My subject today is learning. And in that spirit, I want to spring on you all a pop quiz. Ready? When does learning begin? Now as you ponder that question, maybe you're thinking about the first day of preschool or kindergarten, the first time that kids are in a classroom with a teacher. Or maybe you've called to mind the toddler phase when children are learning how to walk and talk and use a fork. Maybe you've encountered the Zero-to-Three movement, which asserts that the most important years for learning are the earliest ones. And so your answer to my question would be: Learning begins at birth.
موضوع امروز من یادگیری است. و در آن حال و هوا، می خواهم یک سؤال اصلی از همۀ شما بپرسم. حاضرید؟ یادگیری چه موقع آغاز می شود؟ حال که به این سؤال فکر می کنید، ممکنه به اولین روزمهد کودک یا پیش دبستانی بیندیشید، ممکنه به اولین روزمهد کودک یا پیش دبستانی بیندیشید، اولین باری که بچه ها با معلم در یک کلاس هستند. یا شاید مرحلۀ نوپایی به ذهنتون برسه وقتی بچه ها راه رفتن، حرف زدن و قاشق دست گرفتن را یاد می گیرند. وقتی بچه ها راه رفتن، حرف زدن و قاشق دست گرفتن را یاد می گیرند. شاید شما با " جنبش صفر تا سه " برخورد داشته اید که بر این تاکید دارد مهمترین سالهای یادگیری ، اولین سالهای زندگی است. که بر این تاکید دارد مهمترین سالهای یادگیری ، اولین سالهای زندگی است. و بنابراین پاسخ شما بر سؤال من این خواهد بود: یادگیری در هنگام تولد آغاز می شود.
Well today I want to present to you an idea that may be surprising and may even seem implausible, but which is supported by the latest evidence from psychology and biology. And that is that some of the most important learning we ever do happens before we're born, while we're still in the womb. Now I'm a science reporter. I write books and magazine articles. And I'm also a mother. And those two roles came together for me in a book that I wrote called "Origins." "Origins" is a report from the front lines of an exciting new field called fetal origins. Fetal origins is a scientific discipline that emerged just about two decades ago, and it's based on the theory that our health and well-being throughout our lives is crucially affected by the nine months we spend in the womb. Now this theory was of more than just intellectual interest to me. I was myself pregnant while I was doing the research for the book. And one of the most fascinating insights I took from this work is that we're all learning about the world even before we enter it.
خوب من امروز ایده ای را برای شما عنوان می کنم که شاید حیرت آور و حتی غیر ممکن به نظر بیاید، که شاید حیرت آور و حتی غیر ممکن به نظر بیاید، اما ایده ای است که روان شناسی و زیست شناسی آنرا حمایت می کنند. اما ایده ای است که روان شناسی و زیست شناسی آنرا حمایت می کنند. و آن این است که برخی از مهمترین چیزهایی که یاد میگیریم، قبل از بدنیا آمدن ما روی می دهد، و آن این است که برخی از مهمترین چیزهایی که یاد میگیریم، قبل از بدنیا آمدن ما روی می دهد، هنگامیکه هنوز در رحم مادر هستیم. من در حال حاضر یک گزارشکر علمی هستم. من کتاب و مقاله برای مجلات می نویسم. و یک مادر نیز هستم. و در کتابی که نوشته و نام آنرا " Origins " ( سرچشمه) گذاشتم، آن دو نقش در کنار یکدیگر برای من قرار گرفتند. و در کتابی که نوشته و نام آنرا " Origins " ( سرچشمه) گذاشتم، آن دو نقش در کنار یکدیگر برای من قرار گرفتند. " Origins " گزارشی است از اولین مراحل یک رشتۀ مهیج جدید به نام ریشه های جنینی. " Origins " گزارشی است از اولین مراحل یک رشتۀ مهیج جدید به نام ریشه های جنینی. " Origins " گزارشی است از اولین مراحل یک رشتۀ مهیج جدید به نام ریشه های جنینی. ریشه های جنینی، یک شاخۀ علمی است که تنها حدود دو دهه است که بوجود آمده، ریشه های جنینی، یک شاخۀ علمی است که تنها حدود دو دهه است که بوجود آمده، و بر اساس این تئوری است که سلامتی و تندرستی ما در طول زندگی اساسا" تحت تأثیر نُه ماهی است که در داخل رحم سپری می کنیم. سلامتی و تندرستی ما در طول زندگی اساسا" تحت تأثیر نُه ماهی است که در داخل رحم سپری می کنیم. سلامتی و تندرستی ما در طول زندگی اساسا" تحت تأثیر نُه ماهی است که در داخل رحم سپری می کنیم. حال این تئوری بیش از یک علاقۀ روشنفکرانه برای من بود. زمانیکه برای کتابم تحقیق می کردم، خودم هم حامله بودم. زمانیکه برای کتابم تحقیق می کردم، خودم هم حامله بودم. و یکی از شگفت انگیز ترین شناختی که من از این کار گرفتم این است که و یکی از شگفت انگیز ترین شناختی که من از این کار گرفتم این است که همۀ ما دربارۀ دنیا، حتی قبل از ورودمان به آن ، یاد می گیریم. همۀ ما دربارۀ دنیا، حتی قبل از ورودمان به آن ، یاد می گیریم.
When we hold our babies for the first time, we might imagine that they're clean slates, unmarked by life, when in fact, they've already been shaped by us and by the particular world we live in. Today I want to share with you some of the amazing things that scientists are discovering about what fetuses learn while they're still in their mothers' bellies.
وقتی برای اولین بار کودکانمان را در آغوش می گیریم، ممکن است تصور کنیم که آنها لوحه های تمیزی هستند که هنوز زندگی علامت و نشانی روی آنها نگذاشته، ممکن است تصور کنیم که آنها لوحه های تمیزی هستند که هنوز زندگی علامت و نشانی روی آنها نگذاشته، اما در حقیقت آنها توسط ما و دنیای بخصوصی که در آن زندگی می کنیم، شکل گرفته اند. اما در حقیقت آنها توسط ما و دنیای بخصوصی که در آن زندگی می کنیم، شکل گرفته اند. دانشمندان چیزهای شگفت آوری در مورد یادگیری جنین زمانیکه هنوز در رحم است، کشف می کنند، دانشمندان چیزهای شگفت آوری در مورد یادگیری جنین زمانیکه هنوز در رحم است، کشف می کنند، دانشمندان چیزهای شگفت آوری در مورد یادگیری جنین زمانیکه هنوز در رحم است، کشف می کنند، که من امروز برخی از آنها را برای شما عنوان می کنم.
First of all, they learn the sound of their mothers' voices. Because sounds from the outside world have to travel through the mother's abdominal tissue and through the amniotic fluid that surrounds the fetus, the voices fetuses hear, starting around the fourth month of gestation, are muted and muffled. One researcher says that they probably sound a lot like the the voice of Charlie Brown's teacher in the old "Peanuts" cartoon. But the pregnant woman's own voice reverberates through her body, reaching the fetus much more readily. And because the fetus is with her all the time, it hears her voice a lot. Once the baby's born, it recognizes her voice and it prefers listening to her voice over anyone else's.
اول از همه، آنها صدای مادرشان را یاد می گیرند. از آنجائیکه صداهای دنیای بیرون باید از بافتهای شکمی مادر و مایع آمنیوتیک که جنین را احاطه کرده، عبور کنند، از آنجائیکه صداهای دنیای بیرون باید از بافتهای شکمی مادر و مایع آمنیوتیک که جنین را احاطه کرده، عبور کنند، از آنجائیکه صداهای دنیای بیرون باید از بافتهای شکمی مادر و مایع آمنیوتیک که جنین را احاطه کرده، عبور کنند، صداهایی که جنین از آغاز ماه چهارم بارداری می شنود، آهسته و نامفهوم است. صداهایی که جنین از آغاز ماه چهارم بارداری می شنود، آهسته و نامفهوم است. صداهایی که جنین از آغاز ماه چهارم بارداری می شنود، آهسته و نامفهوم است. یک محقق می گوید که آن صداها احتمالا" خیلی شبیه صدای معلم " چارلی براون" در کارتون " بادام هندی ها" است. که آن صداها احتمالا" خیلی شبیه صدای معلم " چارلی براون" در کارتون " بادام هندی ها" است. اما صدای خودِ زن حامله، درون بدن خودش منعکس شده و خیلی راحت تر به جنین می رسد. درون بدن خودش منعکس شده و خیلی راحت تر به جنین می رسد. و از آنجائیکه جنین همیشه با اوست، صدای او را از همه بیشتر می شنود. و از آنجائیکه جنین همیشه با اوست، صدای او را از همه بیشتر می شنود. هنگامیکه نوزاد به دنیا می آید، صدای او را تشخیص داده و شنیدن آنرا به هر صدای دیگری ترجیح می دهد. و شنیدن آنرا به هر صدای دیگری ترجیح می دهد.
How can we know this? Newborn babies can't do much, but one thing they're really good at is sucking. Researchers take advantage of this fact by rigging up two rubber nipples, so that if a baby sucks on one, it hears a recording of its mother's voice on a pair of headphones, and if it sucks on the other nipple, it hears a recording of a female stranger's voice. Babies quickly show their preference by choosing the first one. Scientists also take advantage of the fact that babies will slow down their sucking when something interests them and resume their fast sucking when they get bored. This is how researchers discovered that, after women repeatedly read aloud a section of Dr. Seuss' "The Cat in the Hat" while they were pregnant, their newborn babies recognized that passage when they hear it outside the womb. My favorite experiment of this kind is the one that showed that the babies of women who watched a certain soap opera every day during pregnancy recognized the theme song of that show once they were born. So fetuses are even learning about the particular language that's spoken in the world that they'll be born into.
چطور ما اینرا می فهمیم؟ نوزادان تازه متولد شده، کار چندانی نمی توانند بکنند، اما عمل مکیدن را بنحو عالی انجام می دهند. محققان از این حقیقت استفاده کرده و دو نوک پستان پلاستیکی درست کردند، بدین صورت که اگر نوزاد یکی از آنها را مک می زد، صدای ضبط شده مادرش را از طریق گوشی می شنید، بدین صورت که اگر نوزاد یکی از آنها را مک می زد، صدای ضبط شده مادرش را از طریق گوشی می شنید، بدین صورت که اگر نوزاد یکی از آنها را مک می زد، صدای ضبط شده مادرش را از طریق گوشی می شنید، و اگر دیگری را مک می زد، صدای ضبط شدۀ یک زن غریبه را می شنید. و اگر دیگری را مک می زد، صدای ضبط شدۀ یک زن غریبه را می شنید. نوزادان به سرعت اولی را ترجیح داده و انتخاب می کردند. نوزادان به سرعت اولی را ترجیح داده و انتخاب می کردند. دانشمندان از این حقیقت نیز استفاده کردند، اینکه سرعت مکیدن نوزادان وقتی چیزی توجهشان را جلب کنه ، آهسته تر شده اینکه سرعت مکیدن نوزادان وقتی چیزی توجهشان را جلب کنه، آهسته تر شده و وقتی کسل میشن، تند تر مک می زنن. و وقتی کسل میشن، تند تر مک می زنن. این راهی بود که دانشمندان به این حقیقت پی بردن، وقتی زنانی در دوران بارداری ، قسمتی از کتاب دکتر "زوس" ، "The Cat in the Hat" ( گربه در کلاه) را بطور دائم و بلند می خوانن، وقتی زنانی در دوران بارداری ، قسمتی از کتاب دکتر "زوس" ، "The Cat in the Hat" ( گربه در کلاه) را بطور دائم و بلند می خوانن، نوزادانشان آن قسمت را وقتی خارج از رحم می شنوند، تشخیص می دهند. نوزادانشان آن قسمت را وقتی خارج از رحم می شنوند، تشخیص می دهند. تجربۀ مورد علاقۀ من در این زمینه اونی است که نشون می ده تجربۀ مورد علاقۀ من در این زمینه اونی است که نشون می ده نوزادانٍ مادرانی که در دوران بارداری ، یک سریال تلویزیونی خاص را هر روز میبینند، نوزادانٍ مادرانی که در دوران بارداری ، یک سریال تلویزیونی خاص را هر روز میبینند، بعد از به دنیا آمدنشان، آهنگِ آن سریال را می شناسند. بعد از به دنیا آمدنشان، آهنگِ آن سریال را می شناسند. بدین ترتیب جنین حتی دربارۀ زبان خاصی که در دنیایی که بعدا" او وارد آن می شود، تکلم می شود، را یاد می گیرد. بدین ترتیب جنین حتی دربارۀ زبان خاصی که در دنیایی که بعدا" او وارد آن می شود، تکلم می شود، را یاد می گیرد. بدین ترتیب جنین حتی دربارۀ زبان خاصی که در دنیایی که بعدا" او وارد آن می شود، تکلم می شود، را یاد می گیرد.
A study published last year found that from birth, from the moment of birth, babies cry in the accent of their mother's native language. French babies cry on a rising note while German babies end on a falling note, imitating the melodic contours of those languages. Now why would this kind of fetal learning be useful? It may have evolved to aid the baby's survival. From the moment of birth, the baby responds most to the voice of the person who is most likely to care for it -- its mother. It even makes its cries sound like the mother's language, which may further endear the baby to the mother, and which may give the baby a head start in the critical task of learning how to understand and speak its native language.
تحقیقی که سال گذشته چاپ شد، بیان داشت که، نوزادان از لحظۀ تولدشان، با لحن زبان مادرشان گریه می کنن. نوزادان از لحظۀ تولدشان، با لحن زبان مادرشان گریه می کنن. نوزادان از لحظۀ تولدشان، با لحن زبان مادرشان گریه می کنن. نوزادان فرانسوی با نُت فزاینده ای گریه می کنن در حالیکه نوزادان آلمانی با نت رو به پایین گریه می کنن، اینکار تقلیدی از آوای ملودی آن زبانها است . اینکار تقلیدی از آوای ملودی آن زبانها است . حال چرا این نوع یادگیری جنینی قابل استفاده است؟ حال چرا این نوع یادگیری جنینی قابل استفاده است؟ شاید در کمک به بقای نوزاد، شکل گرفته است. نوزاد از لحظۀ تولدش، از همه بیشتر به صدای کسی که یقینا" از همه بیشتر دوستش دارد، پاسخ می دهد-- از همه بیشتر به صدای کسی که یقینا" از همه بیشتر دوستش دارد، پاسخ می دهد-- مادرش. حتی باعث می شه که صدای گریه اش شبیه زبان مادرش بشه، حتی باعث می شه که صدای گریه اش شبیه زبان مادرش بشه، که همین باعث عزیز تر شدنش نزد مادرشه، و سرآغازی است برای امرمهم یادگیری چگونگی درک و تکلم زبان مادریش. و سرآغازی است برای امرمهم یادگیری چگونگی درک و تکلم زبان مادریش. و سرآغازی است برای امرمهم یادگیری چگونگی درک و تکلم زبان مادریش. و سرآغازی است برای امرمهم یادگیری چگونگی درک و تکلم زبان مادریش.
But it's not just sounds that fetuses are learning about in utero. It's also tastes and smells. By seven months of gestation, the fetus' taste buds are fully developed, and its olfactory receptors, which allow it to smell, are functioning. The flavors of the food a pregnant woman eats find their way into the amniotic fluid, which is continuously swallowed by the fetus. Babies seem to remember and prefer these tastes once they're out in the world. In one experiment, a group of pregnant women was asked to drink a lot of carrot juice during their third trimester of pregnancy, while another group of pregnant women drank only water. Six months later, the women's infants were offered cereal mixed with carrot juice, and their facial expressions were observed while they ate it. The offspring of the carrot juice drinking women ate more carrot-flavored cereal, and from the looks of it, they seemed to enjoy it more.
اما جنین در رحم، تنها صداها را یاد نمی گیره. اما جنین در رحم، تنها صداها را یاد نمی گیره. بلکه طعم ها و بو ها را نیز یاد می گیره. تا هفت ماهگی بارداری، غدد چشایی جنین کاملا" رشد یافته، و گیرنده های بویایی او که باعث می شن بوی را بفهمه ، کار می کنن. و گیرنده های بویایی او که باعث می شن بوی را بفهمه ، کار می کنن. طعم های غذایی که زن باردار می خوره، راه خود را به سوی مایع آمنیوتیک پیدا کرده، طعم های غذایی که زن باردار می خوره، راه خود را به سوی مایع آمنیوتیک پیدا کرده، که آن دائما" توسط جنین بلعیده می شود. که آن دائما" توسط جنین بلعیده می شود. به نظر می یاد نوزادان بعد از تولد، آن طعمها را به یاد داشته و ترجیح میدن. به نظر می یاد نوزادان بعد از تولد، آن طعمها را به یاد داشته و ترجیح میدن. در یک آزمایش، از گروهی زنان باردار خواسته شد که مقدار زیادی آب هویج در سه ماهۀ سوم بارداری بنوشند، در یک آزمایش، از گروهی زنان باردار خواسته شد که مقدار زیادی آب هویج در سه ماهۀ سوم بارداری بنوشند، در یک آزمایش، از گروهی زنان باردار خواسته شد که مقدار زیادی آب هویج در سه ماهۀ سوم بارداری بنوشند، در حالیکه گروه دیگر فقط آب نوشیدند. در حالیکه گروه دیگر فقط آب نوشیدند. شش ماه بعد، به نوزادان هر دو گروه ، غذای نشاسته ای مخلوط با آب هویج داده شد، شش ماه بعد، به نوزادان هر دو گروه ، غذای نشاسته ای مخلوط با آب هویج داده شد، و حالات صورت آنها هنگام خوردن آن ، مشاهده شد. بچه های مادرانی که آب هویج خورده بودند، غذای نشاسته ای با طعم هویج را بیشتر خوردند، و از ظاهرشان معلوم بود که از آن بیشتر لذت می برند. و از ظاهرشان معلوم بود که از آن بیشتر لذت می برند.
A sort of French version of this experiment was carried out in Dijon, France where researchers found that mothers who consumed food and drink flavored with licorice-flavored anise during pregnancy showed a preference for anise on their first day of life, and again, when they were tested later, on their fourth day of life. Babies whose mothers did not eat anise during pregnancy showed a reaction that translated roughly as "yuck." What this means is that fetuses are effectively being taught by their mothers about what is safe and good to eat. Fetuses are also being taught about the particular culture that they'll be joining through one of culture's most powerful expressions, which is food. They're being introduced to the characteristic flavors and spices of their culture's cuisine even before birth.
نوع فرانسوی این آزمایش در شهر "دیژان" در فرانسه انجام شد نوع فرانسوی این آزمایش در شهر "دیژان" در فرانسه انجام شد که در آن محققان به این موضوع پی بردند که مادرانی که در دوران بارداری غذا و نوشیدنی با طعم رازیانه و شیرین بیان مصرف می کردند که مادرانی که در دوران بارداری غذا و نوشیدنی با طعم رازیانه و شیرین بیان مصرف می کردند نوزادانشان هم در روز اول تولد و هم بعدا"، در چهار روزگی، نوزادانشان ، هم در روز اول تولد و هم بعدا"، در چهار روزگی، تمایل بیشتری نسبت به طعم رازیانه داشتند. تمایل بیشتری نسبت به طعم رازیانه داشتند. نوزادانی که مادرانشان در طول بارداری، رازیانه نخورده بودند، عکس العملی نشان دادند که ترجمۀ آن کم وبیش " اَه " است . این بدان معنی است که جنین بطور مؤثری توسط مادرش در مورد غذای خوب و سالم آموزش می بیند. که جنین بطور مؤثری توسط مادرش در مورد غذای خوب و سالم آموزش می بیند. جنین همچنین دربارۀ فرهنگ خاصی که بعدا" به آن می پیوندد، آموزش داده می شود جنین همچنین دربارۀ فرهنگ خاصی که بعدا" به آن می پیوندد، آموزش داده می شود از طریق غذا، که یکی از قدرتمند ترین نماد یک فرهنگ است. از طریق غذا، که یکی از قدرتمند ترین نماد یک فرهنگ است. آنها با طعم ها و ادویه های مخصوص آشپزی فرهنگشان ، حتی قبل از تولد، آشنا می شوند. آنها با طعم ها و ادویه های مخصوص آشپزی فرهنگشان ، حتی قبل از تولد، آشنا می شوند. آنها با طعم ها و ادویه های مخصوص آشپزی فرهنگشان ، حتی قبل از تولد، آشنا می شوند.
Now it turns out that fetuses are learning even bigger lessons. But before I get to that, I want to address something that you may be wondering about. The notion of fetal learning may conjure up for you attempts to enrich the fetus -- like playing Mozart through headphones placed on a pregnant belly. But actually, the nine-month-long process of molding and shaping that goes on in the womb is a lot more visceral and consequential than that. Much of what a pregnant woman encounters in her daily life -- the air she breathes, the food and drink she consumes, the chemicals she's exposed to, even the emotions she feels -- are shared in some fashion with her fetus. They make up a mix of influences as individual and idiosyncratic as the woman herself. The fetus incorporates these offerings into its own body, makes them part of its flesh and blood. And often it does something more. It treats these maternal contributions as information, as what I like to call biological postcards from the world outside.
حال کاشف بعمل می آید که جنین ها درسهای بزرگتری را یاد می گیرند. اما قبل از اینکه به آن بپردازم، می خواهم مطلبی را بگویم که شاید برایتان جالب باشه. مفهموم یادگیری جنینی شاید تلاش برای پربار کردن جنین را به یادتان بیاورد مفهموم یادگیری جنینی شاید تلاش برای پربار کردن جنین را به یادتان بیاورد مثل پخش موزیک "موتزارت" از طریق قرار دادن گوشی روی شکم زن حامله. مثل پخش موزیک "موتزارت" از طریق قرار دادن گوشی روی شکم زن حامله. اما در حقیقت، پروسۀ نُه ماهۀ شکل گیری که در رحم در جریان است، اما در حقیقت، پروسۀ نُه ماهۀ شکل گیری که در رحم در جریان است، بسیار غریزی تر و چشمگیر تر از آن است. بیشتر آنچه یک زن حامله در زندگی روزمره اش با آن در ارتباط است-- هوایی که تنفس می کند، غذا و نوشیدنی که مصرف می کند، مواد شیمیایی که با آن در تماس است، حتی احساساتی که درک می کند-- به نوعی با جنین او سهیم می شود. آنها مخلوطی از تأثیراتی را شکل می دهند که به اندازۀ خودِ زن ، شخصی و منحصر به فرد است . که به اندازۀ خودِ زن ، شخصی و منحصر به فرد است . جنین این هدیه ها را با بدن خود در هم آمیخته و آنها را جزئی از گوشت و خون خود می کند. جنین این هدیه ها را با بدن خود در هم آمیخته و آنها را جزئی از گوشت و خون خود می کند. جنین این هدیه ها را با بدن خود در هم آمیخته و آنها را جزئی از گوشت و خون خود می کند. و اغلب کار دیگری انجام میدهد. با این بخششهای مادرانه بعنوان یکسری اطلاعات برخورد می کند، با این بخششهای مادرانه بعنوان یکسری اطلاعات برخورد می کند، بعنوان چیزی که مایلم آنرا کارت پستالهای بیولوژیکی از دنیای بیرون بنامم. بعنوان چیزی که مایلم آنرا کارت پستالهای بیولوژیکی از دنیای بیرون بنامم.
So what a fetus is learning about in utero is not Mozart's "Magic Flute" but answers to questions much more critical to its survival. Will it be born into a world of abundance or scarcity? Will it be safe and protected, or will it face constant dangers and threats? Will it live a long, fruitful life or a short, harried one? The pregnant woman's diet and stress level in particular provide important clues to prevailing conditions like a finger lifted to the wind. The resulting tuning and tweaking of a fetus' brain and other organs are part of what give us humans our enormous flexibility, our ability to thrive in a huge variety of environments, from the country to the city, from the tundra to the desert.
بدین ترتیب آنچه جنین در رحم یاد می گیرد، قطعۀ "فلوت سحرآمیز" موتزارت نیست، بدین ترتیب آنچه جنین در رحم یاد می گیرد، قطعۀ "فلوت سحرآمیز" موتزارت نیست، بلکه پاسخ به پرسشهایی است که برای بقایش، به مراتب حیاتی تر است. آیا در دنیای وفور قدم خواهد گذاشت یا در دنیای کمبود؟ آیا در دنیای وفور قدم خواهد گذاشت یا در دنیای کمبود؟ آیا در حفاظت و امان خواهد بود، یا دائما" با خطر و تهدید مواجه است؟ آیا در حفاظت و امان خواهد بود، یا دائما" با خطر و تهدید مواجه است؟ ایا زندگی طولانی و پر ثمری خواهد داشت یا زندگی کوتاه و پر شتابی؟ ایا زندگی طولانی و پر ثمری خواهد داشت یا زندگی کوتاه و پر شتابی؟ رژیم غذایی زن حامله و علی الخصوص میزان استرس او نشانه های مهمی در شرایط حکمفرما بوجود می آورند مثل انگشتی که در باد نگه داشته می شود. نتیجۀ پیچ و تاب خوردن مغز جنین و دیگر اندامهای او، نتیجۀ پیچ و تاب خوردن مغز جنین و دیگر اندامهای او، قسمتی است که به ما انسانها، انعطاف پذیری زیاد می دهد، قسمتی است که به ما انسانها، انعطاف پذیری زیاد می دهد، توانایی رشد و شکوفا شدن در محیط های بسیار متفاوت، توانایی رشد و شکوفا شدن در محیط های بسیار متفاوت، از روستا تا شهر، و از توندرا تا صحرا را می دهد. از روستا تا شهر، و از توندرا تا صحرا را می دهد.
To conclude, I want to tell you two stories about how mothers teach their children about the world even before they're born. In the autumn of 1944, the darkest days of World War II, German troops blockaded Western Holland, turning away all shipments of food. The opening of the Nazi's siege was followed by one of the harshest winters in decades -- so cold the water in the canals froze solid. Soon food became scarce, with many Dutch surviving on just 500 calories a day -- a quarter of what they consumed before the war. As weeks of deprivation stretched into months, some resorted to eating tulip bulbs. By the beginning of May, the nation's carefully rationed food reserve was completely exhausted. The specter of mass starvation loomed. And then on May 5th, 1945, the siege came to a sudden end when Holland was liberated by the Allies.
در خاتمه ، می خواهم دو داستان برایتان بگویم دربارۀ اینکه چگونه مادران درمورد جهان به فرزندانشان آموزش می دهند، حتی قبل از اینکه آنها متولد شوند. دربارۀ اینکه چگونه مادران درمورد جهان به فرزندانشان آموزش می دهند، حتی قبل از اینکه آنها متولد شوند. در پائیز سال 1944، تاریکترین روزهای جنگ جهانی دوم، نیروهای آلمانی ، قسمت غربی هلند را محاصره کرده و تمام محموله های غذایی را باز گرداندند. نیروهای آلمانی ، قسمت غربی هلند را محاصره کرده و تمام محموله های غذایی را باز گرداندند. بدنبال آغاز محاصرۀ نازی ها، یکی از سخت ترین زمستانهای دهۀ آنزمان پدید آمد-- بدنبال آغاز محاصرۀ نازی ها، یکی از سخت ترین زمستانهای دهۀ آنزمان پدید آمد-- آنقدر سرد که آب داخل کانالها کاملا" یخ می زد. خیلی زود غذا کمیاب شد، بیشتر هلندیها فقط با 500 کالری در روز زندگی می کردند-- یک چهارم آنچه قبل از جنگ می خوردند. همانطور که هفته های محرومیت به ماهها کشیده می شد، برخی مردم به خوردن پیاز گل لاله روی آوردند. تا شروع ماه می، ذخیرۀ غذایی کشور که با دقت جیره بندی شده بود، کاملا" به پایان رسید. ذخیرۀ غذایی کشور که با دقت جیره بندی شده بود، کاملا" به پایان رسید. کابوس گرسنگی مردم پدیدار شد. و سپس در پنجم ماه می ، 1945، وقتی هلند توسط نیروهای متحد آزاد شد، محاصره بطور ناگهانی پایان یافت. وقتی هلند توسط نیروهای متحد آزاد شد، محاصره بطور ناگهانی پایان یافت. وقتی هلند توسط نیروهای متحد آزاد شد، محاصره بطور ناگهانی پایان یافت.
The "Hunger Winter," as it came to be known, killed some 10,000 people and weakened thousands more. But there was another population that was affected -- the 40,000 fetuses in utero during the siege. Some of the effects of malnutrition during pregnancy were immediately apparent in higher rates of stillbirths, birth defects, low birth weights and infant mortality. But others wouldn't be discovered for many years. Decades after the "Hunger Winter," researchers documented that people whose mothers were pregnant during the siege have more obesity, more diabetes and more heart disease in later life than individuals who were gestated under normal conditions. These individuals' prenatal experience of starvation seems to have changed their bodies in myriad ways. They have higher blood pressure, poorer cholesterol profiles and reduced glucose tolerance -- a precursor of diabetes.
" زمستان گرسنگی" که بدین نام شهرت یافت، حدود ده هزار انسان را کشت و هزاران تن دیگر را ضعیف کرد. حدود ده هزار انسان را کشت و هزاران تن دیگر را ضعیف کرد. اما جمعیت دیگری نیز بود که تحت تأثیر قرار گرفت -- چهل هزار جنین که در هنگام محاصره درون رحم بودند. چهل هزار جنین که در هنگام محاصره درون رحم بودند. برخی از اثرات سوء تغذیه در دوران بارداری، بسرعت نمایان شد برخی از اثرات سوء تغذیه در دوران بارداری، بسرعت نمایان شد به شکل میزان بالاتری از تولد نوزادان مرده، ناقص، کم وزن و مرگ و میر نوزادان. به شکل میزان بالاتری از تولد نوزادان مرده، ناقص، کم وزن و مرگ و میر نوزادان. به شکل میزان بالاتری از تولد نوزادان مرده، ناقص، کم وزن و مرگ و میر نوزادان. اما خیلی های دیگر تا سالهای زیادی کشف نشدند. ده ها سال بعد از " زمستان گرسنگی" ، محققان ثابت کردند که ده ها سال بعد از " زمستان گرسنگی" ، محققان ثابت کردند که افرادی که مادرانشان در زمان محاصره باردار بودند، نسبت به افرادی که تحت شرایط عادی دوران جنینی را سپری کردند، بیشتردچار چاقی مفرط، دیابت، و بیماریهای قلبی در دوران زندگی می شوند. بیشتردچار چاقی مفرط، دیابت، و بیماریهای قلبی در دوران زندگی می شوند. به نظر می رسد که تجربۀ گرسنگی پیش از تولد در این افراد بدن آنها را به هزاران شکل مختلف تغییر داده است. بدن آنها را به هزاران شکل مختلف تغییر داده است. آنها فشار خون بالاتر، پروفیل های ضعیف تر کلسترول، آنها فشار خون بالاتر، پروفیل های ضعیف تر کلسترول، و تحمل قند خون کاهش یافته ای که پیش درآمد دیابت است ، دارند. و تحمل قند خون کاهش یافته ای که پیش درآمد دیابت است ، دارند.
Why would undernutrition in the womb result in disease later? One explanation is that fetuses are making the best of a bad situation. When food is scarce, they divert nutrients towards the really critical organ, the brain, and away from other organs like the heart and liver. This keeps the fetus alive in the short-term, but the bill comes due later on in life when those other organs, deprived early on, become more susceptible to disease.
چرا سوء تغذیه در رحم ، بعدها منجر به بیماری می شود؟ چرا سوء تغذیه در رحم ، بعدها منجر به بیماری می شود؟ یک علت اینه که جنین بهترین استفاده را از بدترین شرایط می کند. یک علت اینه که جنین بهترین استفاده را از بدترین شرایط می کند. وقتی غذا کم است، آنها هدایت مواد مغذی به سمت اندامهای دیگر مثل قلب و جگر را تغییر داده وقتی غذا کم است، آنها هدایت مواد مغذی به سمت اندامهای دیگر مثل قلب و جگر را تغییر داده و به سمت اندام بسیار مهم که همان مغز می باشد سوق می دهند. و به سمت اندام بسیار مهم که همان مغز می باشد سوق می دهند. اینکار جنین را برای مدت کوتاه زنده نگه می دارد، ولی عوارض آن در مراحل بعدی زندگی نمایان می شود، و آن وقتی است که آن اندامهایی که قبلا" از مواد مغذی محروم بودند، در برابر بیماریها آسیب پذیر تر می شوند. و آن وقتی است که آن اندامهایی که قبلا" از مواد مغذی محروم بودند، در برابر بیماریها آسیب پذیر تر می شوند.
But that may not be all that's going on. It seems that fetuses are taking cues from the intrauterine environment and tailoring their physiology accordingly. They're preparing themselves for the kind of world they will encounter on the other side of the womb. The fetus adjusts its metabolism and other physiological processes in anticipation of the environment that awaits it. And the basis of the fetus' prediction is what its mother eats. The meals a pregnant woman consumes constitute a kind of story, a fairy tale of abundance or a grim chronicle of deprivation. This story imparts information that the fetus uses to organize its body and its systems -- an adaptation to prevailing circumstances that facilitates its future survival. Faced with severely limited resources, a smaller-sized child with reduced energy requirements will, in fact, have a better chance of living to adulthood.
ولی این همۀ آن چیزی نیست که اتفاق می افتد. اینطور به نظر می یاد که جنین در محیط داخل رحم مشغول الگو برداری بوده اینطور به نظر می یاد که جنین در محیط داخل رحم مشغول الگو برداری بوده و فیزیولوژی خود را بر اساس آن طراحی می کنه. آنها خود را برای مواجه شدن با دنیایی که آنطرف رحم وجود دارد آماده می کنند. آنها خود را برای مواجه شدن با دنیایی که آنطرف رحم وجود دارد آماده می کنند. آنها خود را برای مواجه شدن با دنیایی که آنطرف رحم وجود دارد آماده می کنند. جنین ، متابولیسم بدن و فرایندهای فیزیولوژیکی دیگر خود را در جهت تدارک محیطی که در انتظارش است ، تطبیق می دهد. جنین ، متابولیسم بدن و فرایندهای فیزیولوژیکی دیگر خود را در جهت تدارک محیطی که در انتظارش است ، تطبیق می دهد. جنین ، متابولیسم بدن و فرایندهای فیزیولوژیکی دیگر خود را در جهت تدارک محیطی که در انتظارش است ، تطبیق می دهد. و آنچه مادر می خورد، زیر بنای پیش بینی جنین است. و آنچه مادر می خورد، زیر بنای پیش بینی جنین است. غذاهایی که یک زن حامله مصرف می کند، یک جور داستان را می سازد، غذاهایی که یک زن حامله مصرف می کند، یک جور داستان را می سازد، قصۀ جذاب وفور نعمت یا واقعۀ وحشتناک محرومیت. قصۀ جذاب وفور نعمت یا واقعۀ وحشتناک محرومیت. این داستان اطلاعاتی را به همراه دارد که جنین با استفاده از آن، سیستم بدنش را تنظیم می کند-- این داستان اطلاعاتی را به همراه دارد که جنین با استفاده از آن، سیستم بدنش را تنظیم می کند-- این داستان اطلاعاتی را به همراه دارد که جنین با استفاده از آن، سیستم بدنش را تنظیم می کند-- نوعی تطبیق برای غلبه بر شرایطی که بقای جنین را در آینده تسریع می کند. نوعی تطبیق برای غلبه بر شرایطی که بقای جنین را در آینده تسریع می کند. در مواجهه با منابع بشدت محدود، یک کودک ریز اندام با انرژی مورد نیاز تقلیل یافته، در حقیقت، شانس بیشتری به رسیدن به بزرگسالی دارد. در حقیقت، شانس بیشتری به رسیدن به بزرگسالی دارد.
The real trouble comes when pregnant women are, in a sense, unreliable narrators, when fetuses are led to expect a world of scarcity and are born instead into a world of plenty. This is what happened to the children of the Dutch "Hunger Winter." And their higher rates of obesity, diabetes and heart disease are the result. Bodies that were built to hang onto every calorie found themselves swimming in the superfluous calories of the post-war Western diet. The world they had learned about while in utero was not the same as the world into which they were born.
مشکل اصلی وقتی است که زنان باردار به نوعی راویان غیر قابل اعتمادی می شوند، بدین شکل که جنین طوری راهنمایی می شود که در انتظار دنیای کمبود باشه بدین شکل که جنین طوری راهنمایی می شود که در انتظار دنیای کمبود باشه و در عوض وارد دنیایی می شوند که وفور نعمت است. این چیزی است که برای بچه های هلندی " زمستان گرسنگی" رخ داد. و نتیجۀ آن، میزان بالاتر چاقی مفرط، دیابت و امراض قلبی آنهاست. و نتیجۀ آن، میزان بالاتر چاقی مفرط، دیابت و امراض قلبی آنهاست. و نتیجۀ آن، میزان بالاتر چاقی مفرط، دیابت و امراض قلبی آنهاست. بدنهایی که آماده بودند تا با کمترین کالری سازگار باشند، خود را غرق در کالری بیش از حد که مربوط به رژیم غذایی دوران پس از جنگ بود، یافتند. خود را غرق در کالری بیش از حد که مربوط به رژیم غذایی دوران پس از جنگ بود، یافتند. دنیایی که در مدت زمان داخل رحم در مورد آن آموخته بودند، با دنیایی که به آن وارد شدند، تفاوت داشت. دنیایی که در مدت زمان داخل رحم در مورد آن آموخته بودند، با دنیایی که به آن وارد شدند، تفاوت داشت. دنیایی که در مدت زمان داخل رحم در مورد آن آموخته بودند، با دنیایی که به آن وارد شدند، تفاوت داشت.
Here's another story. At 8:46 a.m. on September 11th, 2001, there were tens of thousands of people in the vicinity of the World Trade Center in New York -- commuters spilling off trains, waitresses setting tables for the morning rush, brokers already working the phones on Wall Street. 1,700 of these people were pregnant women. When the planes struck and the towers collapsed, many of these women experienced the same horrors inflicted on other survivors of the disaster -- the overwhelming chaos and confusion, the rolling clouds of potentially toxic dust and debris, the heart-pounding fear for their lives.
در اینجا داستان دیگری می گویم. در ساعت 8:46 صبح روز 11 سپتامبر ، 2001، دهها هزار نفر در اطراف مرکز تجارت جهانی نیویورک بودند-- دهها هزار نفر در اطراف مرکز تجارت جهانی نیویورک بودند-- دهها هزار نفر در اطراف مرکز تجارت جهانی نیویورک بودند-- مسافران از قطارها سرازیر می شدند، پیش خدمتان میزها را برای هجوم مشتریان صبحگاهی می چیدند، دلالها، تلفن بازیهای خود را در Wall Street شروع کرده بودند. 1700 از این افراد، زنان باردار بودند. وقتی هواپیما ها به برجها اصابت کرده و آنها فرو ریختند، خیلی از این زنان، همان وحشتی را تجربه کردند که بر بازماندگان آن فاجعه وارد شد -- خیلی از این زنان، همان وحشتی را تجربه کردند که بر بازماندگان آن فاجعه وارد شد -- آشفتگی و تشویش بی نهایت، ابرهای مواج حاوی غبارها وآثار سمی ناشناخته، ابرهای مواج حاوی غبارها وآثار سمی ناشناخته، ترس همراه با تپش قلب برای زنده ماندن.
About a year after 9/11, researchers examined a group of women who were pregnant when they were exposed to the World Trade Center attack. In the babies of those women who developed post-traumatic stress syndrome, or PTSD, following their ordeal, researchers discovered a biological marker of susceptibility to PTSD -- an effect that was most pronounced in infants whose mothers experienced the catastrophe in their third trimester. In other words, the mothers with post-traumatic stress syndrome had passed on a vulnerability to the condition to their children while they were still in utero.
حدود یکسال پس از فاجعه 11/9 ، محققان گروهی از زنان که در زمان حمله به مرکز تجارت جهانی باردار بودند را مورد آزمایش قرار دادند. محققان گروهی از زنان که در زمان حمله به مرکز تجارت جهانی باردار بودند را مورد آزمایش قرار دادند. محققان گروهی از زنان که در زمان حمله به مرکز تجارت جهانی باردار بودند را مورد آزمایش قرار دادند. آن زنان بدنبال آن مصیبت، دچار سندرم استرس بعد از فاجعه ، یا PTSD بودند، آن زنان بدنبال آن مصیبت، دچار سندرم استرس بعد از فاجعه ، یا PTSD بودند، و محققان، نشانی از آسیب پذیری نسبت به PTSD ، را در نوزادان آنها یافتند و محققان، نشانی از آسیب پذیری نسبت به PTSD ، را در نوزادان آنها یافتند و محققان، نشانی از آسیب پذیری نسبت به PTSD ، را در نوزادان آنها یافتند پیامدی که اغلب در کودکانی بروز داده می شود که مادرانشان تجربۀ یک فاجعه را در طول سه ماهۀ سوم بارداری خود داشته اند. که مادرانشان تجربۀ یک فاجعه را در طول سه ماهۀ سوم بارداری خود داشته اند. به عبارتی دیگر، مادرانی با سندرم استرس بعد از فاجعه، به عبارتی دیگر، مادرانی با سندرم استرس بعد از فاجعه، یک نوع آسیب پذیری به آن شرایط را به کودکان خود، زمانیکه هنوز در رحم هستند، انتقال داده بودند. یک نوع آسیب پذیری به آن شرایط را به کودکان خود، زمانیکه هنوز در رحم هستند، انتقال داده بودند.
Now consider this: post-traumatic stress syndrome appears to be a reaction to stress gone very wrong, causing its victims tremendous unnecessary suffering. But there's another way of thinking about PTSD. What looks like pathology to us may actually be a useful adaptation in some circumstances. In a particularly dangerous environment, the characteristic manifestations of PTSD -- a hyper-awareness of one's surroundings, a quick-trigger response to danger -- could save someone's life. The notion that the prenatal transmission of PTSD risk is adaptive is still speculative, but I find it rather poignant. It would mean that, even before birth, mothers are warning their children that it's a wild world out there, telling them, "Be careful."
حال اینرا در نظر بگیرید: به نظر می رسه که سیندرم استرس بعد از فاجعه، عکس العملی است به استرس بسیار شدید ، به نظر می رسه که سیندرم استرس بعد از فاجعه، عکس العملی است به استرس بسیار شدید ، که رنج و عذاب بیش از حد بزرگی را برای قربانیانش بوجود می آورد. اما راه تفکر دیگری دربارۀ PTSD وجود دارد. آنچه به نظر ما آسیب شناسی است، ممکن است در حقیقت سازگاری مناسبی در برخی پیشامدها باشد. آنچه به نظر ما آسیب شناسی است، ممکن است در حقیقت سازگاری مناسبی در برخی پیشامدها باشد. آنچه به نظر ما آسیب شناسی است، ممکن است در حقیقت سازگاری مناسبی در برخی پیشامدها باشد. نشانه های مخصوص PTSD در یک محیط خاص خطرناک، نشانه های مخصوص PTSD در یک محیط خاص خطرناک، مثل آگاهی بیش از حد از محیط اطراف فرد، و عکس العمل سریع به خطر، مثل آگاهی بیش از حد از محیط اطراف فرد، و عکس العمل سریع به خطر، می تواند زندگی فرد را نجات دهد. شانس انتقال PTSD در دوران پیش از تولد و مفهوم انطباقی آن، هنوز فرضی است، شانس انتقال PTSD در دوران پیش از تولد و مفهوم انطباقی آن، هنوز فرضی است، اما من آنرا دردناک می دانم. این بدان معنی است که مادران، حتی قبل از تولد فرزندانشان، این بدان معنی است که مادران، حتی قبل از تولد فرزندانشان، آنها را نسبت به دنیای بی در و پیکر بیرون آگاه می کنند و به آنها می گویند که مواظب باشند. آنها را نسبت به دنیای بی در و پیکر بیرون آگاه می کنند و به آنها می گویند که مواظب باشند.
Let me be clear. Fetal origins research is not about blaming women for what happens during pregnancy. It's about discovering how best to promote the health and well-being of the next generation. That important effort must include a focus on what fetuses learn during the nine months they spend in the womb. Learning is one of life's most essential activities, and it begins much earlier than we ever imagined.
بزارید واضح تر بگم، تحقیق ریشه های جنینی، به منظور محکوم کردن مادران برای آنچه در دوران بارداریشان اتفاق افتاده نیست. تحقیق ریشه های جنینی، به منظور محکوم کردن مادران برای آنچه در دوران بارداریشان اتفاق افتاده نیست. بلکه درباره کشف بهترین راه برای ترغیب سلامت و تندرستی در نسل بعدی است. بلکه درباره کشف بهترین راه برای ترغیب سلامت و تندرستی در نسل بعدی است. تمرکز روی آنچه جنین در طول نُه ماه در رحم ، یاد می گیرد، می بایست جزئی از آن تلاش مهم باشد. تمرکز روی آنچه جنین در طول نُه ماه در رحم ، یاد می گیرد، می بایست جزئی از آن تلاش مهم باشد. تمرکز روی آنچه جنین در طول نه ماه در رحم ، یاد می گیرد، می بایست جزئی از آن تلاش مهم باشد. یادگیری ، یکی از اساسی ترین فعالیتهای زندگی است، و آن خیلی زودتر از آنچه ما تصور می کنیم ، آغاز می شود. و آن خیلی زودتر از آنچه ما تصور می کنیم ، آغاز می شود.
Thank you.
سپاسگزارم.
(Applause)
( تشویق حاضرین)