly, you'll see those resort hotels in orbit. And that real easy thing to do, which is a swing around the moon so you have this cool view. And that will be really cool. Because the moon doesn't have an atmosphere -- you can do an elliptical orbit and miss it by 10 feet if you want. Oh, it's going to be so much fun.
خب اول از همه اینکه، چیزی که بعدا اتفاق می افتد چیست؟ اول صنعتی با حجم بالا و دست اندرکاران بسیار زیاد یکی دیگر همین هفته قبل اعلام وجود کرد و آن هم زیر مداری بود و دلیل اینکه زیرمداری بود اینکه راه حل مناسب دیگری برای ایمنی پروازهای عمومی مداری وجود ندارد. دولتها این کار را انجام می دهند سه دولت اینکار را در 45 سال انجام داده اند. و هنوز 4 درصد از مردمی که جو زمین را ترک می کنند می میرند. این چیزیه که، می دونید شما نمی خواهید کسب و کاری را با این درجه ایمنی راه بیندازید این کار حجم بالایی خواهد داشت، ما فکر می کنیم صدهزار نفر از مردم در سال 2020 پرواز خواهند کرد. من نمی توانم به شما بگویم این کار چه موقع آغاز خواهد شد چون نمی خواهم رقبای من برنامه هایم را بدانند. اما من فکر می کنم ما راه حل آن را پیدا خواهیم کرد و به سرعت، شما این هتل های تفریحی را در مدار خواهید دید. و کار واقعا ساده ای برای انجام دادن است، که نوسان در اطراف ماه است و شما این منظره زیبا را می بینید و آن واقعا زیبا خواهد بود. از آنجائیکه ماه فاقد اتمسفر است و شما می توانید آن را در یک مدار بیضوی انجام داده و این خیلی جالب به نظر خواهد آمد
(Laughter)
خنده حضار
OK. My critics say, "Hey, Rutan's just spending a lot of these billionaires' money for joyrides for billionaires. What's this? This is not a transportation system; it's just for fun." And I used to be bothered by that, and then I got to thinking, well, wait a minute. I bought my first Apple computer in 1978 and I bought it because I could say, "I got a computer at my house and you don't. 'What do you use it for?' Come over. It does Frogger." OK.
بسیار خوب! منتقدان من می گویند راتان فقط پول این میلیونرها را برای یک سواری همراه با شادی از آنها میگیرد. این چیه؟ این یک سیستم حمل و نقل نیست. این فقط برای سرگرمی است. و من عادت کرده ام که ناراحت بشم و شروع به فکر کردن کنم. خب، یک دقیقه صبر کنید. من اولین کامپیوتر اپلم را در سال 1978 خریدم. من اونو خریدم چون می تونستم بگم من در خانه ام کامپیوتر دارم و شما ندارید. با اون چیکار می کنی؟ باهاش فراگر بازی می کنم. آهان فهمیدم
(Laughter)
خنده حضار
Not the bank's computer or Lockheed's computer, but the home computer was for games. For a whole decade it was for fun -- we didn't even know what it was for. But what happened, the fact that we had this big industry, big development, big improvement and capability and so on, and they get out there in enough homes -- we were ripe for a new invention. And the inventor is in this audience. Al Gore invented the Internet and because of that, something that we used for a whole year -- excuse me -- a whole decade for fun, became everything -- our commerce, our research, our communication and, if we let the Google guys think for another couple weekends, we can add a dozen more things to the list. (Laughter) And it won't be very long before you won't be able to convince kids that we didn't always have computers in our homes. So fun is defendable.
نه کامپیوترهای بانک یا کامپیوتر های لاکهد اما کامپیوترهای خانگی برای بازی کردن بودند. برای تمام دهه آنها فقط برای سرگرمی بودند، ما هرگز نمی دانستیم آنها چه کاربردی دارند. اما اتفاقی که افتاد در حقیقت این بود که ما این صنعت بزرگ را داشتیم توسعه شگرف؛ بهبود زیاد و توانایی بسیار و به همین ترتیب. آن ها از خانه ها خارج شدند و برای اختراعات جدید مورد استفاده قرار گرفتند و مخترع در بین مخاطبین است. ال گور اینترنت را اختراع کرد و بخاطر اینکه چی، چیزی که برای تمام سال ، معذرت می خواهم برای تمام دهه سرگرمی ساز بود، همه چیز ما شد، بازرگانی ما، پژوهش و تحقیق ما ارتباطات ما و اگر به بر و بچ گوگل اجازه بدهیم فکر کردن درباره تعطیلات آخر هفته با زوج های دیگر، ضمنا می توانیم یک دوجین زوج را به لیستمان اضافه کنیم و این خیلی طول نخواهد کشید قبل از اینکه شما نخواهید بچه ها را متقاعد کنید و اینکه ما همیشه در خانه هایمان کامپیوتر نداشته ایم. بنابراین سرگرمی داشتن قابل دفاع است
OK, I want to show you kind of a busy chart, but in it is my prediction with what's going to happen. And in it also brings up another point, right here. There's a group of people that have come forward -- and you don't know all of them -- but the ones that have come forward were inspired as young children, this little three- to 15-year-old age, by us going to orbit and going to the moon here, right in this time period. Paul Allen, Elan Musk, Richard Branson, Jeff Bezos, the Ansari family, which is now funding the Russians' sub-orbital thing, Bob Bigelow, a private space station, and Carmack. These people are taking money and putting it in an interesting area, and I think it's a lot better than they put it in an area of a better cell phone or something -- but they're putting it in very -- areas and this will lead us into this kind of capability, and it will lead us into the next really big thing and it will allow us to explore. And I think eventually it will allow us to colonize and to keep us from going extinct.
بسیار خوب.می خوام به شما یک نوع نمودار درهم برهم نشان بدهم. اما بهرحال این پیش بینی من است از چیزی که قرار است اتفاق بیفتد و آن همچنین نقطه دیگری را نشان می دهد، درست اینجا اینجا گروهی از مردم هستند که رو به جلو می روند. و شما هیچکدامشان را نمی شناسید، اما یکی از آنان که رو به جلو می رود به عنوان یک بچه الهام گرفته، این کوچولو سه تا 15 سال سن دارد به وسیله رفتن به مدار و رفتن به ماه دقیقا در این دوره زمانی پل آلن، الان ماسک، ریچارد برانسون، جف بزوس و خانواده انصاری کسانی که این روزها به سیستم زیرمداری روسیه کمک مالی می کنند باب بیگلو، یک ایستگاه فضایی خصوصی و کارمک این افراد در حال گرفتن پول و سرمایه گذاری در منطقه جالبی هستند و من فکر می کنم که این خیلی بهتر است از اینکه انها پول را در بازار تلفن همراه یا چیزهای دیگر سرمایه گذاری کنند، اما آنها قرار می دهند د و این ما را در این نوع از توانایی هدایت خواهد کرد و این ما را به سوی چیزهای بزرگ آینده هدایت خواهد کرد و به ما اجازه اکتشاف می دهد و من فکر می کنم درنهایت به ما اجازه مهاجرت به سیارات دیگر خواهد داد و از انقراض ما جلوگیری خواهد کرد
They were inspired by big progress. But look at the progress that's going on after that. There were a couple of examples here. The military fighters had a -- highest-performance military airplane was the SR71. It went a whole life cycle, got too rusty to fly, and was taken out of service. The Concorde doubled the speed for airline travel. It went a whole life cycle without competition, took out of service. And we're stuck back here with the same kind of capability for military fighters and commercial airline travel that we had back in the late '50s.
آنها با پیشرفتهای بزرگ الهام می گرفتند.اما به پیشرفتها دیگری که در پس آن اتفاق افتاد نگاه کنید. اینجا تعدادی مثال دیده می شود جنگنده های نظامی بالاترین کارائی هواپیماهای نظامی را دارند این یک اس آر 71 بود. آن وارد یک چرخه حیات می شود تا کاملا زنگ زده و کهنه شود. و از چرخه سرویس دهی خارج شود. هواپیمای کنکورد با سرعت دوبرابر در سفرهای هوایی استفاده می شود. این یک چرخه زندگی کامل و بدون رقابت است خارج از سرویس و ما در گذشته گیر کرده ایم با همان نوع از توانایی جنگنده های نظامی و سفرهای هوایی که ما به اواخر دهه 1950 بازگشته ایم.
But something is out there to inspire our kids now. And I'm talking about if you've got a baby now, or if you've got a 10-year-old now. What's out there is there's something really interesting going to happen here. Relatively soon, you'll be able to buy a ticket and fly higher and faster than the highest-performance military operational airplane. It's never happened before. The fact that they have stuck here with this kind of performance has been, well, you know, you win the war in 12 minutes; why do you need something better? But I think when you guys start buying tickets and flying sub-orbital flights to space, very soon -- wait a minute, what's happening here, we'll have military fighters with sub-orbital capability, and I think very soon this. But the interesting thing about it is the commercial guys are going to go first. OK, I look forward to a new "capitalist's space race," let's call it.
اما امروزه چیزی خارج از الهام بخشی به کودکانمان وجود دارد و اگر شما الان بچه ای دارید، من در این مورد صحبت می کنم و یا اگر یک کودک 10 ساله داشته باشید خارج از اینجا چیست؟ چیزهای جالب در اینجا در حال وقوع است به زودی ، شما قادر به خرید یک بلیط می شوید و بالاتر و سریع تر از هواپیماهای نظامی با قدرت بالا پرواز می کنید چیزی که قبلا هرگز اتفاق نیفتاده بود. در حقیقت آنها اینجا یا این نوع از کارائی گیر کرده اند خب میدونید شما جنگ را در دوازده دقیقه برنده شدید. چرا شما به چیز بهتری احتیاج دارید؟ اما من فکر می کنم وقتی شما بچه ها شروع به خریدن بلیط و پرواز کردن با سیستم زیر مداری در فضا کنید، خیلی زود، یک دقیقه صبر کنید اینجا چه خبره؟ ما یک جنگنده نظامی خواهیم داشت با توانایی زیرمداری، و من فکر می کنم این اتفاق خیلی زود بیفتد. اما چیز جالب توجه در مورد این است که مردان تجاری اول از همه سفر می کنند. بسیارخوب! من مشتاقانه منتظر یک مسابقه جدید سرمایه داران فضایی هستم. بیایید باهاشون تماس بگیریم.
You remember the space race in the '60s was for national prestige, because we lost the first two milestones. We didn't lose them technically. The fact that we had the hardware to put something in orbit when we let Von Braun fly it -- you can argue that's not a technical loss. Sputnik wasn't a technical loss, but it was a prestige loss. America -- the world saw America as not being the leader in technology, and that was a very strong thing. And then we flew Alan Shepherd weeks after Gagarin, not months or decades, or whatever. So we had the capability. But America lost. We lost. And because of that, we made a big jump to recover it.
شما باید مسابقه فضایی را در دهه 1960 یادتون بیاد که به حیثیت ملی ما ربط داشت چون ما دو «اوین نقطه عطف» را از دست داده بودیم. ما به لحاظ تکینیکی نباخته بودیم.در حقیقت ما سخت افزار را برای قرار دادن چیزی در مدار داشتیم وقتی که به وان برایان اجازه پرواز دادیم. شما می توانید باور کنید که باخت ما تکنیکی نیست اسپوتنیک یک باخت تکنیکی نبود، اما از دست دادن اعتبار ما را موجب شد. آمریکا، دنیا دیگر به امریکا به چشم پیشرو تکنولوژی نگاه نمی کرد و این چیزی بسیار عجیب و غریب بود. و سپس ما آلن شپارد را یک هفته پس از گاکارین به پرواز درآوردیم نه ماه ها یا دهه ها یا هرچیز دیگری. بنابراین ما توانایی داشتیم اما آمریکا باخت.ما باختیم. و به همین خاطر ما باید برای جبرانش جهش بزرگی انجام می دادیم.
Well, again, what's interesting here is we've lost to the Russians on the first couple of milestones already. You cannot buy a ticket commercially to fly into space in America -- can't do it. You can buy it in Russia. You can fly with Russian hardware. This is available because a Russian space program is starving, and it's nice for them to get 20 million here and there to take one of the seats. It's commercial. It can be defined as space tourism. They are also offering a trip to go on this whip around the moon, like Apollo 8 was done. 100 million bucks -- hey, I can go to the moon. But, you know, would you have thought back in the '60s, when the space race was going on, that the first commercial capitalist-like thing to do to buy a ticket to go to the moon would be in Russian hardware? And would you have thought, would the Russians have thought, that when they first go to the moon in their developed hardware, the guys inside won't be Russians? Maybe it'll probably be a Japanese or an American billionaire? Well, that's weird: you know, it really is. But anyway, I think we need to beat them again.
حب، دوباره، چیز جالبی اینجاست که ما قبلا باختیم در مقابل روسیه در اولین «دو نقطه عطف» شما نمی توانید در آمریکا بلیط تجاری برای سفر به فضا بخرید نمی توانید.می توانید در روسیه این کار را انجام دهید. شما می توانید با سخت افزارهای روسی پرواز کنید.این در دسترس است از آنجائیکه برنامه فضایی روسیه تشنه پول است. و این برای آنها جالب توجه است که بیست میلیون دلار برای نشاندن یکی از آنان روی صندلی دریافت کنند. این تجارت است.این می تواند به عنوان گردشگری فضایی تعریف شود.آنها همچنین می توانند پیشنهادی برای گردش به دور ماه بدهند، شبیه چیزی که آپولو هشت انجام داد. صد میلیون دلار، هی من می تونم به ماه بروم اما می دونید، دلتون می خواد به تفکرات دهه شصت برگردید؟ وقتی که مسابقه فضایی آغاز شده بود که اولین سرمایه گذاری تجاری انجام شد شبیه چیزی مثل مثل خرید بلیط برای رفتن به ماه که با سخت افزار روسیه ای انجام شود. و ممکنه فکر کنید، ممکنه روس ها اینطور فکر کنند. وقتی که آنها اولین سفر به ماه را تویط توسعه سخت افزاری شان انجام دادند بر و بچه های اینجا که روسی نیستند؟ شاید آنها ژاپنی باشند. یا یک آمریکایی میلیاردر؟ خب، این عجیبه.می دونید.اون واقعا عجیبه اما بهرحال، من فکر می کنم ما باید به آنها دوباره ضربه بزنیم
I think what we'll do is we'll see a successful, very successful, private space flight industry. Whether we're first or not really doesn't matter. The Russians actually flew a supersonic transport before the Concorde. And then they flew a few cargo flights, and took it out of service. I think you kind of see the same kind of parallel when the commercial stuff is offered.
من فکر می کنم آنچه ما می خواهیم انجام دهیم این است که ما را موفق ببینند، بسیار موفق در صنعت پرواز فضایی خصوصی.اینکه ما اولین باشیم یا نه چندان مهم نیست. روس ها در واقع یک پرواز مافوق صورت را قبل از کنکورد انجام داده بودند. و سپس پس از چند پرواز دیگر، آن را از رده خارج کردند من فکر می کنم شما دیدی شبیه دید موازی دارید وقتی که چرت و پرت های تجاری ارائه می گردید
OK, we'll talk just a little bit about commercial development for human space flight. This little thing says here: five times what NASA's doing by 2020. I want to tell you, already there's about 1.5 billion to 1.7 billion investment in private space flight that is not government at all -- already, worldwide. If you read -- if you Google it, you'll find about half of that money, but there's twice of that being committed out there -- not spent yet, but being committed and planned for the next few years. Hey, that's pretty big. I'm predicting, though, as profitable as this industry is going to be -- and it certainly is profitable when you fly people at 200,000 dollars on something that you can actually operate at a tenth of that cost, or less -- this is going to be very profitable. I predict, also, that the investment that will flow into this will be somewhere around half of what the U.S. taxpayer spends for NASA's manned spacecraft work. And every dollar that flows into that will be spent more efficiently by a factor of 10 to 15. And what that means is before we know it, the progress in human space flight, with no taxpayer dollars, will be at a level of about five times as much as the current NASA budgets for human space flight. And that is because it's us. It's private industry. You should never depend on the government to do this sort of stuff -- and we've done it for a long time. The NACA, before NASA, never developed an airliner and never ran an airline. But NASA is developing the space liner, always has, and runs the only space line, OK. And we've shied away from it because we're afraid of it. But starting back in June of 2004, when I showed that a little group out there actually can do it, can get a start with it, everything changed after that time.
بسیارخوب! حال در مورد رشد تجاری جهت سفرهای فضایی بشر صحبت خواهیم کرد. و این چیز کوچک می گوید پنج زمان وجود دارد چیزهایی که ناسا تا 2020 باید انجام دهد.می خواهم به شما بگویم در حدود یک و نیم میلیارد وجود داشت که به هفت میلیارد رسید تبلیغات برای سفرهای فضایی که هیچ کدام دولتی نمی باشد در حال حاضر در سراسر جهان اگر شما بخوانید، اگر شما گوگل را باز کنید نیمی از پول را خواهید یافت، اما دوبرابر آن وجود دارد که خارج از تعهد است که هنوز استفاده نشده است اما متعهد شده است و برای سال های آینده برنامه ریزی شده است.هی این خیلی بزرگه هرچند من پیش بینی می کنم این صنعت به سوی سودآوری می رود. و قطعا سودآور است وقتی شما مردم را با 200000 دلار به پرواز می برید روی چیزی که شما دقیقا می توانید با یک دهم آن پول آماده کنید یا کمتر و این به سوی سودآوری زیادی می رود. من همچنین پیش بینی می کنم این سرمایه گذاری در نیمی از آمریکا جریان خواهد یافت در نیمی از آمریکا جریان خواهد یافت. مالیات دهندگان برای کارهای فضایی ناسا مالیات می پردازند و هر دلاری که وارد این جریان شود آن را کارآمدتر می کند به وسیله فاکتورگیری بین 10 تا 15 و چیزی که مشخصه اینه که ما قبلا می دانستیم پیشرفت در پرواز فضایی بشر با دلار مالیات دهندگان نیست. و در حدود پنج برابر خواهد شد به عنوان بودجه فعلی ناسا برای پرواز فضایی بشر و این دلیل حضور ما در اینجاست.این یک صنعت خصوصی است. شما هرگز نباید برای انجام این کارها وابسته به دولت باشید. و ما این کار را در مدت طولانی انجام خواهیم داد. NACA قبل از ناسا پیشرفت و توسعه در خطوط هوایی هرگز، و فرار از خطوط هوایی هرگز اما ناسا در حال توسعه خطوط فضایی است، همیشه هست و تنها خط فضایی را به راه خواهد انداخت. بسیار خوب و ما از آن خجالت خواهیم کشید چون ما از آن می ترسیدیم.اما برمی گردیم به عقب در ژوئن سال 2004 زمانی که من گروه کوچکی را خارج از اینجا نشان دادم که دقیقا این کار را انجام داد. می توانید با آن شروع کنید، و هرچیزی پس از آن زمان تغییر کرده است.
OK, thank you very much.
بسیار خوب. از شما بی نهایت سپاسگزارم
(Applause)
تشویق حضار